شهادت - ره توشه عتبات عالیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ره توشه عتبات عالیات - نسخه متنی

ج‍م‍ع‍ی‌ از ن‍وی‍س‍ن‍دگ‍ان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


شهادت


امام هادى(عليه السلام)هفت سال پس از متوكل زنده بود و در اين دوران، فشار دستگاه خلافت نسبت به آن حضرت كمتر شد. اما خط كلى بى بندوبارى ادامه يافت.

[

1. كامل الزيارات، باب 90، ص274 ; دهمين خورشيد امامت، امام هادى، ص1152. كمال الدين، ج2، صص379 و 380
]

امام(عليه السلام)در ميان مخالفان حكومت عباسى شناخته شده بود. لذا معتز در صدد قتل او برآمد و مسمومش كرد.(1)

روز دوشنبه بيست و پنجم جمادى الاخر سال 254 ق. بود كه زهر در بدن حضرت اثر گذاشت و رو به سمت قبله سوره هايى از قرآن را تلاوت كرد(2) و به امامت امام حسن عسكرى تصريح و به آن حضرت وصيت نمود كه او عهده دار مراسم كفن و دفنش گردد و بر بدنش نماز بگزارد و در خانه خود او را دفن نمايد و سپس چشمان خود را بست.(3)

تشييع و دفن امام(عليه السلام)


سرانجام، امام هادى(عليه السلام)پس از 33 سال امامت و 41 سال و اندى(4) زندگى، چشم از دنيا فرو بست.(5)


امام حسن عسكرى(عليه السلام)پيش از آنكه جنازه را براى تشييع بيرون ببرند، بر پيكر پدر نماز گزارد.(6) در شهادت حضرت، شهر سامرا را غم جانسوزى فراگرفت و بازار شهر تعطيل شد. در پيشاپيش جنازه، وزرا، علما، قضات، سران سپاه و ساير افراد دودمان عباسى شركت داشتند. امام حسن عسكرى(عليه السلام)در حالى در جمع تشييع كنندگان حضور يافت كه سر مبارك خود را برهنه كرده بود.(7)

پس از مراسم تشييع، به دستور معتزّ، احمدبن متوكل بر جنازه مطهر امام
[

1. دهمين خورشيد امامت، امام هادى، صص146 و 1472. تحليلى از زندگانى امام هادى، صص487 و 4883. اعيان الشيعه، ج2، ص39 ; تحليلى از زندگانى امام هادى، ص4864. چهل و يكسال و شش ماه و هيجده روز بود. و مدت امامتشان نيز سى و سه سال و هفت ماه و سه روز بوده است. (منتخب التواريخ، ص705)5. برخى روز سوم رجب سال 254 را روز شهادت امام مى دانند (بحارالأنوار، ج50 ، صص117 ـ 114 ; دهمين خورشيد امامت، امام هادى، ص147).6. اعيان الشيعه، ج2، ص397. اعيان الشيعه، ج2، ص39 ; تحليلى از زندگانى امام هادى، ص487
]

نماز خواند(1) و سپس براى دفن به منزل آن امام برده شد. امام حسن عسكرى(عليه السلام)وارد قبر شد و در حالى كه قطرات اشك بر صورتش جارى بود، پيكر مقدس پدر را بهخاك سپرد.(2)

بارگاه امام(عليه السلام)

ابو العباس احمدبن حسن بن يوسف بن منتصر (احمد عباسى) معروف به الناصر لدين الله (درگذشته 622 ق.) ساختمان آن را تجديد كرد.

امير احمد خان دُنبلى، معاصر نادر شاه، آرامگاه امام هادى و عسكرى(عليهما السلام)را تعمير كرد و براى دو قبر شريف گنبدى عالى قرار داد و اين همان گنبدى است كه اكنون موجود است و يك صحن جداگانه و مستقل بنا كرد.

دو امام در خانه خودشان دفن شدند و سرداب غيبت همان سردابِ خانه اى بودكه امام هادى و عسكرى و صاحب الامر(عليهم السلام)در آن سكونت داشتند و دو قبر شريف در يك خانه بود و راه سرداب و پله هاى آن از داخل حرمِ دو امام عسكرى نزديك قبر نرجس خاتون (مادر حضرت مهدى) بود. پس حدود 150 سال پيش اين درمسدود شد.

ناصرالدين شاه وقتى براى زيارت به عتبات مقدس وارد شد، بر روى گنبد شريف روكشى از طلاى خالص كشيد.(3)

حسين بن هادى در پايين پاى دو امام هادى و عسكرى(عليهما السلام)قرار دارد. حسين پيش از پدرش امام هادى در سامرا درگذشت. دانشمند پرهيزكار، سيده حكيمه، دختر امام جواد(عليه السلام)و عمه امام هادى(عليه السلام)در سامرا دفن شد. قبر آن بانو در كنار پاهاى ابوالحسن على الهادى(عليهما السلام)قرار دارد.

[

1. اعيان الشيعه، ج2، ص39 ; دهمين خورشيد امامت امام هادى، ص1482. اعيان الشيعه، ج2، ص39 ; تحليلى از زندگانى امام هادى، ص4883. آرامگاه هاى خاندان پاك پيامبر(صلى الله عليه وآله) و بزرگان صحابه و تابعين، سيد عبدالرزاق كمونه حسينى، مترجم عبدالعلى صاحبى، چاپ دوم 1375، انتشارات آستان قدس رضوى، ص137
]

قبر نرجس خاتون نيز پشت سر مرقد مطهر امام حسن عسكرى آشكار است. جعفر (جعفر كذاب) فرزند ديگر امام هادى(عليه السلام)نيز در سال 271 ق. درگذشت و در خانه پدرش دفن گرديد. وى در آن هنگام 45 ساله بود.(1)

تأليفات امام(عليه السلام)


1.رساله امام در ردّ اهل جبر و تفويض و اثبات عدل خداوند. تمام اين رساله را حسن بن على بن شعبه حرّانى در تحف العقول آورده است.
2.جواب آن حضرت به پرسش هاى يحيى بن اكثم. تمام اين رساله نيز در تحف العقول آمده است.
3.قطعه اى از احكام دين كه ابن شهرآشوب در مناقب ذكر كرده است.(2)
بر بوستان حديث

احاديث زيادى از امام هادى(عليه السلام)نقل شده و تمامى سخنان ايشان توسط پژوهشكده باقر العلوم(عليه السلام)در قم گردآورى شده و در مجموعه اى به نام «موسوعة كلمات الامام الهادى(عليه السلام)» در حال چاپ است. ما در اين مختصر به يك روايت از آن امام همام اشاره مى كنيم كه مى فرمايد:

«أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ، أَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَكَ الْحَرَامَ، أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ».(3)

«پارساترين مردم كسى است كه در مقابل شبهات توقف كند. عابدترين مردم كسى است كه واجبات را به جاى آورد. زاهدترين مردم كسى است كه حرام را ترك كند. كوشاترين مردم كسى است كه در راه ترك گناهان بكوشد.»

[

1. همان، ص1392. اعيان الشيعه، ج2، ص393. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، دارالكتب الاسلاميه، تهران 1376ق. ص489
]

در سوگ امام(عليه السلام)





  • ظالمانه مرغ حق را از ميان لانه بردند
    چون على با دست بسته نيمه شب از خانه بردند



  • چون على با دست بسته نيمه شب از خانه بردند
    چون على با دست بسته نيمه شب از خانه بردند







  • بس كه او را ظالمانه مى كشيدندش ز لانه
    با حرم گفتا كه ديگر بر نمى گردم به خانه



  • با حرم گفتا كه ديگر بر نمى گردم به خانه
    با حرم گفتا كه ديگر بر نمى گردم به خانه




وا اماما وا اماما، وا اماما وا امام




  • اختران هم چشم خود را، بسته بودند از خجالت
    تا نبينند در دل شب، با امامى اين جسارت



  • تا نبينند در دل شب، با امامى اين جسارت
    تا نبينند در دل شب، با امامى اين جسارت







  • چشم گردون گريه مى كرد، دشت و هامون گريه مى كرد
    بر مصيبتهاى هادى آسمان خون گريه مى كرد



  • بر مصيبتهاى هادى آسمان خون گريه مى كرد
    بر مصيبتهاى هادى آسمان خون گريه مى كرد




وا اماما وا اماما، وا اماما وا امام




  • كوچه هاى سامرا، با غربت او آشنا بود
    با دو دست بسته اما بر لب او اين نوا بود



  • با دو دست بسته اما بر لب او اين نوا بود
    با دو دست بسته اما بر لب او اين نوا بود







  • من ز نسل بوترابم، اين شروع انقلابم
    بهر همدردى زينب، عازم بزم شرابم



  • بهر همدردى زينب، عازم بزم شرابم
    بهر همدردى زينب، عازم بزم شرابم




وا اماما وا اماما، وا اماما وا امام



/ 79