حسين بن روح نوبختى - ره توشه عتبات عالیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ره توشه عتبات عالیات - نسخه متنی

ج‍م‍ع‍ی‌ از ن‍وی‍س‍ن‍دگ‍ان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حسين بن روح نوبختى

خاندان نايب سوم

حسين بن روح از خاندان ايرانى نژاد، به نام «آل نوبخت» سرچشمه گرفته است. نوبخت جدّ اعلاى اين خاندان به شمار مى آيد كه در عهد منصور خليفه دوّم عباسى (158 ـ 136 ق.) از دين زردتشت پيروى مى كرد. سپس با قبول اسلام به دربار خلفاى عباسى راه يافت و در راه نشر علوم و تمدّن اسلامى خدمات چشمگيرى از خود نشان داد. او در علم نجوم سرآمد ستاره شناسان عصر خود بود.(1) فرزندان و نوادگان نوبخت در عصرهاى مختلف به ترتيب از مترجمان چيره دستِ زبان فارسى به عربى و از ستاره شناسان، راويان، متكلّمان، فيلسوفان، فقيهان و شعراى سرشناس بوده اند و حتّى برخى از آنان به مسؤوليتهاى مهم حكومتى نيز دست يافته اند.(2)


گرچه خود نوبخت پس از مسلمان شدن در مذهب خلفاى بغداد، سنى به سر برد اما بعداً همه نوبختيان به مذهب شيعه گرويدند و جزو شيفتگان اهل بيت(عليهم السلام)شدند(3) كه در اينجا به اسامى بعضى از آنها اشاره مى شود:

1. ابوسهل بن نوبخت، ستاره شناس.

[


1 . سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج2، ص93 و عباس اقبال آشتيانى، خاندان نوبختى، ص72. همان مدرك.3. ابن نديم، الفهرست، ص251
]

2. ابوسهل فضل بن نوبخت، فيلسوف و متكلّم.
3. ابواسحاق بن اسحاق بن ابى سهل، متكلّم و صاحب كتاب «الياقوت».
4. ابوسهل اسماعيل بن على، از اصحاب امام هادى و امام عسكرى(عليهما السلام).
5. ابومحمد حسن بن موسى نوبختى، رجال شناس وصاحب كتاب «فرق الشيعه».
6. حسن بن سهل نوبختى، منجم مشهور.
7. ابو عبدالله احمد بن عبدالله نوبختى، شاعر.
8. ابو حسين على بن عباس نوبختى، شاعر.
و...(1)

زمينه هاى نيابت


شخصيتهاى خاندان نوبختى به خاطر شيفتگى و ارتباط نزديك با ائمه اطهار(عليهم السلام)، همكارى خوبى با دستگاه نيابت و سفارت داشتند. در اين ميان نقش حسين بن روح از ديگران چشمگيرتر بود. او در امر وكالت و نيابت به نايب اول و دوم (عثمان بن سعيد و محمد بن عثمان) يارى مى كرد. سالها اين خدمتگزارى و همكارى به طور صادقانه و مستمر ادامه داشت. علاوه، وى با كاردانى و هوشيارى كامل با بستگان خود از خاندان «نوبختى» و «بنو فرات» كه در رده هاى بالاى حكومت عباسى مسؤوليت و نفوذ داشتند، تماس مى گرفت

و مشكلات شيعيان را بر طرف مى ساخت; به طورى كه حتى كارگزاران مهم حكومت نيز نمى توانستند از آن مانع شوند. در سال 298هـ .ق. وقتى على بن عيسى جرّاح، وزير حكومت وقت در بغداد از حلّ مشكل يكى از علويان به نام «عقيقى» امتناع ورزيد، او به حسين بن روح پناه آورد، وى نيز با ارسال پيامى على بن عيسى را در تنگنا قرار داد تا اين مشكل را بر طرف كند و او نيز چنين كرد.(2)

با گذشت زمان، شخصيت جامع حسين بن روح بيش از پيش آشكار شد و او يكى
[


1. براى آشنايى بيشتر نكـ : خاندان نوبختى ; سيد حسن صدر، تأسيس الشيعه ; اعيان الشيعه، ج2 و 32. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص505
]

از ياران نزديك نايب دوم (محمد بن عثمان عمرى) بود; چنانكه تعداد زيادى از شخصيتهاى سرشناس دستگاه نيابت زير نظر او فعاليت مى كردند.(1) از سوى ديگر، نايب دوم هر از چند گاهى در فرصتهاى مناسب عملاً حسين بن روح را به عنوان نايب امام زمان(عج) بعد از خود، معرفى مى كرد و مردم را به او ارجاع مى داد. ابو جعفر محمدبن على اسود نقل مى كند:

«... من همواره موقوفات را خدمت محمدبن عثمان (نايب دوم) مى بردم و او نيز آنها را از من تحويل مى گرفت. دو يا سه سال پيش از درگذشت وى، يكى از روزها، باز مقدارى از موقوفاتِ جمع شده را به حضورش بردم. اين بار دستور داد آن را به حسين بن روح تحويل دهم... و فرمود: هر آنچه به دست ابوالقاسم برسد مانند آن است كه به دست من رسيده است...»(2)

شبيه همين واقعه نسبت به ابو عبد الله جعفربن محمد مدائنى، يكى ديگر از كارگزاران دستگاه نيابت كه در شهر كاظمين سكونت داشت، رخ داده است. او مى گويد:

«... در روزهاى آخر زندگى، محمدبن عثمان، حدود چهار صد دينار به خدمتش بردم... ولى او قبول نكرد و فرمود: آن را به حسين بن روح تحويل داده، گفتم: مثل هميشه خودت دريافت كن; مانند كسى كه خشمگين باشد، پول را رد كرد و فرمود: خداوند تو را عافيت دهد، بلند شو، پول را ببر و تحويل حسين بن روح بده. مدائنى گويد: وقتى او را خشمگين ديدم، از حضورش خارج گشته سوار بر مركبم شدم و از منزل فاصله گرفتم، مقدارى راه رفته بودم، دوباره برگشتم، در زدم، خادم آمد... داخل منزل شدم، ديدم محمد بن عثمان به اندرون رفته است سپس آمد روى صندلى نشست و خطاب به من فرمود: چرا امتناع مىورزى و به حرف حق گوش نمى دهى، آنگاه فرمود: برخيز خدا تو را عافيت دهد; فقد
[


1. تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، جاسم حسين، ترجمه محمد تقى آية الّلهى، تهران، امير كبير، 1367 ش. صص196، 193 و 1702. طوسى، كتاب الغيبه، ص370 و بحارالأنوار، ص51 ، ص354
]

أقمتُ أبا القاسم حسين بن روح مقامي و نصبته منصبي;همانا حسين بن روح را جانشين خود قرار داده و او را در جاى خود منصوب كردم.»

مدائنى ادامه مى دهد:

«بعد از آن، بلند شدم و به حضور حسين بن روح شتافتم... چهار صد دينار را تحويل او دادم و پس از آن نيز همواره، به وى مراجعه مى كردم...»(1)

/ 79