ره توشه عتبات عالیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ره توشه عتبات عالیات - نسخه متنی

ج‍م‍ع‍ی‌ از ن‍وی‍س‍ن‍دگ‍ان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گوش و بينى آنها را مى بريدند.(1)

كشتار مخالفان، زندان، تعقيب، محاصره اقتصادى و در يك كلام، ظلم و ستم هاى حاكمان عباسى آن چنان فراوان و گسترده بود كه هر حق طلبى را با كمترين بهانه اى سركوب مى كردند و بسيارى از شاعران وضعيت نامطلوب زمان خود را به اين مضمون بيان مى كرده اند كه: آشكارا ستم مى كنند و مردم پيوسته در هراسند.(2)

ب ـ قطع ارتباط شيعيان با امام

از جمله اقدامات ستمگرانه حاكمان عباسى، تحت تعقيب قرار دادن شيعيان و كسانى بود كه به نحوى مى خواستند با امام حسن عسكرى(عليه السلام) رابطه برقرار كنند. از اين رو دوستداران و شيعيان، به سختى مى توانستند با آن حضرت در تماس باشند; بگونه اى كه گاه مدت ها منتظر فرصت مناسب مى ماندند تا با امام ملاقات كنند و يا از باب تقيه، شيعه بودن خود را انكار مى كردند تا مبادا مورد بازجويى قرار گرفته، گرفتار شوند و گاه شغل خاصى را انتخاب مى كردند تا بتوانند رابطه خود را با امام حفظ كنند; مثل عثمان بن سعيد عمرى كه به روغن فروشى روى آورد.(3)

ابوالقاسم كاتب مى گويد:

«مردى از علويان در زمان امام حسن عسكرى(عليه السلام) ، در طلب معاش از سامرا بيرون آمده بود و به سوى غرب ايران مى رفت، يكى از دوستداران امام حسن عسكرى(عليه السلام) از اهالى حلوان (سر پل ذهاب)، به او برخورد و پرسيد: از كجا آمده اى؟ گفت: از سامرا. پرسيد: آيا فلان محلّه و فلان كوچه را مى شناسى؟ گفت: آرى. پرسيد: از حسن بن على خبرى دارى؟ (آن فرد علوى از روى احتياط) گفت: نه! پرسيد: براى چه به ايران آمده اى؟ گفت: براى كسب درآمد.

1. پيشواى يازدهم، مؤسسه در راه حق، ص9
2. زندگانى حضرت امام حسن عسكرى، ص209
3. سيرة الائمة الاثنى عشر، ج2، ص514


حلوانى گفت: من پنجاه دينار دارم، آن را بگير و با من به سامرا بيا و مرا به خانه امام حسن عسكرى(عليه السلام) برسان. علوى نيز پذيرفت و او را به منزل امام رساند.»(1)

اين واقعه نشان مى دهد كه ملاقات با امام بسيار سخت بوده است; به طورى كه برخى از شيعيان براى تحقّق ديدار، حاضر بودند ثروت خود را نيز بدهند.

ج ـ مراقبت بر اعمال امام

خلفاى عباسى، آنچنان از نفوذ و موقعيت مهمّ اجتماعى امام حسن عسكرى(عليه السلام) در هراس بودند كه علاوه بر ايجاد محدوديتهاى گسترده و مستمر، هر هفته، در روزهاى دوشنبه و پنج شنبه، آن حضرت را به دربار احضار مى كردند تا از ارتباط مؤثر آن حضرت با شيعيان بكاهند.(2)

د ـ زندانى كردن امام

پافشارى امام حسن عسكرى(عليه السلام) در راه حق و عدالت و سازش ناپذيرى آن حضرت با خلفاى ستمگرِ عباسى، همواره موجب كينه توزى و شدت عمل آنان نسبت به آن حضرت مى شد. از همين رو، آن حضرت را بارها زندانى كردند. المهتدى بالله، خليفه عباسى، در سال 255هـ . ق. دستور بازداشت امام(عليه السلام) را صادر كرد و به صالح بن وصيف سپرد تا آن حضرت را زندانى كند و بر وى حضرت سخت گيرد.(3) و يك بار ديگر آن حضرت در زندان «عزير» از وابستگان ظالم خلفاى عباسى محبوس شد. او بر امام سخت مى گرفت و آزار مى رساند; روزى زن عزير به او گفت:

«از خدا بترس، تو نمى دانى چه شخصى در منزل توست! (آن زن عبادت و شايستگى امام را بيان كرد) و گفت: از ستمى كه بر او روا مى دارى بر تو

1. كشف الغمه، ج3، ص222
2. مهدى پيشوايى، سيره پيشوايان، ص621
3. منتهى الآمال، ج2


مى ترسم. عزير گفت: به خدا قسم او را در ميان درندگان مى افكنم. او پس از آنكه از مقامات بالا اجازه گرفت، امام را به ميان درندگان افكند و شكى نداشت كه درندگان، آن حضرت را هلاك مى كنند، اما وقتى به سراغ امام آمد او را سالم يافت در حالى كه مشغول نماز بود و درندگان اطراف او را گرفته بودند; از اين رو دستور داد تا آن حضرت را به زندان برگردانند.»(1)

امام حسن عسكرى(عليه السلام) در زمان خلافت المعتمد بالله نيز زندانى شد. آن حضرت همراه برادرش جعفر، نزد على بن جرين زندانى شدند. خليفه پيوسته از وضع امام جويا مى شد. روزى از على بن جرين، زندانبان امام از احوال آن حضرت گزارش خواست. او در جواب گفت: روزها را روزه مى گيرد و شبها را به نماز و عبادت مى گذراند.(2)

تدابير امنيتى در مورد امام عسكرى(عليه السلام)

امام حسن عسكرى(عليه السلام) با درايتى كم نظير، در برابر ستم حاكمان عباسى ايستاد و در حفظ اسلام و شيعيان كوشيد و در اين راه متحمّل زحمات بسيار شد. اقدامات آن حضرت عبارت بود از:

الف ـ ايجاد شبكه ارتباطى با شيعيان

شهرهاى كوفه، مدائن، يمن، بغداد، رى، آذربايجان، نيشابور، قم، سامرا، گرگانو بصره از پايگاه هاى شيعيان بودند و حاكمان عباسى بيشترين حساسيت را به اين شهرها داشتند و همواره مى كوشيدند دوستداران مكتب اهل بيت را در تنگنا قرار دهند. امام(عليه السلام)براى حفظ شيعيان اين مناطق، شبكه ارتباطى قوى ايجاد كرد; زيرا گستردگى و پراكندگى مراكز تجمّع شيعيان، وجود سازمان ارتباطى منطقى را ايجاب مى كرد تپيوند شيعيان را با حوزه امامت و نيز ارتباط آنان با يكديگر برقرار سازد و از اين رهگذر،

1. الارشاد، ج2، ص334
2. بحارالأنوار، ج50 ، ص313 ; منتهى الآمال، ج2، ص704


آنان را از نظر دينى و سياسى رهبرى و سازماندهى كنند. آن حضرت نمايندگانى از چهره هاى درخشان و شخصيتهاى برجسته شيعه برگزيد و در مناطق متعدد منصوب كرد و به وسيله آن با شيعيان ارتباط مستمر برقرار كرد; از جمله اين نمايندگان، ابراهيم بن عبده، نماينده امام در نيشابور و احمدبن اسحاق بن عبدالله قمى اشعرى نماينده آنحضرت در قم بودند.(1)

ب ـ فعاليتهاى سرّى

داوود بن اسود، خدمتگزار امام حسن عسكرى(عليه السلام) مى گويد:

«روزى امام مرا خواست و چوب مدوّر و بلند و ضخيمى مانند پايه در، به من داد و فرمود: اين چوب را بگير و نزد عثمان بن سعيد ببر و به او بده. من چوب را گرفته، راهى شدم. در راه به آب فروشى برخوردم، قاطر او راه مرا بست. آب فروش از من خواست، حيوان را كنار بزنم، من نيز چوب را بلند كردم و به قاطر زدم، در اين حال چوب ترك خورد و من وقتى محل ترك خوردگى آن را نگاه كردم، ديدم نامه هاى زيادى در درون چوب جاسازى شده است.»(2)

اين جريان نشان مى دهد كه آن حضرت فعاليت گسترده و در عين حال سرّى را در جهت مقابله با توطئه ها و ستم هاى خلفاى عباسى انجام داده است.

ج ـ تشكيل جلسات توجيه سياسى

با وجود همه فشارها و محدوديتهاى فراوانِ دستگاه حاكم، امام حسن عسكرى(عليه السلام)براى تقويت بنيه اعتقادى و توجيه سياسى و آگاهى شيعيان نسبت به وظايف خود، مكانهاى متعددى از خانه هاى شيعيان در سامرا را معين كرد و از شيعيان مى خواست تدر آن جلسات، بعد از نماز عشا حاضر شده، مشكلات و مسائل خود را حضورى به

1. سيره پيشوايان، ص634
2. مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص427


محضر امام عرضه كنند كه اين مسأله در ايجاد آگاهى و رفع شبهات بسيار مؤثر بود.(1)همان طور كه عبيدالله وزير معتمد عباسى به استحكام عقيده و توان سياسى شيعيان اعتراف كرد و برنامه هاى حكومت عباسى بر ضد آنان را ناكافى و بى اثر دانست،عبيدالله در جواب جعفر، برادر امام حسن عسكرى(عليه السلام) كه بعد از شهادت آن حضرت، به او پيشنهاد رشوه 20 هزار دينارى كرد تا او را به عنوان جانشين امام معرفى كند، با پرخاش گفت:

«احمق! خليفه عباسى به روى كسانى كه پدر و برادر تو را امام مى دانند، آن قدر شمشير كشيد تا بلكه بتواند آنان را از اين عقيده برگرداند ولى نتوانست و با تمام كوششهاى فراوانى كه كرد، توفيقى به دست نياورد. اينك اگر تو در نظر شيعيان امام باشى، نيازى به (معرفى تو از ناحيه) خليفه و غير خليفه نيست و اگر چنين مقامى ندارى، كوشش ما براى تو بى فايده است.»(2)

د ـ هشدار و راهنمايى شيعيان

از اقدامات مهم امام حسن عسكرى(عليه السلام) كه بيشتر اوقات با معجزات و كرامات آن حضرت همراه مى شد، اطلاع رسانى و آگاه كردن شيعيان از خطرات جانى بود كه از ناحيه حاكمان عباسى متوجه آن شده بود. نمونه هاى اين اقدامات بسيار است. ابوهاشم داوود بن قاسم جعفرى مى گويد:

/ 79