تاریخ و اصول روابط بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ و اصول روابط بین الملل - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ايدئولوژى ، باعث مقاومت و ايستادگى و ايثار و فداكارى ملت مسلمان ايران بوده است .

از سـويـى ديـگـر، ايـدئولوژى ، يك معيار و ملاكى در دست سياستگذاران است تا با توجه به اصـول و رهـنـمودهاى آن ، جهت گيرى سياست خارجى را مشخص سازند. به عبارت ديگر، يكى از عوامل مؤ ثر در تعيين و تنظيم سياست خارجى ، عامل ايدئولوژيك است . چنانچه ، طبق مفاد صريح اسـلامـى و مـتـن قـانـون اسـاسـى ، تـقـسيم بندى كشورهاى جهان به (دارالاسلام ) و (دارالكفر)، نـاشـى از هـمـيـن عـامل است .

بر اين اساس ، نظام جمهورى اسلامى ايران در روابط خارجى خود، مـناسبات با جهان اسلام را ترجيح مى دهد. از اين رو، گفته مى شود ايدئولوژى ، ملاكى را به دولتمردان مى دهد تا سمت گيرى سياست بين المللى خود را تعيين كنند.(391) بـعـلاوه ، ايـدئولوژى ، خـود مـعـيـارى اسـت كـه مـردم مـى تـوانـنـد بـا تـطـبـيـق اصـول آن با اصول و اهداف سياست خارجى دولت ، درستى يا نادرستى تصميمات دولتمردان را تـشـخـيـص دهـند. در اين راستا، هماهنگى بين مفاد ايدئولوژى و خط مشى هاى اتخاذ شده ، موجب مـشـروعـيـت و اقـتـدار دولت مـى گـردد، هـمـان طـور كـه در مقابل ، عدم تطابق بين اين دو امر، عدم حمايت مردم از سياست خارجى دولت را در پى دارد.

2 ـ رهبرى :

نقش رهبرى در ميزان و كيفيّت قدرت ملّى ، حائز اهميت فراوان است . رهبر با درك و شناخت صحيح از شـرايـط و مقتضيات بين المللى ، اجراى سياست خارجى را هدايت مى كند تا حداكثر منافع ملّى حـاصـل گـردد. او بـا تـركـيـب مـناسب عوامل مؤ ثر در قدرت ملّى ، ميزان به كارگيرى هر يك را مـشـخـص مى كند تا بدين ترتيب ، از هرز رفتن عوامل قدرت آفرين جلوگيرى شود. اين امر به مـديـريـت رهـبـر، بـسـتـگـى تـام دارد؛ يـعـنـى در تـجـهـيـز مـنـابـع و عوامل ، سهم هر يك را به چه ميزانى تعيين كند تا بيشترين بهره ورى را داشته باشند.

رهبران بزرگ در طول تاريخ ، بر روحيه مردم ، تاءثير بسيارى داشتند؛ آنان حتّى در برخى مـوارد، تـنـهـا عـامـل ايـجاد كننده روحيه مردمى بوده اند. بويژه در جنگها و بحرانها، نقش رهبرى بـيـشـتـر آشكار مى شود. رهبرى رسول گرامى اسلام ، حضرت محمّد(ص )، در روابط با ساير سـرزمـيـنـهـا و حـكـومـتـهـا، مـى تـوانـد الگـوى كاملى باشد. رويارويى با قدرتهاى بزرگ و ارسـال پـيام براى آنان ، تنها در سايه درايت رسول الله (ص ) انجام گرفته و سخن آن پيام آور بـزرگ در تـقـويـت روحيه مسلمانان ، چه در جنگهاى زمان آن حضرت و چه در جنگهاى بعد از رحلت پيامبر(ص )، نقش بسزايى داشته است .

تـصـمـيـمات استراتژيك و خط مشى هاى كلان به تدبير رهبر باز مى گردد. در اين صورت ، رهـبـرى صـلح جـو مـى تـوانـد زمـيـنـه سـاز امـنـيـت داخـلى و بـيـن المـللى گـشـتـه و در مـقـابل ، رهبرى تشنج آفرين ، كشور خويش ، منطقه و حتى تمام دنيا را به سوى جنگ خطرناك و تمام عيارى سوق مى دهد. نمونه هاى بارز مورد اخير را مى توان هيتلر و صدام حسين ذكر كرد.

3 ـ روحيه و خصايص ملى :

نمونه هاى طرز تفكّر، احساس و عمل يك ملّت را خصايص ملى آن ملّت ناميده اند. اغلب ادعا شده است كـه ايـن گـونـه صـفات و خصيصه هاى ملى ، يكى از عناصر به وجود آورنده قدرت كشور است .(392) صـفات و خصوصيات برخى از ملّتها از ساير ملل متمايز است ؛ بگونه اى كه با آن ويژگيها شناخته و معرفى مى شوند. به طور مثال ، آلمانيها، مردمانى ميليتاريست ، خشن ، پُركار، منظم و بـا ديـسـيـپـليـن مـعـرفـى مـى شـوند. مردم آمريكا را ملتى متكى به نفس ، مخترع ، ساده ، دست و دل بـاز و مـادى مـى شـنـاسـنـد. فـرانـسـويـهـا، باهوش ، منطقى ، بدگمان و دمدمى مزاج هستند و انگليسها را مردمى خالى از احساسات ، اهل عمل و رياكار معرفى كرده اند. صفات ويژه روسها را ميهن پرست ، ثابت قدم ، مطيع دولت ، ترسو از بيگانه برشمرده اند.(393) ايـن ويـژگـيـهـا و صـفـات مـوجـب مـى شـود تـا نـوع سـازمـان سـيـاسـى و نـظـامـى ، مـقـاومـت در مقابل هجوم بيگانگان تلاش براى جبران شكستها و كسب موقعيت برتر در روابط بين المللى در مـيـان ملتها متفاوت باشد. انگليسها با تكيه بر صفات مختص به خود توانستند چند قرنى به عـنـوان قدرت عمده جهانى

/ 164