دولت مـتـجـاوز عـراق ، پـس از حـمله به جمهورى اسلامى ايران در 31 شهريور ماه 1359، بار ديـگـر دسـت بـه تـجـاوزى آشـكـار عـليـه كـشـورى مـسـتـقـل و عـضـو سـازمـان مـلل متحد يعنى كويت زد. وقوع اين تجاوز، همانند تجاوز به جمهورى اسلامى ايران ، ناشى از بـهـانـه هاى واهى تاريخى يعنى ادعاى تعلق كويت به عراق در گذشته تاريخ بود؛ ادعايى كه چندين مرتبه ، دو كشور را رو در روى يكديگر قرار داده بود.(202) نـيـروهـاى عـراقى در سحرگاه پنج شنبه دوم اوت 1990 / يازدهم مرداد 1369 با حمايت صدها تانك و توپخانه سنگين از مرز كويت گذشتند و پس از در هم كوبيدن پاسگاههاى مرزى كويت به طرف پايتخت اين كشور به حركت درآمدند. ارتش عراق كه در جنگ تحميلى عراق عليه ايران با تكنولوژى و تجهيزات غربى تا بن دندان مسلح شده بود، پايتخت كويت را ساعت هشت بامداد به وقت محلى به تصرف كامل درآورد و در پى آن ، چند ستون از لشكر عراق به طرف مرزهاى كـويـت و عـربـسـتـان بـه حـركـت درآمـدنـد. خـانـدان سـلطـنـتـى آل صـبـاح ، يك ساعت پس از آغاز عمليات تهاجمى عراق در مرزهاى كويت با اين كشور، از كويت خارج شدند و مردم را در برابر اشغالگران تنها گذاشتند.(203) دولت عـراق ، هـمانند هيتلر و برژنف كه تصرف اتريش و افغانستان را به درخواست دولتهاى اين كشورها اعلام كرده بودند، تصرف كويت را به درخواست دولت انقلابى كويت اعلام كرد كه پـس از سـرنـگـونى دولت آل صباح ، از دولت عراق تقاضاى كمك كرده بود! سناريوى دولت مـتـجـاوز عـراق ، هر چند با زيركى و مهارت خاص طرّاحى شده بود، امّا از بخت بدِ صدام حسين ، اين بار با كشورى رو به رو گرديد كه به خاطر داشتن نفت فراوان حمايت بين المللى را پشت سر خود داشت ؛ حمايت بين المللى اى كه شعارهاى پر طمطراق (حفظ صلح و امنيت بين المللى )، (دفـع تـجـاوز)، (اعـاده حـاكـمـيـت يـك كـشـور مـسـتـقـل ) و (تـحـقـق حـقـوق بـيـن الملل ) را يدك مى كشيدند.
اقدامات شوراى امنيت سازمان ملل متحد
آمـريـكـا، در نـخـسـتين روز اشغال كويت ، خواستار تشكيل فورى و اضطرارى شوراى امنيت براى رسيدگى به تجاوز عراق شد. شوراى امنيت ، ساعت دو بامداد به وقت نيويورك ، يعنى هنگامى كـه نـيـروهـاى عـراقى ، كويت را اشغال كرده و به سوى مرزهاى عربستان به پيش مى رفتند، تـشـكـيل جلسه داد. نخستين قطعنامه شوراى امنيت ، به شماره 660، در مورد محكوميت تجاوز عراق به كويت صادر شد و در اين قطعنامه از عراق خواسته شد، بى درنگ و بدون قيد و شرط، تمام نـيـروهـاى خـود را از كـويـت خـارج سـاخـتـه ، بـه مـواضـع روز اوّل اوت 1990 / دهـم مـرداد 1369 بـازگـردانـد. شـرايط بين المللى نوين ـ كه از ضعف مفرط شـوروى نـاشـى مـى شـد ـ تـجـاوز آشـكـار و از بـيـن بـردن حـاكـمـيـت كـامـل يـك دولت مـسـتقل ، منافع حياتى غرب در خاور ميانه و خليج فارس و اراده آمريكا مبنى بر اعـمـال اقـتـدار خـود جـهـت سـلطـه بر نظام بين الملل آينده ، بطور مجموع ، از عواملى محسوب مى شـونـد كـه وحـدت نـظـر و يـكـپـارچـگـى شـوراى امـنـيـت در قبال تجاوز عراق را به وجود آورد.آمريكا، اروپا و ژاپن در اقدام بعدى ، كليه اعتبارات و داراييهاى عراق و كويت را در خارج از اين دو كـشور مسدود اعلام كردند. اين عمل ، صدام حسين را از دستيابى به منابع عظيم مالى كويت در بـانـكـهـاى كـشورهاى خارج محروم ساخت . اقدامات بعدى از جمله بيانيه مشترك آمريكا و شوروى مـبـنى بر خروج بى قيد و شرط عراق از كويت ، درخواست كمك و اعزام نيرو از آمريكا به منطقه خـليـج فـارس تـوسـط عـربـستان سعودى و موافقت آمريكاييها با اين تقاضا، همراه با اصرار صـدام بـر الحـاق كويت به عراق ، منطقه را به سوى يك جنگ تمام عيار سوق داد. جالب توجه اينكه ، اتحاد شوروى ، على رغم اينكه عراق از متحدان آن كشور در منطقه خليج فارس به شمار مـى رفـت هـمـگـام و هـمـراءى بـا آمـريـكـا بود. اين امر، بيش از همه ، از اوضاع نامساعد اقتصادى شـوروى سـرچشمه مى گرفت كه در اين هنگام براى دريافت كمكهاى مالى ، اقتصادى و صنعتى از غرب ، نياز به همگامى با آنها داشت .صـدام حـسـيـن ، ديـكتاتور نظامى عراق ، در مانورهاى سياسى بعدى ، كويت را به عنوان استان نـوزدهـم ، بـه عـراق ضـمـيـمـه كـرد. كـليـه سـفـارتـخـانـه هـاى خـارجـى را در كـويـت تـعـطـيـل نـمود،