اتـحـاد جـمـاهير سوسياليستى شوروى در پى انقلاب اكتبر 1917 م تاءسيس و اعلام شد. نظام سـيـاسـى ، اقـتـصـادى و فـرهـنـگـى ايـن كـشـور دويـسـت مـيـليـون نـفـرى ، تـبـديـل بـه يـك رژيـم مـتـمـركـز بـا اقـتـصـاد دولتـى و ايـدئولوژى كـمـونـيـسـتـى شـد و در مـقـابـل نـظـام سـرمـايـه دارى و دمـوكراسى ، سيستم سوسياليستى و توتاليتر را به نمايش گـذاشـت . رهبران شوروى براى حفظ قدرت سياسى خود، سياستهاى متفاوت و حتى متناقضى در پـيـش گـرفـتـنـد. از اسـتالين تا خروشچف و از برژنف تا گورباچف مى توان به برنامه ها، مـوضـع گـيـريـهـا، رويه ها و خط مشى هايى برخورد كرد كه تعارض روشن و آشكار آنها بر كـسـى پـوشـيـده نـيـسـت . سـرانجام ، آنچه كه سقوط امپراتورى شوراها را فراهم آورد، سياست اصـلاحـات گـوربـاچـف تـحـت عـنوان (پرستوريكا) و (گلاس نوست ) بود. اين اصلاحات كه از سـال 1985 م ، هـنـگـام بـه قـدرت رسـيـدن گـوربـاچـف ، اعـلام و اعـمـال شـد، سـرانـجـام ، فـروپـاشـى شـوروى را در سال 1991 به دنبال داشت .
دكترين گورباچف
اصلاحات مورد نظر ميخائيل گورباچف در سطح جامعه داخلى ، در رابطه با بازسازى اقتصادى ، عـنـوان (پـروسـتوريكا) و در رابطه با نوسازى سياسى ، (گلاس نوست ) به خود گرفت . هـمـچـنـيـن در سـطـح جـامعه بين المللى ، جهتگيرى سياست خارجى شوروى ، در راستاى همزيستى مسالمت آميز، كاهش رقابت و تسريع روند همگرايى و صلح قرار گرفت .پـرسـتـرويـكـا: بـازسـازى اقـتصادى يا پرسترويكا، برنامه اى جامع و منظم براى مقابله با ركـود و بـحـران اقـتصادى و اجتماعى در شوروى بود. اقتصاد بيمار اين كشور از دهه 1960م ، نـمـودار آمـارى تـواءم بـا كـاهش را در شاخصهاى مختلف نشان مى داد. شكست سياستهاى اقتصادى حـزب كـمـونـيـسـت در تـاءمـيـن مـايـحـتـاج مـردم ، نـاكـامـى در رفع نارساييهاى مديريتى و نياز روزافـزون حـكومت به تحصيل ارز خارجى براى تاءمين سرمايه هاى لازم جهت طرحهاى صنعتى ، نشان از بحران اقتصادى در كشور ابر قدرت شرق داشت . صنعت عقب مانده ، تكنولوژى قديمى ، كشاورزى ضعيف ، درآمد سرانه پايين ، كاهش توليد ناخالص ملى و... ضرورت پرسترويكا را بر رهبران نسل جديد شوروى آشكار ساخت .(172) تـغـيـيـر سـاخـتـار و نـهـادهـاى اقـتـصـادى در طـرح پـرسـتـرويـكـاى گـوربـاچـف ، در واقـع ، شامل تقليل كنترل و دخالت دولت در امور اقتصادى و ايجاد روند خصوصى سازى در كشاورزى و صنعت بود. در كشاورزى ، تلفيق سياست (نظام مسؤ وليت ) (دنگ شيائوپينگ ) در چين و سياست اقـتصادى نوين (نپ ) لنين مد نظر قرار گرفت . هدف آن بوده كه خودمختارى مزارع اشتراكى و دولتـى را در امـور تـوليـدى و سـرمـايـه گـذارى افـزايـش دهـد. ايـن مـزارع ، از آن پـس ، مـى تـوانـستند مازاد توليد خود را به دولت ، تعاونيها، كارخانه ها يا مردم عادى بفروشند و درآمد حاصل را يا به كارگران خود بپردازند يا صرف