بـار اخـلاقـى جـنـگ جهانى دوم بسيار گران بود. بمباران بى وقفه مراكز پر جمعيت ، به كار گـيـرى بـمـب اتـم عـليـه مـردم غـيـر نـظـامـى دو شـهـرِ هيروشيما و ناكازاكى (126)، اردوگـاهـهـاى قـتل عام ، اتاقهاى گاز، كوره هاى آدم سوزى ، كوچ اجبارى ، تبعيدهاى سياسى و غير سياسى و اعمال خشونت غير انسانى در مناطق اشغالى ، بى اعتبارى وجدان بشرى را در عصر مـاشـيـن بـه نـمـايـش مـى گـذاشـت .نـظـم جديدى كه هيتلر در انديشه بناى آن در اروپا بود و نـظـاميان ژاپن نيز درصدد تحقق آن در آسيا بودند، ارمغانى جز سلطه ، نفوذ و استثمار انسانها نداشت . تصويرى از اين آدمكشى به سبك جديد، توسط يكى از شاهدان عينى صحنه مى تواند تا حدودى ، دنيايى را كه هيتلر قصد ساختنش را داشت ، بر ملا سازد. وى مى گويد:وقتى محكومان وارد اتاق گاز مى شدند، آلمانيها ماسك را مى انداختند. از آن پس هر نوع احتياطى بـى فـايده بود؛ چون قربانيان نه مى توانستند فرار كنند و نه كمترين مقاومتى از خود نشان دهند. گاهى اتفاق مى افتاد كه محكومان حركتى به عقب و به سوى در خروجى انجام مى دادند. در اين موقع آلمانيها با خشونت آنها را به طرف داخل اتاق مى راندند و حتى گاهى با هفت تير به سـوى جـمـعـيت حاضر در اتاق تيراندازى مى كردند. تا آنجا كه امكان داشت سالن پر مى شد و اگر يك تا دو نفر از بچه ها در حياط باقى مى ماندند آنها را روى ديگران پرتاب مى كردند. آنـگـاه در سـنـگـين مثل در سنگى زيرزمين كليساها بسته مى شد... در يك زمان حرارت افزايش مى يافت و هوا آلوده مى شد. گاهى محكومان قبل از رسيدن گاز مى مردند.در انتهاى اين اتاق تنگ و كم ارتفاع يك دريچه كوچك چهار گوش وجود داشت كه آهن كشى شده و روى آن را شيشه انداخته بودند. لحظه موعود يك نفر ماءمور اس . اس مجهز به ماسك اين دريچه را باز مى كرد و گاز را از آنـجـا وارد اتـاق مـى نـمود... تصور مى شد كه (سيكلون B) اثر برق آسايى دارد امّا هميشه وضع اين چنين نبود. بسيارى از مردم مى بايست (گازى ) شوند و در نتيجه مى بايست در مصرف گاز صرفه جويى كرد. بدين ترتيب مقاومترين محكومان بعد از يك چنين صحنه اى باز هم زنده مـى مـانـدنـد. امـّا هـيـتـلريـهـا زنـده هـا و مـرده هـا را يـكـجـا در داخل كوره آدم سوزى مى ريختند.(127)
دورانهاى جنگ سرد و تنش زدايى در روابط بين الملل
پـايـان جـنـگ جـهـانـى دوم ، پـايـان اتـحـاد و ائتـلاف متفقين بود. دوستان و متحدان ديروز، امروز يـكـديـگـر را بـه چـشم خصم مى نگريستند. هنوز شعله هاى جنگ جهانى دوّم خاموش نشده بود كه