بخش دوّم ( اصول روابط بين الملل ) روابط بين الملل ، نگرشها و تئوريها
دانـش روابـط بـيـن المـلل ، دانشى جديد است كه پس از جنگ جهانى دوم به عنوان يك رشته مستقلِ عـلمـى (257) در عـلوم آكـادميك پايه گذارى شد. نگرشها و تئوريهاى اين علم ، هنوز به مرحله عام و مورد پذيرش همه نظريه پردازان اين رشته ، نرسيده و تنها در سطح (تئورى مـيـان بـرد)(258)، اتـفـاق نـظـرهـايـى وجـود دارد. ايـن فصل در برگيرنده تعريف روابط بين الملل ، ديدگاهها و تئوريهاى مهم اين نظم است .
تعريف روابط بين الملل
دولتـهـا، سـازمـانـهـا و نـهـادهايى كه جامعه بين المللى را مى سازند، داراى روابط و مناسبات سـيـاسـى ، اقـتـصـادى و فـرهـنـگـى هـسـتـنـد كـه بـيـانـگـر روابـط متقابل آنهاست ؛ آن گونه كه اين روابط مى تواند به صورتهاى روابط دوستانه (همكارى )، رقـابـت و تـعـارض آمـيـز (سـتـيـز يـا مـنـاقـشـه ) بـاشـد. اصـطـلاح روابـط بـيـن الملل به :(مـجـمـوعه اقدامات و كنشهاى متقابل واحدهاى حكومتى و نيز نهادهاى غير دولتى و همچنين روندهاى سياسى ميان ملتها اطلاق مى شود.)(259) قـلمـرو دانـش روابـط بـين المللى بسيار گسترده و وسيع است . همان طورى كه از تعريف فوق پـيـداست ، تمامى داد و ستدها و تعامل بين واحدهاى سياسى (دولتها) و سازمانهاى بين المللى و مـؤ سسات غير دولتى ، در حوزه بررسى و مطالعات اين علم قرار مى گيرد(260)از اين رو، روابط سياسى ، كنسولى ، اقتصادى ، بازرگانى ، فرهنگى ، نظامى ، استراتژيك ، دوسـتـى و هـمـجـوارى ، اطـلاعـاتى و خبرى و روابط با سازمانهاى بين المللى ، موضوعات مهم روابـط بـيـن المـلل مـى بـاشـنـد. بـعـلاوه ، رونـدها و نظامهاى حاكم بر جامعه بين المللى مانند موازنه قوا و نظام دو قطبى ، نيز در اين رشته مورد بررسى قرار مى گيرد.روابـط بـيـن الملل ، سياست بين الملل و سياست خارجى ، مفاهيمى نزديك به هم هستند كه آگاهى از تـفـاوتـهـايـشـان در درس اصـول روابـط بـيـن المـلل ضـرورى اسـت . روابـط بـيـن المـلل ، چـنانچه گذشت ، مجموعه اقدامات حكومتها در برقرارى روابط ديپلماتيك ، قطع روابط سياسى ، انعقاد قراردادها و عضويت در سازمانهاى بين المللى و همچنين فعاليتهاى شركتها و مؤ سـسـات غـيـر دولتـى اسـت . سـيـاسـت بـيـن المـلل ، بـه رفـتـار دولتـهـا و عـكـس العـمـل يا پاسخ دولتهاى ديگر اشاره دارد. در اين صورت ، اين مفهوم تنها به عملكرد دولتها مـحـدود مـى شود. واژه سياست خارجى كه در مقابل سياست داخلى است ، در برگيرنده تصميمها و سـيـاسـتـهـاى يـك دولت در عـرصه روابط خارجى است . اين مفهوم به تدوين ، اجرا و ارزيابى تـصـمـيـم گـيـريـهـايـى كـه از ديـدگـاه خـاص يـك كـشـور، جنبه برون مرزى دارد، مربوط مى شود.(261) مـحور و موضوعاتى كه تحت عنوان روابط بين الملل مطالعه مى شود، امروزه ، خود در نظامهاى عـلمـى مـخـتـلفـى ، تـجـزيـه و تـحـليـل مـى شـود. مـسـايـل تـاريـخـى در (تـاريـخ روابـط بين المـلل )، قـراردادهـا و مـعـاهـدات در (حـقـوق بـيـن المـلل ) رونـد و اصـول كـلى حـاكـم بـر جـامـعـه بـيـن المـللى در (اصـول روابـط بـيـن المـلل ) و... بـررسـى مـى شـود. در ايـن دوره آمـوزشـى ، هـفـت فـصـل اول بـه تـاريـخ روابـط بـيـن المـلل و پـنـج فـصـل پـايـانـى بـه اصول روابط بين الملل اختصاص يافته است .