ساير تحولات مهم دوره تنش زدايى - تاریخ و اصول روابط بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ و اصول روابط بین الملل - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مـيـليـون هـكـتـار جنگل را در ويتنام جنوبى نابود كرد.(156)

ساير تحولات مهم دوره تنش زدايى

تـحـولات بـسـيـار مـهـمـى در دهـه هاى 1960 م و 1970 م كه دوره تنش زدايى نام گرفته ، در روابـط بـيـن المـلل به وجود آمد كه بررسى اجمالى آنها مى تواند افق انديشه ما را نسبت به نـظـام بـيـن المـلل روشـن سـازد. از ايـن روى ، تـحـولاتـى از قـبـيـل ظـهـور جـهـان سـوم بـه عـنـوان يك قطب قدرت ، وحدت اروپا به عنوان قدرتى نوظهور، قـدرتـهـاى مـتـوسط آسيايى ، جنگهاى اعراب و اسرائيل ، رقابت تسليحاتى و بحران در اقمار اتحاد شوروى را مورد تجزيه و تحليل قرار مى دهيم .

جـهـان سـوم بـه عـنـوان يـك قـطـب قـدرت : رونـد اسـتـعمار زدايى بعد از جنگ جهانى دوم رو به فـزونـى نـهـاد و سـرزمـيـنـهـاى مـسـتـعـمـراتـى ، يـكـى پـس از ديـگـرى ، بـه اسـتـقـلال دسـت يافتند. انديشه ها و آرمانهاى رهبران قدرتمند برخى از جوامع جهان سوم ـ مانند جـمـال عـبـدالنـاصـر، جـواهـر لعـل نـهـرو، تـيتو و سوكارنو ـ، منابع عظيم انسانى و طبيعى اين كـشـورهـا، تجربه تلخ استعمار و وجود حالت جنگ سرد در روابط بين المللى ، كشورهاى تازه استقلال يافته جهان سوم را به سوى تشكّل و تجمع سازمان يافته رهنمون ساخت . چنين عواملى مـوجـب شـكـل گـيـرى جنبش غير متعهدها (عدم تعهد) گرديد. تلاش چندين ساله كنفرانس ‍ آسيايى ـ آفريقايى ، سرانجام ، در 1955 م در باندونگ به ثمر نشست و پايه نهضت عدم تعهد ريخته شد.

شـالوده ايـن جـنـبـش جـهـان سـومـى ، بـر تـعـادل در نـظـام بـيـن المـلل اسـتـوار بـود. قـصد اصلى بنيانگذاران را مى توان بطور خلاصه در هماهنگى و همكارى بـراى پـيـشـرفـت و توسعه ، ايفاى نقش موازنه مثبت در امور جهانى و كاهش تنش در روابط بين الملل ، كمك به صلح و امنيت بين المللى ، پيگيرى سياست همزيستى مسالمت آميز و مبارزه با نژاد پـرسـتى و استعمار بيان كرد. كنفرانسهاى سران در بلگراد (1961)، قاهره (1964)، لوزاكا (1970)، الجـزيـره (1973) و كـلمـبـو (1976)، نـتـايـج مـثـبـت و مـفـيـدى بـراى حل و فصل صلح آميز اختلافات و كمك به نهضتهاى آزادى بخش و محو استعمار و توازن در نظام بين الملل مربوط مى شود.(157) وحدت اروپا يا شكاف در بلوك غرب : اروپا در جنگ جهانى دوم ، تمام توان خود را از دست داد و تـا حـدودى از گـردونـه قـدرت بـيـن المـللى خـارج شـد. رقـابت ابرقدرتها و ترس آمريكا از تـوسـعه كمونيسم ، نتيجه مطلوبى براى اروپا داشت . كمك اقتصادى و نظامى آمريكا در قالب طرح مارشال و سازمان پيمان آتلانتيك شمالى ، يك بار ديگر، رونق اقتصادى و حيات فرهنگى را در اروپـا زنـده كـرد. نـخستين آثار وحدت و يكپارچگى اروپاى غربى را مى توان در سازمان هـمكارى اقتصادى اروپا كه متشكل از شانزده كشور در راستاى هماهنگ كردن فعاليتهاى جذب كمك طـرح مـارشـال و بـازسـازى اروپـا در سـال 1948 م مـشـاهـده كـرد. تـشـكيل جامعه ذغال سنگ و فولاد اروپا در سال 1952 م با مشاركت بلژيك ، فرانسه ، جمهورى فدرال آلمان ، ايتاليا، لوكزامبورگ و هلند، يك حركت واقعى به سوى وحدت بود.

دهـه 1960 م شـاهـد پـيـشـرفت در روند همگرايى و اتحاد در اروپا بود. بازار مشترك يا جامعه اقـتـصـادى اروپـا كـه در سـال 1958 بـا امـضـاى قرارداد رُم به وجود آمد، قصد داشت با ايجاد بـازار مـشـتـرك و تـعـرفـه هـاى گمركى خارجى مشترك يا (اتحاد گمركى ) براى همه كالاها، داشـتـن سـيـاسـت مـشـتـرك در مورد كشاورزى ، جا به جايى سرمايه ها، كار و ترابرى ، تمامى فعاليتهاى دولتهاى اروپا را هماهنگ و يك كاسه كند. بازار مشترك به عنوان يك قطب اقتصادى در بـرابـر آمـريـكـا قـرار داشـت ، هـر چـنـد دسـت پـرورده طـرح مارشال بود.

مـبـارزه جـويـى ژنـرال دوگل ، رئيس جمهور فرانسه ، در برابر آمريكا، بيانگر آن بود كه در واقـع ، در بـلوك غرب ، شكاف ايجاد شده است . گليستها(158) در نظر داشتند اعتبار اروپـا را بـار ديـگـر در عـرصـه بـيـن المـللى احـيـا كـنـنـد؛ در ايـن راسـتـا فـرانـسـه در سال 1966 م از قسمت نظامى پيمان ناتو خارج شد و از عضويت انگلستان در بازار مشترك نيز جـلوگـيـرى بـه عـمـل آورد. چـنـين مبارزه طلبيهاى اقتصادى ، نظامى ، سياسى و فرهنگى ، نشان بارزى از اتحاد اروپا در قبال شرق و غرب داشت .(159) ظـهـور قـدرتـهـاى مـيانه در آسيا: طى دهه هاى 1960 م و 1970 م دو كشور چين و ژاپن در شرق دور، يـكـى بـه

/ 164