نـاحـيـه سـار از جـمـله سـرزمـيـنـهـايـى بـود كه بر اساس قرارداد صلح ورساى مى بايست تا سـال 1935 م ، تـحـت اداره بـيـن المللى بوده و سپس سرنوشت آن با مراجعه به آراى عمومى و بـرگـزارى هـمـه پـرسـى ، تـعـيـيـن گـردد. هـيـتـلر بـا وقـوف بـه ايـن مـطـلب ، از سـال 1933 م تـبـليـغـات گسترده اى را براى جلب نظر مردم اين ناحيه در پيش گرفت . حزب نـازى در مـنـطـقـه فـوق فـعـّال شده و با توسّل به حربه هاى تبليغاتى و روانى ، زمينه را براى الحاق آن به آلمان آماده ساخت . مردم آلمانى تبار اين ناحيه كه پيروزى و آينده مقرون به شـكـوفـايـى اقـتـصـاى و اعـتـبـار بـيـن المـللى را در هـيـتـلر خـلاصـه مـى ديـدنـد، بـا رضـايـت كامل ، با 97 آراى مـثـبـت ، الحـاق به آلمان را انتخاب كردند. بدين ترتيب ، هيتلر به يكى ديگر از آرمانهاى ملّى ملت آلمان جامه عمل پوشانيد.(95)
اعلام نظام خدمت اجبارى
سـيـاسـت تـسـليـح مـجـدد آلمـان ، از جـانـب آدولف هـيـتـلر در سـال 1934 م اعـلام شـد. تـجـديـد تـسليحات براى تحقق اهداف جاه طلبانه و بلند پروازانه هـيتلر، امرى ضرورى و اجتناب ناپذير بود. در اين راستا، محدوديتهاى در نظر گرفته شده در قـرارداد صـلح ورسـاى ، بـه طـور كـلى ، فـرامـوش شـد و سـاخت تسليحات و تجهيزات براى تشكيل ارتشى بزرگ و ناوگان دريايى عظيم آغاز شد. براى تاءمين نيروى انسانى مورد نياز ايـن ارتـش بـزرگ ، هـيـتـلر بـه بـهـانـه ايـنـكـه فـرانـسـه دوره نـظـام اجـبـارى رابـه دو سـال افـزايـش داده اسـت ، خـدمـت نـظـام اجبارى را اعلام كرد. سرباز گيرى عمومى ، اين امكان را فـراهـم مـى كـرد كـه بـا داشتن نيروهاى آموزش ديده و تحت پرچم ، ارتش احتياط را در دوره جنگ تـشـكيل دهد. هيتلر، ضمن اجبارى كردن خدمت نظام ، قصد خود را مبنى بر تاءسيس 36 هنگ ارتش و يـك نـاوگـان جـنـگى آشكار ساخت . تهديد به ميزانى بالا بود كه انگلستان تن به مذاكره با آلمان ـ بر سر نيروى دريايى ـ داد. توافق دو كشور مبنى بر اينكه نيروى دريايى آلمان در حد 35 درصـد نـاوگـان دريـايـى انـگـلسـتان محدود بوده ، ولى زير درياييهاى طرفين مى تواند مـسـاوى بـا يـكـديـگـربـاشـد، حاصل اين مذاكرات بود. صحه يك دولت قدرتمند اروپايى بر اقدامات هيتلر، او را براى اجراى مقاصد بعدى مصمم تر ساخت .
اشغال ناحيه راينلند (رنانى )
شـرق رود رايـن ـ يـا هـمـان رايـنـلنـد ـ منطقه حساس و استراتژيك در مرز آلمان و فرانسه بود.تـهـديـد فـزايـنـده آلمـان عـليـه فرانسه ، همواره در اين منطقه نمود پيدا مى كرد. فاتحان جنگ جهانى اول كه فرانسه از جمله آنها بود، براى تاءمين امنيت فرانسه و پيشگيرى از جنگ احتمالى آيـنـده بـيـن آلمـان و فـرانـسـه ، ناحيه راينلند را منطقه اى غير نظامى اعلام كردند. مفاد قرارداد صـلح ورسـاى اشعار مى داشت كه آلمان ، حق اعزام و استقرار نيرو و ايجاد استحكامات نظامى در ايـن مـنـطـقـه را نـدارد. بـعـلاوه ، مـتـفـقـيـن پـيـروز در جـنـگ جـهـانـى اوّل بـراى ضـمـانـت اجـراى قـرارداد صـلح ، تـعـداد قـابـل ملاحظه اى از سربازان خود را به هزينه آلمان در اين منطقه نگه داشتند؛ امّا به تدريج كـه خـصـومـتـهـا كـاهـش يـافت و رهبران آلمان ، صداقت خود را در پاى بندى به قرارداد صلح و پـرداخـت غـرامـت نـشـان دادنـد، نـيـروهـاى مـتفقين تا سال 1930 م از راينلند خارج شدند. هيتلر در سـال 1936 م در صـدد بـرآمـد كـه سـيـاسـتهاى دولتهاى اروپايى را محك زند تا از اين طريق دريـابـد كـه تـا چـه انـدازه مـى تـوانـد بـه اهـداف خـود جـامـه عمل بپوشاند.هـيـتـلر، بـه رغـم نـگـرانـيـهـا و مـخـالفـتـهـاى سـران ارتـش ، در سـال 1936 م دسـتـور داد كـه قواى نظامى به راينلند اعزام شود. وى به فرماندهى اين نيرو تـاءكـيـد كـرده بـود كـه در صورت عكس العمل فرانسويها، بدون هيچ تاءخير و ترديدى ، عقب نـشـيـنـى كـنـد. ايـن عـمـليـات ، تـنـهـا بـه مـنـظـور ارزيـابـى و سـنـجـش عـكـس العـمـل حـريـفـان تـلقـى مـى شـد. اگـر فـرانـسـه شـدت عمل به خرج مى داد و به مقابله برمى خاست ، ارتش هيتلر به هيچ روى ، تاب رويارويى با آن را نداشت ؛ از اين رو،