نقش جمهورى اسلامى ايران در نظم نوين جهانى - تاریخ و اصول روابط بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ و اصول روابط بین الملل - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آمـريـكـا باشد، نمى تواند مورد حمايت جمهورى اسلامى ايران قرار گيرد. آمريكا، حدود بـيـش از 45 سال حاكميت در نظام دو قطبى ، پس از جنگ جهانى دوم ، كارنامه سياه و تاريكى از عـدالت ، آزادى و اسـتـقـلال را به يادگار گذاشته است . آمريكا در راستاى بلوك بندى جهان ، به ايجاد پيمانها و سازمانهاى نظامى و اقتصادى دست زد تا بر مبناى آنها، اقتدار و سلطه خود را حـفـظ كـنـد، از اسرائيل غاصب در خاورميانه حمايت كرده و با اين كشور كه از رعايت هرگونه قوانين بين المللى ابا دارد، پيمان دفاعى و استراتژيكى منعقد كرده است .

آمـريكا در رابطه با كشورهاى جنوب ـ جهان سوم ـ همواره با ابزارهاى (وام و اعتبارات ) و (دانش فـنـى )، آنـهـا را بـه خود وابسته كرده و بحران بدهى را به وجود آورده است . در مناطقى مانند (هـنـدوچـيـن )، جـهـت تـثـبـيـت اقـتـدار خـود، به كشتار وسيع و همه جانبه ويتناميها دست زد كه موجب سـرافـكـنـدگـى بـشـريـت قـرن بـيـسـتـم مـى بـاشـد. ايـن دولت اسـتـكـبـارى ، در قـبـال پـيروزى انقلاب اسلامى و فروپاشى نظام استبدادى شاه در ايران ، ـ كه ژاندارم منافع غـرب در خـليـج فـارس بـود ـ دهـهـا تـوطئه و حتّى براندازى جمهورى اسلامى ايران را تهيه و تـدارك ديـد. در جنگ تحميلى عراق عليه ايران نيز با حضور گسترده ناوگانهاى آمريكايى در مـنـطـقـه و حـمـايت همه جانبه از عراق ، مشكلات زيادى در راه تحقق آرمانهاى انقلاب اسلامى ايجاد كـرد. بـنـابـرايـن ، ملت مسلمان و انقلابى ايران به همراه رهبر و دولت ، هرگز سر تسليم در قبال سلطه جويى آمريكا فرود نخواهد آورد و با تمام توان با آن مقابله خواهد كرد.

نقش جمهورى اسلامى ايران در نظم نوين جهانى

مـوقـعـيـت اسـتـراتـژيـك ، مـركـزيـت انـقـلاب اسـلامـى و تـوانـايـيـهـاى بـالقـوه و بـالفـعـل اقـتـصـادى و نـظـامـى جـمـهـورى اسـلامـى ايـران ، نـقـش ‍ قـابـل مـلاحـظـه اى را بـراى كـشورمان در نظم نوين بين المللى فراهم مى كند. ايران در منطقه خـاورمـيـانـه و خـليـج فـارس از اهـمـيـت ژئوپـولتـيـك بـرخـوردار اسـت . آسياى ميانه به همراه اسـتقلال جمهوريهاى شوروى سابق كه مشتركات فرهنگى و دينى عميق با ايران دارند، به اين اهـمـيـّت افـزوده اسـت . مـجـمـوعـه ذخاير زيرزمينى ، نيروى انسانى و تجارب نظامى ايران طى سـالهـاى دفـاع مـقـدس ، كشورمان را به طور بالقوه ، آماده ايفاى نقش محورى در نظم نوين مى كـنـد. ايـنـك ، مـحـورهـايـى كه امكان مانور در سطح منطقه و جهان را براى ايران فراهم مى كند، بررسى مى كنيم :

الف ـ جـهـان اسلام : مهمترين محورى كه جمهورى اسلامى مى تواند در سطح جهانى بر مبناى آن فـعـاليـت كـند (جهان اسلام ) است . مجموعه اى از كشورهاى اسلامى در سه قاره (آسيا، آفريقا و اروپا)، نيروى بالقوه عظيمى است كه با رهبرى واحد و خط مشى هماهنگ مى تواند در سيستم بين المـللى ، يك عامل موثر و فعّال باشد. زمينه هاى وحدت و همگرايى در اين كشورها در ابعاد زير وجود دارد:

1 ـ وحدت مذهبى و دينى .

2 ـ وحـدت فرهنگى منطقه اى (اعراب در خليج فارس ، سياهان در آفريقا و فارسى زبانان در آسياى ميانه و...).

3 ـ وضعيت مشابه اقتصادى و سياسى (جهان سومى بودن ).

4 ـ مـشـابـهـت تـاريـخ اسـتـعـمـارى در ايـن كـشـورهـا و مـبـارزات استقلال طلبانه .(239) جـمـهـورى اسـلامـى مـى تـوانـد بـا بـهـره گـيـرى از اين زمينه هاى همگرايى و وحدت ، يك قطب ايـدئولوژيـك در جـهـان ايـجـاد كند كه در مقابل سلطه قدرتمندان ، قادر به مقاومت و رويارويى باشد.

اگر اين تعداد از كشورها در فعاليتهاى اقتصادى به وحدت برسند، مى توانند يك قطب اقـتـصـادى عمده محسوب شوند كه آثار سياسى آن در يكسان بودن سياستها، اقدامات و تصميم گيريها در سازمانهاى منطقه اى و بين المللى آشكار مى شود.(240) ب ـ جـهـان سـوم و جـنبش غير متعهدها: جنبش غير متعهدها، مركز وحدت كشورهاى توسعه نيافته مى بـاشـد كـه تـاكـنـون بـيش از يكصد كشور عضو آن هستند. كشورهاى عضو اين جنبش ـ كه از يوغ اسـتعمارگران اروپايى رها گشته در چنگال سلطه جوييهاى آمريكا گرفتار شده اند ـ آمادگى زيـادى بـراى پـذيـرش طـرحـهـا و برنامه هاى جمهورى اسلامى دارند و كشورمان با تكيه بر نفرت عميق ملتها و غارت منافعشان

/ 164