انقلاب مسالمت آميز، امّا اجتناب ناپذير - تاریخ و اصول روابط بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ و اصول روابط بین الملل - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جـهـانـى دوم دو قـسـمـت شـد و جـمـهـوريـهـاى دمـوكـراتـيـك آلمـان (شـرقـى ) و فدرال آلمان (غربى ) از آن متولد شدند. تاريخ 45 ساله (1945 ـ 1990) جدايى ، تاريخى بـس پـرفراز و نشيب و عبرت آموز است ، رهبران كمونيست آلمان شرقى كه تحت تاءثير شديد شـوروى بـودنـد بـراى جـلوگـيـرى از يـكـپـارچـگى مجدد دو آلمان و همچنين فرار مردم از برلن شرقى به غربى ديوار برلين را ساختند.

روند تحولاتى كه به وحدت آلمان منجر شد، بطور قطع ، با سياستهاى اصلاحى گورباچف در اتـحـاد شـوروى پـيـونـد مـى خـورد. با اين وجود، هرگز نمى توان از تمهيدات دولت آلمان غـربـى بـراى تـحـقـق ايـن آرمـان چـشـم پـوشـيـد. بـطـور مـثـال ، سـيـاسـت گـرايـش بـه سـوى شـرق (ويـلى بـرانـت ) صـدر اعـظـم آلمـان فـدرال ، در دهـه 1970 و تـداوم آن در دهـه 1980، زمـيـنـه مـسـاعـدى بـراى نـتـايـج مـطـلوب سال 1990 فراهم آورد.

اتـحـاد آلمـان ، بـدرسـتـى ، حـكـايـت از قـطـب بـنـدى نـويـن روابـط بـيـن المـلل دارد. اروپـاى مـتـحـد از قـدرت و قـوام بـيشترى برخوردار مى گردد، جنگ سرد قدرتهاى بـزرگ ، ديـگـر مـعـنـا و مـفهوم خود را از دست مى دهد، تعارض بين بلوك غرب ، بويژه آلمان و آمـريـكـا، مـى تـوانـد چـالشهاى جديدى را نمودار سازد و مركز مبادلات تجارى و بازرگانى و ثـقـل تـعـيـيـن كـنـنده مالى دنيا در آينده را بايد در خاور دور يا اروپا جستجو كرد. در اينجا، به اختصار، مهمترين وقايع ، در راستاى وحدت آلمان بيان مى گردد.

انقلاب مسالمت آميز، امّا اجتناب ناپذير

اسـتـاليـن ، در پـى اقـدام مـتـفـقـيـن غـربـى مـبـنـى بـر تـاءسـيـس جـمـهـورى فـدرال آلمـان در سـرزمـيـن تـحـت اشـغـال خـود، تـصـمـيـم بـه تـشـكـيـل جـمـهـورى دمـوكـراتـيـك آلمـان در بـخـش شـرقـى ايـن سـرزمـيـن كـه تـحـت اشغال ارتش سرخ بود، گرفت . رهبران آلمان شرقى ، همواره مطيع و فرمانبردار مسكو بوده ، سـنـّت ديـكـتـاتـورى پـرولتـاريـايـى را بـر جـامـعـه خـويـش اعـمـال مـى كـردنـد. رهـبـران كـرمـليـن نـسـبـت بـه احـسـاسـات مـلى گـرايـانـه و اسـتـقـلال خـواهـى مـردم آلمـان شـرقى ، حساسيت خاص داشته و بدون هيچ اغماضى ، شورشها و نـاآرامـيـهـا را سـركـوب مـى كـردنـد. (اريـش هـونـكـر) كـه قـريـب بـيـسـت سـال (1971 ـ 1989) بـر آلمـان شـرقـى حـكم مى راند، از لحاظ شيوه فرمانروايى ، تقريباً سـنّت استالينى داشت و از اعطاى هرگونه آزادى سياسى و اجتماعى به ملت دريغ مى كرد. اين مـلت ، عـلاوه بـر آنـكـه رژيـم اسـتـبـداد و تـوتـاليـتـر را تـحـمـل مـى كـرد، از مـسـافرت به آلمان غربى محروم بود. سطح رفاه اقتصادى مردم نسبت به آلمـان فـدرال ، بـسـيـار پـايـيـن بـود. اقتصاد آلمان شرقى نيز توانايى و شكوفايى لازم را نـداشـت . حاكميت حزب كمونيست و ارتبادط تنگاتنگ حزب و دولت ، امكان فعاليت سياسى افراد غير حزبى را از بين مى برد. مجموعه عوامل اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى مزبور، با يك سياست ويژه هونكر تواءم شد تا بستر انقلاب اجتماعى آرام را به وجود آورد.(184) اريش هونكر بعد از آغاز اصلاحات سياسى ـ اقتصادى گورباچف در شوروى و بروز تحولاتى شـگـرف در لهـسـتـان و مـجـارسـتـان (هـمـسـايـه شـرقـى آلمان شرقى )، بطور قاطع ، از انجام اصـلاحـات پـرهـيـز و جـلوگـيـرى كرد. او حتى از ورود مجله هاى روسى (از جمله اسپوتينك ) به كـشـورش جـلوگـيـرى بـه عـمـل آورد. هـونـكـر در مـراسـم جـشـنـهـاى چـهـلمـيـن سـال تاءسيس جمهورى دموكراتيك آلمان با صراحت و قاطعيت تمام ، انجام هرگونه اصلاحاتى را غـيـر ضـرورى دانـسـتـه و بـشـدت بـا آن مـخـالفت كرد. وى در سخنرانى خود در نشست كميته مركزى حزب در دسامبر سال 1988 اظهار داشت :

هرگونه ترديدى در مورد امكان تغيير سياست اقتصادى آلمان شرقى كاملاً مردود است و اقتصاد برنامه ريزى شده متمركز به عنوان ستون فقرات سيستم باقى خواهد ماند.(185) مسافرت گورباچف به آلمان شرقى و انعطاف ناپذيرى هونكر، سقوط وى را مهيا ساخت . به دنـبـال بـركـنـارى هونكر از قدرت و اعلام سياستهاى اصلاحى در آلمان شرقى از سوى رهبران تـازه بـه قـدرت رسـيـده ، مـوجـى از اعـتراضها، تظاهرات ، شورشها، اعتصابها و درگيريها، شـهـرهـاى ايـن كـشـور را فـرا گـرفـت . سـرانـجـام ، مـوج مـهـاجرت و فرار به آلمان غربى ، نـارضـايـتـى مـردم را از نظام

/ 164