قـدرت مـلى بـه مـيـزان زيـادى بـه عوامل سياسى از جمله (ثبات سياسى ، نوع رژيم سياسى ، اعتبار ملى و رهبرى ) مرتبط است . اين مجموعه عوامل ، قدرت يك ملت و دولت را در تصور و اذهان ديـگـر دولتـها به گونه اى وصف ناپذير افزايش مى دهد و زمينه نفوذ و اجراى سياستهاى آن دولت را فراهم مى كند.ثبات سياسى ، بيانگر ميزان پايدارى و عدم تغييرات عمده در نخبگان سياسى يا خط مشى هاى دولتى مى باشد.اگر سياستها و برنامه هاى ميان مدت و دراز مدت به گونه اى طرّاحى شده بـاشـنـد كه در فراگرد زمانى ، دستخوش تحولات عمده اى نگردند، نشان دهنده ثبات سياسى است . بعلاوه ، عدم تغيير رهبران ، كابينه و مجريان سياست خارجى نيز ثبات سياسى در كشور را نـمـايـان مـى سـازد. چـنين حكومتى در نيل به اهداف و مقاصد تعيين شده با موفقيت بيشترى مى تواند عمل كند.رژيـم سـيـاسـى بـه مـعـنـاى نـوع حكومت ، از جنبه هاى مختلفى چون روابط قواى عمومى ، نحوه انتخاب زمامداران ، ميزان قدرت رهبران و ميزان مشاركت مردمى و حقوق آنها مورد بررسى قرار مى گـيـرد. رژيـم سياسى كه نحوه تصميم گيرى در كشور را نيز در بر مى گيرد، مى تواند در قـدرت مـلّى تـاءثـيـر بـسـزايـى داشـتـه بـاشـد. بـه طـور مثال ، نظامهاى دمكراتيك با حمايت افكار عمومى مى توانند پشتوانه معتبرى براى اجراى سياست خـارجـى خـود در نـظـر داشته باشند؛ در حالى كه نظامهاى توتاليتر يا تمركز گرا، هرگز بـه دنـبـال جـلب افـكـار عـمـومـى نـبـوده و سـعـى دارنـد بـا تـكـيـه بـر عـنـصـر خـشـونـت ، نـيل به اهداف را ممكن سازند. ساختار تصميم گيرى به صورت متمركز، هر چند سرعت تصميم گيرى و عمل را در پى دارد، امّا تا كنون تجربه موفقى در ميراث بشرى محسوب نشده است .اعـتـبار ملى به موقعيت دولت و ملت در اذهان و افكار ديگران برمى گردد. موفقيتهاى اقتصادى ، نظامى و فرهنگى در يك كشور، باعث مى شود تا ديگر ملتها و دولتها، به ديده تحسين به آن دولت و مـلت بـنگرند. از همين رو، به آسانى به خواسته هاى آن تن در مى دهند و تحقق سياست خـارجـى آن دولت را آسان مى كنند.نمونه بارز اين مورد، دولت ژاپن و آلمان است . اين دولتها بر اثر پيشرفتهاى علمى ، اقتصادى و فنى توانسته اند اعتبار زيادى در نزد ملتها و دولتها پـيـدا كـنـنـد و بـه دنـبـال آن ، سـيـاسـت خـارجـى آنـهـا بـه آسـانـى اعمال مى شود.