تاریخ و اصول روابط بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ و اصول روابط بین الملل - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اللّهُ)(476) بـه كـسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده ، اجازه جهاد داده شده است ؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفته اند؛ و خدا بر يارى آنها تواناست .

قرآن كريم در مورد رفع ستم ، چنين بيان مى دارد:

(وَ مـا لَكـُمْ لا تُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَالْوِلْدانِ الّذَينَ يـَقـُولُونَ رَبَّنـا اَخـْرِجـْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَهِ الظّالِمِ اءَهْلُها وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً)(477) و شـمـا را چـه شـده اسـت كـه در راه خـدا و مـردان و زنـان و فـرزندان مستضعف نمى جنگيد كه مى گـويـنـد: پـروردگـارا مـا را از ايـن مـنـطقه اى كه مردمش ستمكارند به در آور و از سوى خويش براى ما رهبرى (وليّى ) پديد آور و از سوى خويش براى ما ياورى قرار ده .

دفـع فـتـنـه ، يـكـى ديـگـر از انـگـيـزه هاى جنگ در اسلام مى باشد. آنهايى كه سد راه تعالى انـسـانـيـت بـوده ، ديـن خـدا را از گـسـتـرش ‍ بـازداشـتـه و از بـرافراشته شدن پرچم اسلام ، ناراضى مى باشند، قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:

(وَ قـاتـِلُوهـُمْ حـَتـّى لا تـَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدّينُ كُلُّهُ لِلّهِ فَاءِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ اِلاّ عَلَى الظّالِمينَ)(478) و بـا آنـهـا پـيـكـار كـنـيـد تـا فـتـنـه (و بـت پرستى و سلب آزادى از مردم ) باقى نماند و دين مـخـصـوص خـدا گـردد پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشته (مزاحم آنها نشويد زيرا) تعدى جز بر ستمكاران روا نيست .

مفهوم جنگ در اسلام ، همواره با مفهوم (جهاد) قرين است در اسلام جنگى ، مشروعيت دارد كه منطبق با مـفـهـوم جـهـاد بـاشـد. جهاد يا جنگ مقدس ، جنگ به خاطر دين و در راه حق و دفاع از آزاديهاى والاى اسـلامـى است كه به جهاد ابتدايى و تدافعى تقسيم مى شود.(479) در هر صورت ، (هـدف حـقـيـقى و علت غايى جهاد، صلح است ؛ يعنى صلح قطعى بشريت كه تحت تبعيت و سلطه قواعد آيين يكتاپرستى قرار گيرد.)(480) اسلام ، ريشه جنگ و منازعه در جامعه بشرى را ناشى از فزون طلبى ، استكبار، تجاوز و تعدى انـسـانها به حقوق يكديگر مى داند. افراد، دولتها و كشورهايى كه از حق خود فراتر رفته و مى خواهند حقوق ديگران را از آنِ خود كنند، زمينه هاى نزاع و جنگ را فراهم مى كنند.

ب ـ صلـح

اسـلام ، پـايـه و اسـاس روابـط اجـتـمـاعـى را بـر صـلح نـهـاده اسـت ، كـشـتـار بـدون دليل را ممنوع كرده ، كشتن يك تن را بدون دليل ، برابر كشتن همه مردم دانسته است :

(مـِنْ اءَجـْلِ ذلِكَ كـَتـَبـْنـا عـَلى بـَنى إِسْرائيلَ اَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ اَوْ فَسادٍ فِى الاَْرْضِ فَكَاءَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَميعاً، وَ مَنْ اءَحْياها فَكَاءَنَّما اَحْيَا النّاسَ جَميعاً...)(481) بـديـن سـبـب بـر بنى اسرائيل چنين حكم كرديم كه هر كس نفسى را جز براى نفسى يا فساد در زمـيـن بـكـشـد، گـويـى همه مردم را كشته است و كسى كه نفسى را زنده كند، گويى همه مردم را زنده كرده است .

اسلام ـ با توجه به احترام به انسانيت ـ روابط مسلمانان با ديگران را براساس صلح و صفا پـى ريـخـتـه

/ 164