زمـانـى كه جنگ در غرب اروپا و پروس شرقى به ركود كشيده شد، مرحله جديدى از جنگ يعنى دوره طـولانـى بـن بـسـت آغـاز شـد. ايـن بـن بـسـت طـى دو سـال بـعد، بدون آنكه تاءثيرى بر نبرد بگذارد، به جبهه هاى ديگر اروپا گسترش يافت . در سالهاى 1915 و 1916، نبردهاى (وردن ) و (سوم ) مهمترين عمليات بود كه نشانه بن بست جـبـهـه هـا نـيـز تـلقـى مـى شـد. آلمـان در نـبـرد (وردن ) تصميم گرفت دژ (وردن ) فرانسه را تصرف كند كه ايستادگى ژنرال پتن ، با تلفات سنگين براى هر دو طرف ، ناكامى را نصيب ارتـش آلمـان كـرد.حـمله انگليسها در نزديكى رودخانه (سوم ) نيز هر چند با عقب نشينى آلمانيها هـمـراه بود، امّا شكافى در جبهه مستحكم آلمان باز نكرد. در اين دوران ، جنگ زير دريايى هم كه آلمـان عـليـه كـشتيهاى جنگى و تجارى متفقين به كار گرفت ، با تهديدات ايالات متحده آمريكا، به بن بست كشيده شد.(24) جنگ به صورت فرسايشى درآمده بود؛ بدين معنا كه هر كـشـورى فـكر مى كرد با ايستادگى و مقاومت بيشتر، مى تواند جنگ را ببرد و پيروزى را از آنِ خـود كـنـد. از ايـن رو، حـمـله بـه غير نظاميان و تاءسيسات صنعتى در پشت جبهه ها اهميت يافت و آلمـان دوبـاره نـاچـار شد براى قطع ارتباطات تجارى و بازرگانى انگليس با دنياى خارج ، بـه جـنـگ زيـر دريـايـى مـتـوسـل شـود. جـنـگـى كـه سـرآغـاز تحول نوين درنبرد بود.(25)
سال بحرانى 1917
سـرنوشت جنگ جهانى اوّل در اين سال با دو واقعه رقم خورد: نخست ، ورود ايالات متحده به جنگ بـه نفع متفقين . دوم ، انقلاب اكتبر روسيه و خروج آن كشور از صحنه جنگ . ورود آمريكا به جنگ ، بـطـور مستقيم ، با شروع جنگ زيردريايى آلمان ارتباط داشت . سرمايه گذاريهاى آمريكا در كشورهاى متفقين و بدهكارى آنان به آمريكا، بگونه اى شرايط را فراهم كرده بود كه تنها جنگ بـا پـيـروزى مـتفقين ، به نفع آمريكا بود. از اين رو، آمريكا با شعار دفاع از جهان دموكراسى وارد جـرگـه مـتـفـقين گرديد. ميزان نيروى نظامى تازه نفس و آماده ، منابع صنعتى ، اقتصادى و نـظـامى به همراه ناوگان دريايى مجهز، دقيقاً وزنه را به ضرر دولتهاى محور سنگين كرد و از اين تاريخ به بعد، شكستهاى پى در پى آلمانيها آغاز شد.(26) انـقـلاب روسـيـه ، بـه دلايـل نارضايتى عمومى مردم از جنگ ، حكومت خودكامه تزار و سياستهاى زمـامـداران سـيـاسـى و نـظـامـى بـى كـفايت آن كشور به وقوع پيوست . اين انقلاب در دو مرحله (فـوريـه 1917 و اكـتـبـر 1917) شـرايـطـى را بـه آن كـشـور تحميل كرد كه بناچار دست از جنگ شسته و با معاهده (برست ليتوفسك ) 1918، بطور كلى ، از صحنه جنگ جهانى اوّل خارج شد. بر طبق اين معاهده ، سرزمينهاى لهستان ، جمهوريهاى بالتيك ، فنلاند، روسيه سفيد، اوكراين و بخشى از قفقاز به متحدين واگذار شد.اعتقاد لنين اين بود كه سـرانـجام آلمان شكست خواهد خورد و روسيه قادر خواهد بود سرزمينهاى از دست رفته را دوباره بـه دسـت آورد. انـقـلاب روسـيـه ، بـه آلمـان اجـازه داد تـا در زمـسـتان 1917 ـ 1918،