تاریخ و اصول روابط بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ و اصول روابط بین الملل - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بهترين نـيـروهـايـش را از جـبـهـه شـرق بـه جـبـهـه غـرب بـفـرسـتـد؛ جـبـهه اى كه در جنگ ، تعيين كننده بود.(27)

پايان جنگ ، پيروزى متفقين

آلمـان يـك حـمـله بـزرگ را در جبهه غرب در ماه مارس 1918 آغاز كرد؛ امّا اين عمليات ، على رغم تـلفـات زيـادى كـه بر نيروهاى انگليسى و فرانسوى وارد كرد، نتوانست خطوط جبهه متفقين را بـشـكـنـد و در نـهـايـت آشـكـار شـد كـه ارتـش آلمـان را يـاراى پـيـروزى در مـقـابـل حـريـف نـيـست ، چرا كه متفقين با يك ارتش يك ميليون نفرى آمريكايى تقويت شده بودند. انـتـخـاب ژنـرال (فـرديـنـاند فوش ) به فرماندهى عالى واحدهاى متفقين ، موجب شد تا هماهنگى كـليـه نـيـروهـا و تـجـهـيـزات بـراى شـكـسـت بـن بـسـت عـمـليـات و آغـاز پـيـشـروى حـاصـل شـود. شـكـست ارتش عثمانى در خاور ميانه ، ارتش اتريش در بالكان و در نهايت ارتش ‍ آلمان در جبهه غرب ، تقاضاى متاركه جنگ را باعث شد.(28)

اعلاميه چهارده ماده اى ويلسون

اعلاميه چهارده ماده اى ويلسون ، رئيس جمهور آمريكا كه در ژانويه 1918 صادر شد، هم از جهت پـايـان دادن بـه جـنگ و هم از جهت تعيين كننده بودن براى دنياى بعد از جنگ ، داراى اهميت بسيار بـود. يـكـى از انـگيزه هاى پذيرش آتش بس و متاركه جنگ ، مفاد اعلاميه ويلسون بود كه در آن به حق تعيين سرنوشت به وسيله ملّتها اشاره داشت . از اين رو، آلمانيها فكر مى كردند اگر با تاءكيد بر اين اعلاميه ، به صلح تن در دهند ممكن است شرايط مناسب ترى نصيب آنها گردد.

پـيـشـنـهادات ويلسون شامل سه محور عمده بود. اولين موضوع ، جلوگيرى از جنگهاى آينده به وسـيـله كـاهـش اقـدامـاتـى نـظـيـر مـحـدوديـتـهـاى تـجـارى ، ايـجـاد اخـتـلال در آزادى دريـاهـا، ديـپلماسى پشت پرده ، تنشهاى استعمارى و مسابقه تسليحاتى بود. مـحـور دوم ، مـجـمـوعه اى از پيشنهادها با هدف به توافق رسيدن بر سر نكات مورد اختلاف در اروپـا در زمـيـنـه تـمـامـيـت ارضـى ، مـرزهاى ملى و ناسيوناليسم قومى بود. محور سوم نيز در بـرگـيـرنـده مـجـمـعـى از كـشـورهـا بـود كـه براى حفظ صلح فعاليت مى كرد.(29) اصول چهارده گانه ويلسون عبارت بودند از:

1 ـ ديپلماسى باز و گفتگو ميان دولتها.

2 ـ آزادى كشتيرانى در درياها؛ چه در هنگام صلح و چه به هنگام جنگ ـ به استثناى آبهاى ساحلى ـ .

3 ـ برابرى در شرايط تجارت بين المللى و لغو تعرفه ها تا آنجا كه ممكن است .

4 ـ اطـمـينان دادن به دولتها مبنى بر خلع سلاح تا پايين ترين ميزان به شكلى كه امنيت محلى حفظ شود.

5 ـ برابرى منافع مردم مستعمرات با منافع دولتهايى كه ادعاى مسؤ وليت آنها را داشتند.

6 ـ كمك به روسيه و تخليه سرزمينهاى روسى .

7 ـ يك بلژيك مستقل .

8 ـ ايالتهاى آلزاس و لورن بايد به فرانسه داده مى شدند.

9 ـ ايتاليا بايد مرزهاى ملّى خود را باز مى يافت .

10 ـ مـردم اتـريـش و مـجـارسـتـان مـى بـايـسـت دولتـهـاى مستقل و جداگانه خود را داشته باشند.

11 ـ رومـانـى ، صـربـسـتـان و مـونـتـه نـگـرو بـايـد آزاد مـى شـدنـد و صـربـسـتـان بـه ساحل دريا دست مى يافت .

12 ـ مردم تركيه مى بايد حكومتهاى خود را بازيافته و تنگه ها بر روى كشتيهاى همه كشورها باز باشد.

13 ـ يك لهستان مستقل .

14 ـ ايجاد يك سازمان بين المللى .(30)

/ 164