خطبه امام چهارم عليه السلام به پايان رسيد و اهل بيت عصمت و طهارت به خانه هاى خويش وارد شدند و براى هميشه افتخار فداكارى و جان بازى در راه حق را به نام بنى هاشم ثبت كردند و نام دشمنان خود را در رديف ستمگران و بيدادگران و جباران و زورگويان جهان قرار دادند و آن افتخار را براى خود و اين بدنامى را براى دشمن با مدارك تاريخى كه در اختيار اوراق بى نظر تاريخ قرار دادند روشن ساختند، ديگر چه قدرتى مى توانست دست تحريف به سوى تاريخ دراز كند و نيكنامى و سرفرازى را از بنى هاشم بگرداند و رسوايى و بدنامى ديگران را شست و شو دهد، يا اينان را خوشنام و سرفراز و آنان را بدنام و سرافكنده گرداند يا خطبه ها و گفته هايى كه از مدينه تا مكه و از مكه تا عراق و از عراق تا شام و از شام تا مدينه بر زبان تواناى اهل بيت گفته و ثبت تاريخ شد.
چهره تاريخ تغيير نپذيرد
كار از آن گذشته بود كه چهره تاريخ را بتوان تغيير داد و قيافه هايى را كه از شهيدان راه خدا و زورگويان در تاريخ منعكس شده بود جابجا ساخت ، و جامه هاى نيكنامى و سرفرازى را از پيكر مردان راستگوى فداكار در آورد و بر تن دروغگويان و ستمگران پوشانيد، يا مردمى زبون و از فضيلت بيگانه را در لباس جوانمردى و فداكارى و خدمتگزارى بر تاريخ عرضه داشت ، رياكارى كرد كه تاريخ حق ناشناس و ناسپاسى كند، و خدمتهاى مردان پاك بى نظرى را كه جان بر سر اخلاص و ايمان و حق پرستى خويش نهاده اند ناديده بگيرد، و شهادتى كه به نفع اينان در نزد وى سپرى است كتمان كند يا دست خيانت به سوى اسناد فضيلت و بزرگى و پاكدامنى آن ها دراز كند تا روزى كه شهادت تاريخ درباره گذشتگان برقرار باشد به طهارت و عصمت و ايمن و تقوى و دين دارى و خداپرستى حسين بن على عليهم الصلاه والسلام و ياران او شهادت خواهد داد و از ستمگرى و زورگويى و خودپرستى دشمنان وى سخن خواهد راند تاريخ تنها پناهگاهى است كه براى بررسى حوادث بايد به آن رجوع كرد و دست به دامن آن شد چه افسانه ها و دروغ هايى كه با زبان و قلم ياوه گويان و ياوه نويسان به گوشه و كنار راه يافته نمى تواند خاصيت نشان دادن سيماى حق و باطل را از تاريخ سلب كند و پيوسته قدرت محكمات تاريخ از متشبهات آن بيشتر بوده و همان محكمات و قطعيات تاريخ است كه بايد آن را ام الكتاب تاريخ شناخت و همه متشبهات را در روشنى رسيدگى كرد.والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
16- ديدار جابر انصارى از كربلا
شيخ طوسى در كتاب مصباح المتهجد مى نويسد روز بيستم ماه صفر روزى است كه جابر بن عبدالله انصارى