ينى هاشم و افتخار فداكارى - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عظيم المصائب الفاظعه الكاظه الفاحه الجائحه (102).

امام چهارم پس از حمد و ثناى پروردگار و سپاسگزارى خدا بر مصيبت هاى دشوار طاقت فرسايى كه پيش آمده تاريخ عاشورا را در چند جمله خلاصه كرد و در گفتار كوتاه و جامع خود چنين فرمود:

ايها القوم ان الله و له الحمد ابتلانا بمصائب جليله و ثلمه فى الاسلام عظيمه قتل ابو عبدالله الحسين و عترته ، و سبى نساوه و صبيبته و داروا براسه فى البلدان من فوق عامل السنان ، و هذه الرزيه التى لامثلها رزيه (103).

از بيان امام به خوبى آشكار است كه نمى خواهد فقط به عنوان اظهار تاثر از آنچه پيش آمده سخنى بگويد و صحنه اى تاثرانگيز به وجود آورد، با كه مى خواهد در جمله هايى اگر چه كوتاه دشمنان اهل بيت را براى هميشه سربزير و شرمنده سازد و ستمگرى هاى آنان را در عباراتى صريح و بى پرده خلاصه كند.

فرمود اى مردم خدا كه او را در هر حال سپاسگزارم ما را به مصيبت هاى بزرگى گرفتار ساخت و در اسلام شكافى عظيم پديد آمد پدرم ابا عبدالله و جوانان و ياران او كشته شدند، زنان و كودكانش به اسيرى رفتند، سر او را بر نى زدند و در بلاد اسلامى گرداندند، آن گاه پس از چند جمله اى فرمود اى مردم با ما چنان رفتار كردند كه گويا كافر و از دين برگشته ايم ، با اين كه ما نه گناهى كرده بوديم و نه جرمى مرتكب شده بوديم ، و نه به اسلام خيانتى كرده بوديم ، به خدا سوگند اگر رسول خدا دستور مى داد كه با ما بجنگند بيش از اين كارى نمى كردند.

ينى هاشم و افتخار فداكارى

خطبه امام چهارم عليه السلام به پايان رسيد و اهل بيت عصمت و طهارت به خانه هاى خويش وارد شدند و براى هميشه افتخار فداكارى و جان بازى در راه حق را به نام بنى هاشم ثبت كردند و نام دشمنان خود را در رديف ستمگران و بيدادگران و جباران و زورگويان جهان قرار دادند و آن افتخار را براى خود و اين بدنامى را براى دشمن با مدارك تاريخى كه در اختيار اوراق بى نظر تاريخ قرار دادند روشن ساختند، ديگر چه قدرتى مى توانست دست تحريف به سوى تاريخ دراز كند و نيكنامى و سرفرازى را از بنى هاشم بگرداند و رسوايى و بدنامى ديگران را شست و شو دهد، يا اينان را خوشنام و سرفراز و آنان را بدنام و سرافكنده گرداند يا خطبه ها و گفته هايى كه از مدينه تا مكه و از مكه تا عراق و از عراق تا شام و از شام تا مدينه بر زبان تواناى اهل بيت گفته و ثبت تاريخ شد.

چهره تاريخ تغيير نپذيرد

كار از آن گذشته بود كه چهره تاريخ را بتوان تغيير داد و قيافه هايى را كه از شهيدان راه خدا و زورگويان در تاريخ منعكس شده بود جابجا ساخت ، و جامه هاى نيكنامى و سرفرازى را از پيكر مردان راستگوى فداكار در آورد و بر تن دروغگويان و ستمگران پوشانيد، يا مردمى زبون و از فضيلت بيگانه را در لباس جوانمردى و فداكارى و خدمتگزارى بر تاريخ عرضه داشت ، رياكارى كرد كه تاريخ حق ناشناس و ناسپاسى كند، و خدمتهاى مردان پاك بى نظرى را كه جان بر سر اخلاص و ايمان و حق پرستى خويش نهاده اند ناديده بگيرد، و شهادتى كه به نفع اينان در نزد وى سپرى است كتمان كند يا دست خيانت به سوى اسناد فضيلت و بزرگى و پاكدامنى آن ها دراز كند تا روزى كه شهادت تاريخ درباره گذشتگان برقرار باشد به طهارت و عصمت و ايمن و تقوى و دين دارى و خداپرستى حسين بن على عليهم الصلاه والسلام و ياران او شهادت خواهد داد و از ستمگرى و زورگويى و خودپرستى دشمنان وى سخن خواهد راند تاريخ تنها پناهگاهى است كه براى بررسى حوادث بايد به آن رجوع كرد و دست به دامن آن شد چه افسانه ها و دروغ هايى كه با زبان و قلم ياوه گويان و ياوه نويسان به گوشه و كنار راه يافته نمى تواند خاصيت نشان دادن سيماى حق و باطل را از تاريخ سلب كند و پيوسته قدرت محكمات تاريخ از متشبهات آن بيشتر بوده و همان محكمات و قطعيات تاريخ است كه بايد آن را ام الكتاب تاريخ شناخت و همه متشبهات را در روشنى رسيدگى كرد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

16-
ديدار جابر انصارى از كربلا

شيخ طوسى در كتاب مصباح المتهجد مى نويسد روز بيستم ماه صفر روزى است كه جابر بن عبدالله انصارى

/ 122