دين دارى و دين شناسى - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روايت شده به انجام و حتى در باب دعا به دعاهايى كه در خود قرآن مجيد آمده بيشتر اهميت داده شود، چه بسيار جاى تاسف است كه مردمى از راه دور مثلا براى زيارت مرقد مطهر امام هشتم عليه السلام مشرف مى شوند اما در چند روز اقامت و تشرف در مشهد جز همان زيارت عاميانه اى كه زيارت نامه فروش ها درست كرده اند نمى خوانند و از فيض خواندن آن همه زيارت هاى روايت شده از ائمه طاهرين محروم مى مانند و امام رضا عليه السلام را جز به عنوان غريب الغربا نمى شناسند.

دين دارى و دين شناسى

اين مردم اگر چه دين دار باشند اما دين شناس نيستند و دين دارى غير از دين شناسى است ، مردمى به خدا و رسول و دين و آيين عقيده دارند و در انجام مراسم مذهبى كوششى به سزا مى كنند، اما دين شناس نيستند و كوشش هاى آنان غالبا جاهلانه و عاميانه است همين مردمند كه گاهى به قصد قربت با خدا مى جنگند و براى خاطر دين به دين و دينداران حمله مى كنند و براى آن كه كافر نشوند مردمى ديندار را كافر مى شمارند هر كس ‍ رسول خدا محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله را به عنوان رسالت و پيامبرى بشناسد و او را در آنچه از طرف خدا مى گفت تصديق كند مسلمان است ، اما اين طور نيست كه هر مسلمانى بفهمد مسلمانى چيست و مقصد از بعثت رسول خدا صلى الله عليه و آله چه بوده است و دعا و زيارت را چگونه بايد انجام داد، و چه عمل هايى مى تواند وسيله نزديكى به خداى متعال باشد، بلكه بسا مى شود شخصى با اشخاصى در عين آنكه مسلمان و متدين باشند، فكرى يا افكار ضد دين داشته باشند و به نام توحيد و خداشناسى شرك ورزند و به نام اخلاص رياكارى كنند.

بنابراين اگر گفته شد كار فلان شخص بر خلاف دين است ، يا فكر آن فرد يا افراد ديگر تفكرى ضد دين و ضد قرآن است هيچ معنى اين عبارت اين نيست كه آن شخص يا آن افراد ديندار نباشند.

تاريخ اسلام و حركتهاى خلاف دين

در طول تاريخ اسلام كسانى بودند كه راستى به قصد قربت و براى رضاى خدا قدم هايى بر خلاف دين برداشته اند، راستى بى نظر بوده اند، راستى در مقام حفظ دين خود و بلكه در مقام ترويج بوده اند اما در عين حال قدم هايى بر ضد دين برداشته اند و چه بسيار مردمى كه به قرآن مجيد و ترويج آن علاقمند بوده اند و اما قدم هايى عليه قرآن برداشته اند، چه بسا مردمى كه به عقيده خود براى ترويج دين روايات و اخبار دروغ و افسانه مانند را در كتاب ها نوشته و موجب گمراهى بسيارى از مسلمانان شده اند، چه بسيار كسانى كه مطالبى بر خلاف هدف قرآن به نام تفسير قرآن نوشته اند چه افسانه ها كه جزء تاريخ اسلام شده است و چه كارهاى عاميانه اى كه جزء مراسم دينى و مذهبى به شمار آمده است ، براى همين است كه گفتيم هر ديندارى دين شناس نيست ، و مردم ديندار بايد بيش از هر چيز به فكر دين شناسى باشند تا هم آبروى دين را نبرند و هم آنچه به نام دين انجام مى دهند مورد رضاى خدا و رسول باشد، مراسم دينى را نمى توان با ذوق و سليقه شخصى ساخت و پرداخت و راه و رسم زيارت رسول خدا و ائمه طاهرين عليه السلام را نمى توان جاهلانه برگزار كرد.

تفكرات خطرناك ضد دين

يكى از افكار خطرناك ضد دين آن است كه هر كارى قيافه مذهبى پيدا كرد خوب است و ثواب دارد اگر چه روح دين و آن پيغمبرى كه اين دين را آورده است از آن بيزار و بيخبر باشد، و هر تشريفاتى كه نام مقدس امام حسين عليه السلام روى آن باشد باعث سربلندى دنيا و آخرت است هر چند روح مقدس ابا عبدالله عليه السلام را در فشار قرار دهند و خاطر مبارك امام عليه السلام را برنجاند و هر سخنى كه بر منبر امام امام حسين گفته شود عبادت است و ثواب آن نزد خدا محفوظ ، گو اين كه دروغ باشد و يا مدح و قدح اشخاصى باشد، بر اساس همين خطرها بود كه برخى از بزرگان دين و دانشمندان مذهبى با آن كه خود شايستگى تعليم و تربيت ديگران را داشته اند باز دين و عقايد و افكار مذهبى خود را بر امام زمان خود عرضه مى داشتند تا مبادا به نام دين چيزى را بر خلاف دين معتقد باشند يا به حساب دين كارى را بر خلاف دين انجام دهند، از جمله اينان يكى عبدالعظيم حسنى است كه نسبش با چهار امام حسن عليه السلام مى رسد، با امام جواد و امام هادى معاصر است و خود از بزرگان اهل بيت و از علماى اسلام به شمار مى رود، در عين حال خدمت امام هادى شرفياب مى شود و مى گويد: انى اريد ان اعرض عليك دينى فان كان مرضيا ثبت عليه مى خواهم كه دين خود را

/ 122