امويان سنتهاى پيامبران را تغيير دادند - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كنند چه فرق مى كند كه غالب شوند يا مغلوب و اين تعبير هم از نارسايى الفاظ و عبارات است وگرنه لغت مغلوبيت در قاموس رجال حق وجود ندارد، عين همين نكته را كه امام در راه عراق به اين صورت به فرزدق گفت و فرمود كه اگر كار ما پيش رفت خدا را سپاسگزار خواهيم بود و اگر قضاى الهى شكست ما را پيش كشيد و راه پيروزى را به روى ما بست باز چون با حسن نيت و تقواى سريرت ، قدم در اين راه نهاده ايم از ميان نخواهيم رفت و هر چند ممكن است كشته شويم اما نخواهيم مرد، چه بسيار فرق است ميان شهادت و كشته شدن در راه حق و در طريق امر به معروف و نهى از منكر با مردن و از ميان رفتن .

امويان سنتهاى پيامبران را تغيير دادند

واى بر شما مردم چرا آن گاه كه هنوز شمشيرها در نيام و دل ها آرام بود و تصميمى قطعى نگرفته بوديد دست از ما برنداشتيد، و چرا با شتابزدگى چون ملخ ‌هاى تازه پر درآورده به پرواز درآمديد، و مانند پروانگان در آتش ‍ فتنه فرو ريختيد. نسيم رحمت به شما نرسد اى فرومايگان و اى پست مردان كه قرآن را به دور انداخته ايد و كلمات را تحريف كرده ايد، اى طرفداران گناهان ، و اى ياران شيطان ، و اى كسانى كه سنت هاى پيغمبران را محو و نابود ساخته ايد آيه با يارى بيدادگران برخاسته و از نصرت ما دست كشيده ايد، به خدا قسم دير زمانى است كه شما بى وفا بوده ايد ريشه هاى شما از آن خورده و شاخه هاى شما از آن نيرو گرفته است و ناپاكترين ميوه اى گلوگير بار آمده ايد كه دوست و خيرخواه شما را از شما بهره اى نيست ، اما به كام دشمن گوارا فرو مى رويد، تعبير در گلوى دوست گير كردن كنايه از آن است كه وعده يارى و فداكارى مى دهيد و دم از جان نثارى و مردانگى مى زنيد و چون روز امتحان و ميدان كارزار پيش آيد نه تنها از شما فايده اى نيست ، بلكه چون لقمه اى گلوگير دست تعدى و بيداد شما گلوى دوست را مى فشارد و زندگى او را تهديد مى كند، سپس امام فرمود بدانيد الاوان الدعى ابن الدعى قد ركز بين اثنتين بين السله و الذله و هيهات منا الذله يابى الله ذلك لنا و رسوله و المومنون و حجور طابت و طهرت و انوف حميه و نفوس ابيه من ان توثر طاعه اللئام على مصارع الكرام ، الا و انى زاحف بهذه الاسره مع قله العدد و خذله الناصر (36).

بدانيد مردم كوفه كه اين مرد پدر ناشناخته (يعنى عبيدالله ) پسر آن مرد پدر ناشناخته (يعنى زياد) مرا از اختيار يكى از دو راه ناگزير ساخته يا آن كه شمشيرها از نيام كشيده شود، يعنى جنگ سختى به راه افتد و كار به شهادت و جان بازى كشد، يا من تن به خوارى و زبونى دهم و تسليم اراده وى شوم تا هر چه بخواهد درباره من انجام دهد، اما خوارى و زبونى از ما به دور است خدا راضى نيست كه ما خوار و زبون گرديم .

پيغمبر و مردان با ايمان تن به خوارى و بيچارگى نمى دهند، دامن هاى پاك مادران كه در آنها تربى يافته ايم و جوانان باغيرت و رادمردان آزاده كه تا راه مرگ و شهادت به روى آنان از است ، به راه فرومايگان و بيچارگان نخواهند رفت . همچنين رضا به خوارى و ذلت ما نمى دهند، اكنون اگر چه ياران وفادار من كم اند و ديگران از دست از يارى من برداشته اند باز هم جز راه جنگ را نمى توانم پذيرفت و جز از طريق شهادت نمى توانم رفت ، اينجا است كه امام عليه السلام اشعار فروه بن مسيك مرادى را كه نمودار يك دنيا عظمت و آرامش روحى و قدرت معنوى است مى خواند:




  • فان نهزم فهزامون قدما
    و ان نهزم فضير مغلبينا



  • و ان نهزم فضير مغلبينا
    و ان نهزم فضير مغلبينا



اگر امروز پيروزى به دست ما افتاد از قديم چنين بوده اگر هم با شكست روبرو شديم باز غلبه و پيروزى به دست ما افتاد از قديم چنين و اگر هم با شكست روبرو شديم باز غلبه و پيروزى براى ما است و حق در هر قيافه اى باشد چه غالب و چه مغلوب پيروز است .




  • و ما ان طبنا جبن ولكن
    منايانا و دوله آخرينا



  • منايانا و دوله آخرينا
    منايانا و دوله آخرينا



ما با قدم شجاعت و مردانگى به اين راه مى رويم و با ترس و كم دلى خو نگرفته ايم ، اما اگر مقدر چنان باشد كه ما به شهادت برسيم و ديگران به دولت رسند چه مى شود كرد.




  • اذا ماالموت رفع عن اناس
    كلاكله اناخ باخرينا



  • كلاكله اناخ باخرينا
    كلاكله اناخ باخرينا



/ 122