عرضه فهم دينى بر امام عليه السلام - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بر شما عرضه كنم تا اگر مورد پسند شما باشد بر آن استوار بمانم ، و پس از آنكه دين عقايد خود را بر امام عرضه داشت امام هادى عليه السلام فرمود: هذا والله دين الله الذى ارتضاه لعباده فاثبت عليه ثبتك بالقول الثابت فى الحيوه الدنيا و فى الاخره (109).

يعنى دينى كه خداى براى بندگان خود پسنديد، به خدا قسم همين دينى است كه تو دارى ، پس بر همين عقيده ثابت بمان خداوند تو را در زندگى دنيا و آخرت بر حق و استوار و پايدار بدارد.

عرضه فهم دينى بر امام عليه السلام

راستى عجب است كه عبدالعظيم حسنى عليه السلام با آن جلالت قدر و مقام شامخ علمى كه داشت تا دين و عقايد خود را بر امام زمان خود عرضه نكرد آسوده خاطر نشد، اما چه بسا يك نفر عامى اطمينان كامل دارد كه هر چه مى داند و هر چه انجام مى دهد همان است كه رسول خدا از طرف خداى متعال آورده است .

حمران بن اعين كه يكى از بزرگان اصحاب امام باقر و امام صادق عليه السلام است و امام پنجم به او گفت تو در دنيا و آخرت از شيعيان هستى ، و او را از قاريان قرآن و علماى قرآن و علماى نحو و لغت شمرده اند، دين و عقايد خود را بر امام صادق عليه السلام عرضه كرد و امام به او فرمود: هر كس در اين عقايد كه اظهار كردى با تو مخالفت ورزد بى دين است . عمران گفت اگر چه علوى و فاطمى باشد؟ امام فرمود: اگر چه محمدى و علوى و فاطمى باشد، يعنى نسبت و خويشاوندى با رسول خدا و على و فاطمه نمى تواند جاى دين را بگيرد.

عبدالله بن ابى يعفور دين خود را بر امام صادق عليه السلام عرضه كرد، همچنين عمرو بن حريث دين خود را بر امام صادق عليه السلام عرضه داشت و امام به او فرمود:

يا عمرو هذا والله دينى و دين آبائى الذى ندين يدين الله به فى السرو العلانيه فاتق الله و كف لسانك الا من خير و لا تقل انى هديت نفسى بل هذلك الله و اشكر ما نعم الله عليك (110).

اى عمرو به خدا قسم كه دين من و دين پدران من كه در هر حال متدين بدان بوديم ، و يا پرستش خدا بر آن استوار است همين است كه تو دارى ، پس ‍ تقوى و پرهيزكارى را از دست مده و جز گفتار خير بر زبان خويش مياور و مگو كه من خود را هدايت كرده ام چه خدا است كه تو را هدايت كرد و خدا را بر نعمت هايى كه به تو داده سپاسگزار باش .

خالد بجلى از اصحاب امام ششم خود را بر امام عرضه داشت تا آنكه امام به او فرمود:

حسبك اسكت الان فقد قلت حقا همين كه گفتى بس است خاموش ‍ باش كه آنچه گفتى حق بود.

يوسف نامى از اصحاب امام صادق عليه السلام به آن حضرت گفت اجازه دهيد دينى كه به آن معتقد و پايبندم براى شما بيان كنم ، آن گاه اگر حق باشد بفرماييد تا بر آن استوار باشم و اگر عقيده اى بر خلاف حق داشتم مرا به حق بازگردان امام پذيرفت و يوسف گفت :

به يگانگى خدا و بى شريك بودن او گواهى مى دهم و نيز شهادت مى دهم كه محمد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست و على عليه السلام امام من و حسن امام من و حسين امام من و على بن الحسين امام من ، و محمد بن على امام من و اكنون تم خود امام منى ، امام چندين بار فرمود، خداوند تو را رحمت كند و سپس گفت والله دين الله و دين ملائكته و دينى و دين آبائى الذى لا يقبل الله غيره (111) به خدا قسم هر آنچه گفتى و اظهار داشتى دين خدا و دين فرشتگان او و دين من و دين پدران من است دينى كه خدا جز آن را نمى پذيرند.

حسن بن زياد عطار نيز انديشه دينى خود را بر امام ششم عليه السلام عرضه كرد و امام دين و عقايد او را تاييد كردند.

از جمله كسانى كه دين خود را بر امام زمان خود عرضه داشتند، صفوان بن مهران اسدى است كه شتر به كرايه مى داد مى گويد كه در مقام عرض عقايد به امام صادق عليه السلام گفتم : به يگانگى خدا و بى شريك بودن او گواهى مى دهم ، سپس گفتم شهادت مى دهم كه محمد صلى الله عليه و آله پيامبر خدا است و تا بود حجت خدا بود بر خلق خدا آنگاه امير المومنين على عليه السلام حجت خدا بود بر خلق خدا امام گفت خدا تو را رحمت كند گفتم : سپس حسين بن على كه حجت خدا بود بر خلق خدا باز گفت : خدا تو را رحمت كند، گفتم : پس حسين بن على بود كه حجت خدا بود بر خلق خدا و سپس محمد بن على عليه السلام بود كه حجت خدا بود بر خلق خدا و اكنون تويى كه حجت خدايى بر خلق خدا، پس امام عليه السلام فرمود خداوند تو را رحمت كند.

/ 122