عطيه كيست ؟ - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صحابى رسول خدا صلى الله عليه و آله از مدينه براى زيارت قبر ابا عبدالله عليه السلام به كربلا آمد و او اول كسى بود كه امام را زيارت كرد و در اين روز زيارت امام حسين عليه السلام مستحب است و زيارت اربعين همين است ، ظاهر عبارت شيخ طوسى (ره ) آن است كه جابر از مدينه به منظور زيارت حركت كرده بود و روز بيستم ماه صفر وارد كربلا شد نه آنكه رسيدن او به كربلا بعد از چهل روز از شهادت امام عليه السلام بر حسب تصادف روى داده باشد و بعيد نيست كه همين گونه باشد، چه بعد از رسيدن اهل بيت به كوفه ابن زياد بى درنگ عبدالملك بن ابى الحارث سلمى را از عراق به حجاز فرستاد تا هر چه زودتر از كوفه وارد مدينه شود، و عمرو بن سعيد بن عاص اموى والى مدينه را از شهادت امام و ياران وى آگاه سازد و عبدالملك بى درنگ راه مدينه را در پيش گرفت و چند روز بعد وارد مدينه شد و خبر شهادت امام را رسما به والى مدينه ابلاغ كرد، در اين صورت ممكن است كه جابر بن عبدالله انصارى با خبر يافتن از فاجعه شهادت امام و بنى هاشم و اصحاب با آن كه بنا بر بعضى اقوال از دو چشم نابينا شده بود از همان مدينه به قصد زيارت امام و ياران فداكار او كه دليرانه تسليم شهادت شده بودند حركت كند و در بيستم ماه صفر دست چهل روز بعد از شهادت امام وارد كربلا شد و سنت زيارت اربعين امام بر دست او تاسيس گرديد.

عطيه كيست ؟

جابر در اين سفر تنها نبود و همسفرى از خود جوان تر و در عين حال بسيار دانشمند و بزرگوار همراه داشت ، كه يكى از بزرگترين دانشمندان و مفسران اسلامى و بزرگوارى است كه همراه جابر بود و شخصيت او در بسيارى از محافل مذهبى مانند بسيارى از حقايق و مطالب ديگر تحريف شده عطيه بن سعد بن جناده عوفى كوفى است كه از بزرگان تابعين ، يعنى از كسانى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله را نديده اما اصحاب رسول خدا را ديده ، عطيه هم از صحابه رسول خدا نيست اما بسيارى از صحابه از جمله عبدالله بن عباس را ديده و از آنان كسب علم كرده است .

طبرى مورخ در كتاب منتخب ذيل المذيل مى نويسد، عطيه بن سعد بن حناده عوفى از طائفه جديله و از قبيله قيس و كنيه اش ابوالحسن آنگاه روايتى به اين مضمون نقل مى كند كه سعد بن جناده يعنى پدر عطيه در كوفه نزد على بن ابى طالب عليه السلام آمد و گفت :

اى امير مومنان خدا به من پسرى داده لطفا شما او را نام گزارى كنيد.

امير المومنين عليه السلام فرمود هذا عطيه الله اين پسر عطيه الله يعنى داده خدا است ، اما امير المومنين با همين جمله او را نام گزارى كرد و عطيه ناميده شد. سپس طبرى مى نويسد عطيه اين است كه عطيه در سال 81 هجرى همراه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بر حجاج بن يوسف ثقفى كه يكى از جباران عراق بود خروج كرد و پس از آن كه عبدالرحمن در سال 85 از ميان رفت عطيه به فارس گريخت ، حجاج بن محمد بن قاسم ثقفى نوشت كه عطيه را حاضر كند و از او بخواهد كه على عليه السلام را لعن كند و اگر نه چهار صد شلاق به او بزند و سر و ريش او را بتراشد، محمد عطيه را حاضر كرد و نامه حجاج را براى وى خواند تا يكى از دو راه را انتخاب كند.

عطيه عاشق امير مومنان عليه السلام

عطيه حاضر نشد كه على عليه السلام را بد بگويد و از جسارت به امير المومنين امتناع ورزيد و ناچار تن داد كه محمد به دستور حجاج چهارصد شلاق به او زد و سر و ريش او را تراشيد و چون قتيه بن مسلم حاكم خراسان شد عطيه به آنجا رفت و در خراسان مى زيست تا روزى كه عمر بن هيره والى عراق شد و عطيه نامه اى به او نوشت و از وى اجازه خواست تا به عراق باز گردد، عمر هم به وى اذن داد و عطيه به كوفه رفت و همان جا مى زيست تا در سال يكصد و يازده وفات كرد، سپس طبرى مى نويسد كه عطيه بسيار روايت مى كرد و محل اعتماد است . (104) عطيه علاوه بر آن كه از راويان حديث و از مجاهدان اسلامى است يكى از بزرگترين علماى تفسير قرآن مجيد و خود تفسيرى بر قرآن مجيد نوشته است و بر حسب روايت بلاغات النساء او خطبه صديقه طاهره (س ) را در موضوع فدك از عبدالله محض يعنى عبدالله بن حسن بن حسين كه پدرش ‍ حسن مثنى پسر امام حسن و مادرش فاطمه دختر امام حسين عليه السلام بوده روايت مى كند، عطيه چندى شاگرد اين عباس بوده و در درس تفسير وى حاضر مى شده و مى گويد كه من سه دوره تفسير قرآن را و هفتاد دوره قرائت قرآن را بر ابن عباس خوانده

/ 122