ثبت تاريخى رسوا مى كند - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مردم كوفه و بصره رد و بدل شد، و نامه اى كه يزيد به ابن زياد نوشته و نامه هايى كه ابن زياد به يزيد و عمر بن سعد نوشته ، و نامه هاى عمر بن سعد به ابن زياد و نامه ابن زياد به حاكم مدينه كه همه آنها در تاريخ ‌هاى معتبر ثبت شده و به دست آيندگان هم خواهد رسيد و هميشه محفوظ خواهد ماند از روى اين مدارك مى توان واقعه عاشورا را با تمام جزئيات كه روى داده شرح و توصيف كرده و هيچ نيازى به مدرك و ماخذ ديگرى نيست . روزى كه يزيد به ابن زياد نامه مى نوشت و او را به فرماندهى عراقين منصوب مى داشت و درباره مسلم بن عقيل مى نوشت كه خبر يافته ام كه مسلم به كوفه آمده تا در ميان مسلمين ايجاد اختلاف كند.

ثبت تاريخى رسوا مى كند

يزيد مى خواست با اين جمله مسلم را در تاريخ اسلام با قيافه مردى ماجراجو و فتنه انگيز نشان دهد، هيچ نمى دانست كه تاريخ هم نامه او را به همين عبارت رسوا ضبط مى كند و هم پاسخى را كه مسلم به اين نامه داد يعنى همان سخنى را كه در جواب ابن زياد گفت و اين نامه و نامه نويس را هم رسوا كرد. روزى كه مسلم را دستگير و بر ابن زياد وارد كردند ابن زياد با درشتى و تندى به مسلم گفت : پسر عقيل مردم اين شهر آسوده خاطر بودند پس تو آمدى و ميان ايشان تفرقه افكندى و ايشان را به جان هم انداختى ، اين همان مطلبى بود كه يزيد درباره مسلم نوشته بود و ابن زياد چيزى بر آن نيفزود و همان را به مسلم گفت ، اين هم در تاريخ ثبت شده ، اما مسلم پاسخ آن نوشته و اين گفته را داد تا در آينده تاريخ مردم هم آن را بخوانند و هم اين را و آنگاه قضاوت كنند و انصاف دهند.

مسلم گفت : اين گونه نيست و من خود به اين شهر نيامده ام كه مردم را پراكنده سازم و در ميان ايشان ايجاد اختلاف و ناسازى كنم ، مردم اين شهر خودشان به استناد نامه هايى كه به ما نوشته اند مى گويند كه پدرت زياد نيكانشان را كشت و خونشان را ريخت و چون بيدادگران و زورگويان دنيا با ايشان رفتار كرد، ما آمديم تا عدالت را برقرار سازيم ، و مردم را به حكم قرآن مجيد دعوت كنيم . آيا مى شد يزيد و ابن زياد كارى كنند كه آنچه درباره مسلم نوشتند و گفتند در تاريخ بماند. اما آنچه مسلم گفت و با جمله اى كوتاه قيافه زننده حكومت زياد را كه يكى از جباران عراق بود نشان داد در تاريخ نماند و كسى آن را نشنود و ننويسد و آيندگان از آن بى خبر بمانند، و واقعا باور كنند كه مسلم فتنه انگيز و خون ريز و مفسده جو و تفرقه انداز بود؟ اين كار امكان پذير نيست .

تاريخ نيرومند و قدرتمند است

يزيد مى توانست امام را بكشد و ياران او را شهيد كند و اهل بيت او را اسير و گرفتار سازد اما نمى توانست حكم تاريخ را تغيير دهد و با قيافه اى جز آنچه داشته است براى خود در تاريخ جايى باز كند.

تاريخ بسيار نيرومند و با قدرت است و امكان پذير نيست كه امانت و درستى و صراحت خود را از دست بدهد و تاريخ هوس ها و آرزوهاى اين و آن شود خوبى ها و بدى ها را ثبت مى كند، نوشته ها، گفته ها، موعظه ها، زورگويى ها، محبت ها و ستم ها را همه را با كمال امانت در جاى خودش ‍ قرار مى دهد، و اگر جز اين بود و مى شد كه قيافه ها در تاريخ جابجا شود و در صحنه تاريخ فرعون با قيافه نبوت موسى عليه السلام ظاهر شود و موسى عليه السلام در قيافه مردى مدعى خدايى ، ديگر خدا بر بندگان خود چه حجتى داشت و دستاويز بندگان خدا در شناختن حق و باطل چه بود؟ موجب اطمينان خاطر مردان فداكارى از قبيل ابا عبدالله عليه السلام كه در راه خدا جان مى دهند و فداكارى مى كنند و كشته مى شوند همين امانت تاريخ است و مى دانند كه خداى متعال احدى را بر تاريخ چيره نساخته است و تاريخ بر هر نيك و بد چيره است و همه را مى شناسد و از گفتار و كردار همگى نيك باخبر است و كسى نمى تواند نيك و بد خود را از تاريخ پوشيده دارد و فصلى از زندگى خود را نهفته از تاريخ برگزار كند.

البته تاريخ بسيار با احتياط و مال انديش است و با فاصله دور يا نزديكى قيافه هاى واقعى را نشان مى دهد و قيافه هاى تغيير يافته و جابجا شده را به صورت واقعى و سر جاى خودش باز مى گرداند، و با كمال شكيبايى و دورانديشى به حساب هر بى حسابى مى رسد.

ابن زياد و تحريف عاشورا

ابن زياد براى آن كه مردم را از جريان واقعه كربلا رسما باخبر سازيد به مسجد اعظم كوفه رفت و سخنانى

/ 122