عدالت و انصاف كجاست ؟ - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرمود اذهبوا فانتم الطلقاء برويد كه همه شما آزاد هستيد دختر امير المومنين عليه السلام در قسمت دوم خطبه خود خاطره آن روز را عنوان سخن قرار داد و گفت :

امن العدل يا ابن الطلقاء تخديرك نساءك و اماءك و سوقك بنات رسول الله صلى الله عليه و آله ، قدهتكت ستورهن ، و اصحلت صوتهن ، مكتئبات تخدى بهن الاباعر و يحدوابهن الاعادى من بلدالى بلد لا يراقين و لا يووين ، يتشوفهن القريب و البعيد، ليس معهن ولى من رجالهن (63).

عدالت و انصاف كجاست ؟

اى پسر آزاد شدگان عدالت كجا انصاف كجاست ؟ زنان و كنيزان خود را پرده نشين دارى اما دختران رسول خدا را بى كس و بى پناه بر شترهاى تندرو نشانده اى و به دست دشمنان سپرده اى تا از شهرى به شهرى برند.

سپس گفت :

و كيف يستبظى بغضنا من نظر الينا بالشنف و الشئان ، و الاحن و الاضغان ، اتقول : ليت اشياخى ببدر شهدوا، غير متاثم و لا مستعظم و انت تنكت ثنا يا ابى عبدالله بمنحصر تك ولم لا تكون كذلك و قد نكات القرحه و استاصلت الشافه باهراقك دماء ذريه رسول الله صلى الله عليه و آله و نجوم الارض من آل عبدالمطلب و لتردن على الله و شيكا موردهم و لتوذن انك عميت و بكمت و انك لم تقل فاستهلواو اهلوا فرحا (64).

يزيد چگونه با ما كينه ورزى نكند آن كس كه پديده افكار و دشمنى به ما مى نگرد، با كمال بى باكى و بدون آن كه خود را گنهكار بدانى مى گويى اى كاش نياكان من كه در بدر كشته شدند امروز حاضر بودند، آنگاه با چوبى كه در دست دارى به دندان هاى ابا عبدالله عليه السلام مى زنى ، چرا چنين نباشى و حال آن كه آنچه مى خواستى انجام دادى ، و ريشه هاى فضيلت و تقوى را از جا كندى ، و خون فرزندان رسول خدا را ريختى و ستارگان فروزان روى زمين را از فرزندان عبدالمطلب در زير ابرهاى بيداد و ستمگرى پنهان كردى ، اما به زودى نزد خدا مى روى ، بر پدرانت وارد مى شوى ، و تو را نيز به جاى آن ها مى برند، و آنگاه آرزو خواهى كرد كه اى كاش كور و لال شده بودى و نمى گفتى جاى نياكانم خالى تا خوشحال و پاى كوبى كنند.

بار خدايا، حق ما را بگير   چون سخنان دختر امير المومنين به اينجا رسيد دعا كرد و گفت خدايا حق ما را بگير، و از كسانى كه بر ما ستم كردند انتقام بكش . پس به يزيد فرمود: به خدا كه پوست خود را كندى و گوشت خود را بريدى و به زودى بر رسول خدا وارد مى شوى و خواهى ديد كه فرزندان او در بهشت برين جاى دارند، همان روزى كه خدا عترت رسول را از پراكندگى برهاند و همه را در بهشت فراهم سازد، و اين وعده اى است كه خداى متعال در قرآن مجيد داده و لا تحسين الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عندر بهم يرزقون (65) گمان مكن كه شهداى راه خدا مرده اند چه آنان زنده اند و نزد خدا روزى داده مى شوند.

يزيد! روزى كه داورى با خدا باشد و محمد صلى الله عليه و آله دادخواهى كند و اعضا و جوارح تو بر تو گواهى دهند آن روز پدرت كه تو را بر مسلمان ها مسلط ساخت به سزاى خود خواهد رسيد، و آن روز دانسته خواهد شد كه ستمكاران چه مزدى مى برند و جاى چه كسى بدتر و دار و دسته كه زبون تر است ، با اين كه من به خدا قسم اى دشمن خدا و اى پسر دشمن خدا را كوچك مى شمارم و قابل توبيخ و سرزنش نمى دانم اما چكنم چشم ما گريان و سينه ما سوزان است و با توبيخ و سرزنش تو شهداى ما زنده نمى شوند، حسين من كشته شد و طرفداران شيطان ما را نزد نابخردان مى برند تا از مال خدا مزد خود را بر بى احترامى نسبت به خدا بگيرند.

خون ما از دست اينان مى چكد

خون ما از دست هاى اينان مى چكد و گوشت ما از دهان ايشان مى ريزد و پيكرهاى پاك شهيدان در اختيار گرگان و درندگان بيابان نهاده شده ، اگر امروز از كشتن فايده كردى فرداى حساب ، به زيان آن خواهى رسيد، روزى كه جز عملت چيزى را به دست نياورى ، روزى كه تو بر پسر مرجانه فرياد زنى و او بر تو فرياد زند، روزى كه تو و پيروانت در نزد ميزان عدل الهى به جان هم افتيد، روزى كه به بينى بهترين توشه اى كه پدرت براى تو فراهم ساخت آن بود كه فرزندان رسول خدا را بكشى ، به خدا من جز از خدا نمى ترسم ، و جز نزد وى شكايت نمى برم ، مكر خود را به كار بر، و كوشش ‍ خود را دنبال كن و هر چه مى توانى جان بكن ، به خدا

/ 122