علل قيام امام عليه السلام - بررسی تاریخ عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تاریخ عاشورا - نسخه متنی

س‍خ‍ن‍ران:‌ م‍ح‍م‍داب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی‌؛ م‍ق‍دم‍ه‌ نویس: ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر غ‍ف‍اری‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امه جدى صلى الله عليه و آله . اريد ان امر بالمعروف و انهى المنكر و اسير بسيره جدى و ابى على بن ابى طالب ، فمن قبلنى يقبول الحق فالله اولى بالحق و من رد على هذا اصبر حتى يقضى الله بينى و بين القوم بالحق و هو خيرالحاكمين ، و هذه وصيتى يا اخى اليك و ما توفيقى الا بالله عليه توكلت و اليه انيب (21) به نام خداى بخشاينده مهربان ، اين است وصيت حسين بن على بن ابى طالب به برادرش محمد بن حنفيه ، راستى كه حسين به يگانگى پروردگار و اينكه موجودى قابل پرستش جز او نيست و شريك ندارد گواهى مى دهد. و نيز شهادت مى دهد كه محمد بنده و فرستاده او است كه حق را از نزد حق آورده است و بهشت و دوزخ حق است ، و روز حساب مى رسد و شكى در آن نيست ، و خداوند مردگان در گورها خفته را زنده مى كند.

اينهايى كه امام بيان كرد همان عقايدى است كه براى هر مسلمانى ضرورى است و با نداشتن اين عقايد نمى توان مسلمان بود، و ظاهرا مراد امام آن باشد كه همين اصول امروز در خطر است و اگر كار بدين منوال بگذرد بسا دستگاه خلافت از تعرض به اصول دين هم صرف نظر نكند و در حقيقت انگيزه ى واقعى قيام امام عليه السلام حفظ همين اصول و مبانى و اساس ‍ است كه ديگر شئون مذهبى و اجتماعى مسلمانان بر آنها بار و استوار است .

سپس نوشت : كه اين نهضت من نه براى سركشى و طغيان و نه از روى هواى نفس ، و انگيزه شيطانى است ، و نه منظور آن است كه كارى تباه انجام داده باشم ، و يا بر كسى ستمى روا دارم ، تنها آنچه مرا به اين جنبش عظيم دعوت مى كند، آن است كه وضعيت امت جد خود را به صلاح آورم و از فساد كارى جلوگيرى كنم . و راه امر به معروف و نهى از منكر را در پيش گيرم . و روش جد خود رسول خدا صلى الله عليه و آله و پدر خود على عليه السلام را دنبال كنم .

در اين وصيت نامه امام انگيزه ى قيام خود را بيان مى كند و مردم را در جريان قيام خويش مى گذارد تا بدانند كه اين قيام يك قيام عادى و يك قيام نفسانى و نهضتى بر مبناى هواى نفس و تمايلات بشرى نيست ، از اينرو مى گويد من براى خوشى و سرگرمى و براى لذت بردن و براى گردآورى ثروت بيرون نرفتم ، براى تبهكارى هم بيرون نمى روم . راه و رسم ستم را هم در پيش نگرفته ام و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امه جدى صلى الله عليه و آله با اين جمله امام عليه السلام نشان مى دهد كه براى امت اسلامى در سال شصتم هجرت يك فساد اجتماعى و دينى خطرناكى پيش ‍ آمده ، فسادى كه جز با قيامى شديد و خونين اصلاح پذير نيست ، فسادى كه اصلاح آن جز از دست رهبرى مانند حسين بن على عليه السلام كه آيه تطهير در قرآن سوره احزاب شهادت به عصمت او داده ساخته نيست ، فسادى كه اصلاح آن با خواندن خطبه و انتشار مقالات مذهبى امكان پذير نيست .

سپس گفت : هر كس در مقابل دعوت من قيافه تسليم و پذيرش به خود گرفت و حق را از من پذيرفت چه بهتر، و هر كس هم نپذيرد و عكس العمل نشان دهد باز شكيبايم و در راه تعقيب هدف خويش از پيشامدهاى ناگوار و مصيبتها و ناملايمات باكى ندارم (شكيبايم نه به آن معنى غلطى كه گاهى تصور مى شود، يعنى دست روى دست مى گذارم تا يزيد هر چه مى خواهد انجام دهد، بلكه به آن معنى صحيحى كه شايسته مقام امام است ، و به همان معنى صبر اساس ايمان و خداپرستى است يعنى اين راه را اگر چه يكتنه باشد به پايان خواهم برد، تا خدا ميان من و ميان اين مردم به حق داورى كند، و خدا از همه داوران در داورى داناتر و تواناتر است ).

سپس نوشت : اى برادر من اين وصيت من است براى تو و توفيق را جز از خداى نخواهم و تنها بر وى توكل مى كنم و به سوى او باز مى گردم .

علل قيام امام عليه السلام

راستى اگر بخواهيم به موجبات قيام امام عليه السلام توجه كنيم بايد حداقل مقدمات آن را در 30 سال پيش از اين تاريخ جستجو كنيم .

چه از حدود سال 29 يا 30 هجرى مقدمات و موجبات لزوم و نيازمندى به اين قيام در جامعه اسلامى فراهم مى گشت . عثمان بن عفان اموى در حدود دوازده سال بر مسلمين حكومت كرد و خلافت اسلامى را عهده دار بود و چنانكه در تاريخ اسلام روشن است در شش سال نيمه دوم خلافت عثمان و وضع حكومت اسلامى تغيير كرد و در حقيقت خلافت اسلامى كه مى بايست فقط در حدود مراقبت اجراى قانون اسلام و نظارت بر عدم انحراف امت از

/ 122