بر حسب اين حديث شريف دين شناسى يكى از پايه هاى سعادتمندى بنده خداست و نمى تواند جز اين باشد راستى مى توان گفت منشا پيدايش فتنه هايى كه در تاريخ اسلام روى داده و زيان هاى جبران ناپذيرى كه به مسلمانان زده همان بوده كه در طول تاريخ اسلام بسيارى از مردم مسلمان دين شناس نبوده اند و در عين دين دارى و پافشارى و اصرار در راه دين صدمه هايى به اسلام و مسلمين وارد ساخته اند و شايد جهت عمده اين كار آن باشد كه فتوحات اسلامى در زمان خلفا به سرعت پيش مى رفت و هر روز شهرى و ناحيه اى اسلام را مى پذيرفت ، كجا امكان داشت كه مردم مسلمان شده با حقيقت اسلام و تعليمات واقعى آن آشنا شوند، و مردمى كه مسلمان شده اند و دين اسلام را پذيرفته اند اسلام شناس هم بشوند و راستى از روى بصيرت و معرفت با قرآن و احكام و اخلاقيات اسلام آشنايى پيدا كنند.
پيامبران براى كشورگشايى مبعوث نشدند
حساب كشور گشايى و مردمى را به پذيرش مقررات سياسى دولت اسلامى وادار كردن ، از حساب تعليم و تربيت و مردمى را به روح اسلام و ارزش تعليمات آن آشنا كردن جداست در هيچ يك از آيات كريمه قرآن كه در توصيف شخصيت رسول خدا نازل شده سخن از آن نيست كه محمد پيغمبرى است كشور گشا در هيچ سند مذهبى كشور گشايى را از فضايل رسول خدا نشمرده اند بيان قرآن درباره رسول خدا و بيان وظيفه او و مقصد از دعوت و رسالت در اين است يا ايها النبى انا ارسلناك شاهدا و مبشرا، و نذيرا و داعيا الى الله باذنه و سراجا منيرا يعنى اى پيامبر، ما تو را فرستاديم تا گواه و مژده دهنده و بيم دهنده و دعوت كننده به سوى خدا به فرمان وى و چراغى فروزان و نوربخش خدا و نگفت و فاتحا للبلدان باذنه ما تو را فرستاديم تا با اذن خدا سرزمين ها فتح كنى و به كشور اسلامى ضميمه سازى . بلكه خدا مى گويد و داعيا الى الله باذنه (114) تو را فرستاده ايم تا به اذن خدا مردم را به خدا دعوت كنى در سوره بقره مى گويد انا ارسلناك بالحق بشيرا و نذيرا (115) ما تو را فرستاده ايم تا مژده و بيم دهى ، در سوره فرقان مى گويد و ما ارسلناك الا مبشرا و نذيرا (116) ما تو را جز براى آنكه مژده رسان و بيم دهنده باشى نفرستاده ايم در سوره سبا مى گويد و ما ارسلناك الا كافه للناس بشيرا و نذيرا (117) ما تو را نفرستاديم مگر براى آن كه همه مردم را بشارت دهى و بترسانى در سوره فاطر انا ارسلناك بالحق بشيرا و نذيرا در سوره فتح انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا (118) در سوره آل عمران مى گويد هو الذى بعث فى الاميين رسولامنهم يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه (119) يعنى خداست كه در ميان مردمى بى فرهنگ و بى سواد پيامبرى از خودشان برانگيخت تا آيات خدا را برايشان تلاوت كند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد.
توجه پيامبر به تعليم دينى مردم
در اين آيات كه و در آيات ديگر كه در مقام بيان شؤ ون نبوت و تعيين وظايف رسول خداست هيچ سخن از كشور گشايى نيست و همه اش سخن از تعليم و تربيت و هدايت و توجه دادن و تشويق كردن مردم به آثارى است كه بر كارهاى نيك مترتب است و بيم دادن و برحذر داشتن آنان از بيچارگى ها و بدبختى هايى كه بدكاران بدان ها گرفتار مى شوند. در سال هشتم هجرت پس از آن كه شهر مكه به دست مسلمانان فتح گرديد و بساط بت پرستى در مكه برچيده شده و مسلمين در جنگ با قبيله هوازن كه در حنين براى حمله به مسلمانان آماده مى شدند پيروز گشتند، رسول خدا آهنگ شهر طائف كرد و بدان شهر روى نهاد تا بلكه بساط بت پرستى را در آنجا هم برچيند و بت خانه لات را كه كعبه طائف شمرده مى شد در هم بكوبد اما پس از مدتى كه شهر طائف را در محاصره داشت به مكه و از آنجا به مدينه بازگشت و شهر طائف همچنان فتح نشده باقى ماند، اما در سال نهم