1 - مشروعيت حكومت به چه معناست؟ - پرسش ها و پاسخ ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش ها و پاسخ ها - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خرد ورزي، ويژگي اساسي انسان، و بهره گيري از فروغ عقل ضامن رهيابي در مسير تاريك و پرخطر زندگي است.

همچنين اسلام بنيان هاي اصلي نظام فكري خود را بر پايه خردمندي بشر بنا مينهد. و اين هر دو، پژوهشگران ديني را وا ميدارد تا با آغوشي باز از تراوش هاي فكري در جهت ساماندهي مباحث استدلالي، استقبال نمايند.

ولايت فقيه كه شالوده اصلي نظام سياسي اسلام و مركز ثقل حكومت ديني است، خود ميتواند بعنوان موضوعي مناسب در بوته نقد و نظر قرار گيرد، و پرسش ها و احياناً شبهاتي را پيرامون آن به دنبال داشته باشد.

در چنين فضايي اگر پرسش ها و استدلال ها پاسخ درخور نيابد طبعاً به عقيده اي نادرست تبديل، و موجب انحراف در باورهاي ديني خواهد شد. از اين رو لازم است متفكران اسلامي جهت تقويت پايه هاي فكريِ «انديشه ولايت فقيه» به بحث نشسته و هر چه بيشتر به پويايي آن كمك نمايند.

در اين راستا، استاد فرزانه حضرت آيت الله مصباح يزدي (دام ظلّه) طي نشست هايي كه با حوزويان و دانشگاهيان داشته اند به پاره اي از پرسشهاي طرح شده در اين محافل پاسخ فرموده اند كه جهت استفاده بيشتر جمع آوري شده و به عموم علاقه مندان تقديم ميگردد.

انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(رحمه الله)

1 - مشروعيت حكومت به چه معناست؟

بهتر است ابتدا توضيحي درباره مفاهيم اصلي سؤال داده شود، سپس به پاسخ بپردازيم.

حكومت

گر چه تعريفهاي مختلفي از اين واژه در كتب علوم سياسي ارائه شده است، امّا، ميتوان حكومت را به طور ساده اين گونه تعريف كرد: حكومت ارگاني رسمي است كه بر رفتارهاي اجتماعي افراد جامعه نظارت داشته، و سعي ميكند به رفتارهاي اجتماعي مردم جهت ببخشد. اگر مردم از طريق مسالمت آميز، جهت دهي را پذيرا شدند، مطلوب حاصل است وگرنه حكومت با توسّل به قوه قهريه اهدافش را دنبال ميكند; يعني اگر كساني از مقررات وضع شده كه براي رسيدن به هدف مورد نظر حكومت لازم است، تخلف كنند با كمك دستگاههاي انتظامي مجبور به پذيرفتن مقررات ميشوند. كه اين تعريف شامل حكومتهاي مشروع و نامشروع ميشود.

ضرورت حكومت

در نظريات مختلفي كه درباره حكومت گفته شده است به ضرورت وجود حكومت در جامعه اعتراف شده است. تنها مكتب «آنارشيسم» منكر ضرورت وجود حكومت است. آنارشيستها معتقدند بشر ميتواند با اصول اخلاقي، زندگي اجتماعي خويش را اداره كند و نيازي به حكومت نيست. آنها معتقدند بايد آن چنان حركت كرد كه به اين نتيجه رسيد; يعني بايد مردم چنان تعليم و تربيتي دارا باشند كه بدون نياز به حكومت، جامعه را اداره كنند.

مكاتب ديگر، اين نظريه را منافي با واقعيات و به تعبيري آن را غير واقع بينانه ميدانند در طول قرنها بلكه هزاران سال تجربه نشان داده است در هر جامعه اي افرادي هستند كه به قوانين اخلاقي ملتزم نيستند و اگر قدرتي آنان را مهار نكند، زندگي اجتماعي را به هرج و مرج ميكشانند.

مفهوم مشروعيت

مشروعيتي كه در فلسفه سياست مطرح ميشود مفهومي اصطلاحي دارد كه نبايد آن را با معناي لغوي اين واژه و واژه هاي هم خانواده اش اشتباه گرفت; به عبارت ديگر نبايد «مشروعيت» را با «مشروع»، «متشرعه» و «متشرعين» كه از «شرع» به معناي دين گرفته شده همسان گرفت. بنابراين، معناي اين واژه در مباحث سياسي تقريباً مرادف قانوني بودن است.

هنگامي كه پذيرفتيم حكومت ضرورت دارد و اساسش به اين است كه دستوري از مقامي صادر شود و ديگران به آن عمل كنند، قوام حكومت به وجود شخص يا گروهي است كه «حاكم»اند و همين طور به انسانهايي كه ميبايست دستورات شخص يا گروه حاكم را بپذيرند و بدان عمل كنند.

آيا مردم از هر دستوري بايد اطاعت كنند؟ آيا هر شخص يا گروهي حق دارد و ميتواند كه دستور دهد؟

/ 124