پيشنهاد رنسانس اسلامي - پرسش ها و پاسخ ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش ها و پاسخ ها - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميتوان به كتابچه «مرز بين دين و سياست» نوشته مهندس مهدي بازرگان اشاره كرد. و قبل از آن فتحعلي آخوندزاده ايجاد پروتستانتيسم اسلامي را بعنوان راهي براي جبران عقب ماندگيهاي ايران پيشنهاد كرده بود و بعداً هم ديگران آنرا تكرار كردند.

در هرحال، بررسي تفصيلي اين مقايسه (بين اسلام و مسيحيّت)، همچنين ريشه يابي عواملي كه منجرّ به نهضت اصلاح ديني در اروپا شد و تبيين اين واقعيّت كه چنين مؤلّفه هايي اساساً در اسلام و حكومت اسلامي وجود ندارد (و اسلام با مسيحيّت تحريف شده ماهيّتاً تفاوت بسيار دارد)، خود مجالي گسترده ميطلبد، اما آنچه اجمالاً در اينجا ميتوان گفت آن است كه:

اسلام اينجا نيست كه فقط برنامه اي محدود براي برقراري رابطه بين خدا و فرد ارائه كرده باشد و بس، بلكه ديني جامع و گسترده است كه براي تمام شؤون زندگي بشر اعمّ از شؤون فردي (ارتباط انسان با خدا، و ارتباط انسان با خود) و شؤون اجتماعي (از جمله حقوق، سياست، اقتصاد، خانواده، تجارت و ...) داراي قانون و برنامه است كه البته سمت و سوي همه آن احكام و قوانين بسوي تأمين كمال نهايي انسان يعني قرب به خدا و سعادت اخروي، همينطور تأمين مصالح فردي و اجتماعي و خوشبختي زندگي اين جهاني بشر ميباشد.

همچنان كه دخالت در سياست به مفهوم اسلامي آن نه تنها دامن قداست روحانيّت و متدينين را نميآلايد كه بعنوان مجريان احكام الهي و خدمتگزاران مسلمين وظيفه اي واجب و غير قابل اجتناب را بر دوش آنها مينهد و اجراي هر يك از احكام الهي در اين زمينه و حل مشكلات مردم گامي بلند در جهت تعالي روحي و قرب به خدا، و نيز تأمين سعادت انسانها و مصالح واقعي آنها در جامعه است.

ملخّص كلام آن كه دشمن با كمك عوامل داخلي خود سعي بر اين دارد كه ايده «پروتستانتيسم اسلامي» را در ميان قشر تحصيلكرده و جوانان ما مطرح كرده و آنها را به اصطلاح به سوي «قرائتي نو» از دين بكشاند كه نه قرآن و سنّت([1]) آن را بر ميتابد و نه مردم مسلمان و ديندار ما. بقول حضرت امام خميني(ره): يكي از مصيبتها اين است كه يك آدمي كه از اسلام نميداند كه اسلام با سين است يا با صاد از اسلام بياطّلاع است، از مدارك اسلام بياطلاع است، اين، يك كلمه را برميدارد و ميرود پيش جوانان ميخواند و داد ميزند و فرياد ميزند و جوانها را وادار به يك كار ميكند ... يك همچو آدم هايي خيال ميكنند كه حالايي كه مثلاً انقلاب شده بايد در اسلام هم انقلاب بشود... اينها نميفهمند بسيارشان هم فهميده هستند لكن ميخواهند اساس را از بين ببرند.([2])

پيشنهاد رنسانس اسلامي

دومين اقدام دشمن پيشنهاد رنسانس است، رنسانس اسلامي، يعني جامعه ما بايد از نو متولّد شود با يك فرهنگ جديد، فرهنگي كه در آن از باورها و قواعد ديني خبري نباشد و دين منزوي گردد. هرچند اين كار در يك جامعه ديني اينجا مانند كشور ما بسيار مشكل است. اما شايد بتوان زمينه هايي پيدا كرد و از طريق آنها به هدف مورد نظر دست يافت. طبعاً نميتوان به عده اي كه نابسامانيها، بيعدالتيها و مفاسد رژيم گذشته را تجربه و دست به انقلاب زده اند اميدوار بود. همچنين از جوانان جبهه رفته و در راه اسلام و انقلاب سختي ديده نيز انتظار نميتوان داشت. پس بايد سراغ طيفي رفت كه مولود بعد از انقلاب است و هرگز شاهد مشكلات قبل از پيروزي انقلاب نبوده است و هيچگاه رنجهاي اوايل انقلاب و دوران جنگ تحميلي را تجربه نكرده است. نسلي نو كه فضايي اسلامي متولّد شده است و خواسته هايي چون رفاه، آسايش، آينده روشن، پست و مقام و چيزهايي از اين دست دارد.

راههاي نفوذ دشمن در قشر جوان

اما چگونه بايد نفوذ كرد و انديشه ها را تغيير داد و شرايط كافي براي تحوّل را به وجود آورد؟ چندين كار را انجام دادند و ميدهند:

1. سكوت نسبت به ارزشهاي اسلامي و انقلابي مانند جهاد، شهادت، فداكاري، زهد و پارسايي و دم زدن از مفاهيمي نو مانند دموكراسي، توسعه، آزادي و ... كه از سويي براي همه خصوصاً قشر جوان جذاب باشد و از سوي ديگر مقدمه و تمهيدي براي از بين بردن و محو ارزشهاي اسلامي قرار گيرد.

2. معرّفي روحانيت به عنوان عامل مشكلات اقتصادي مردم، گراني و تورّم، كمبود وسائل رفاهي، وقوع جنگ و پيآمدهاي آن و وانمودكردن اينكه مسؤول همه اين نابسامانيها مسؤولين نظام هستند و مسؤول نظام هم

/ 124