اكنون اين اشكال را درباره انتخابات مجلس خبرگان رهبري مطرح ميكنند و ميگويند: صلاحيت كانديداهاي خبرگان توسط شوراي نگهبان تأييد ميشود، و اعضاي شوراي نگهبان توسط رهبر تعيين ميشوند; اگر تعيين رهبر به نظر خبرگان باشد، دَوْري با واسطه لازم ميآيد.امّا اين اشكال به نظام اسلامي وارد نيست; زيرا امام راحل(قدس سره) به سبب حق شرعي، دولت موقت را منصوب كردند، تا انتخابات را انجام دهد; در نظام سياسي اسلام حجيت كلام رهبر به رأي مردم نيست و اعتبار و مشروعيت نظام و رهبر برگرفته و ناشي از رأي خبرگان نميباشد، زيرا خبرگان مقام ولايت را به رهبر اعطا نميكنند، وظيفه خبرگان فقط تشخيص مصداق رهبري الهي است، كه شرايط آن را ائمه اطهار بيان كرده اند. خبرگان موظفند كسي را كه امام معصوم براي ولايت و رهبري شايسته ميداند به مردم معرفي كنند.همانند تشخيص مرجع تقليد، كه دو نفر خبره بر اعلميت مرجع تقليد شهادت ميدهند; روشن است شهودِ خبره، به مرجع تقليد اعلميت نميبخشند، بلكه اعلميتْ واقعيتي است كه حجيت آن از سوي خداست، و شهود فقط آن را تشخيص ميدهند و معرفي ميكنند.در تشخيص صلاحيت خبرگان نيز شوراي نگهبان خبره بودن را به كانديداها نميدهد، همچنان كه خبرگان، مقام ولايت را به وليّ فقيه اعطا نميكنند، بلكه آنها شايستگي فرد را تشخيص ميدهند. بنابراين، اعتبار رهبري به سبب صلاحيتهاي او و نصب الهي است. بايد افزود: ديگر امور و مناصب با واسطه حجيت رهبر، اعتبار پيدا ميكند. پس در نظام اسلامي اين اشكال پيش نميآيد، زيرا اعتبار مقام ولايت از سوي خداوند متعال است.
3 - چه ضرورتي دارد اعضاي خبرگان فقيه باشند؟
از آن رو كه نظام ما، جمهوري اسلامي است و بر اساس ارزشهاي اسلامي آن را پذيرفته ايم، گرچه شكل حكومت جمهوري است، امّا محتواي آن بايد اسلامي باشد، براي رسيدن به اين هدف در رأس اين نظام بايد كسي باشد