معناي فدراسيون
براي روشن تر شدن طرح ياد شده، ابتدا توضيحي پيرامون واژه هاي «فدراسيون»، و «حكومت فدرال» ميدهيم.واژه فدراسيون از واژه لاتين Foedusبمعني «قرار داد» يا «موافقتنامه» برآمده است. فدراسيون هنگامي بوجود ميآيد كه دو يا چند دولت مستقل موافقت كنند كه يك دولت جديد تشكيل دهند و حاكميّت خود را به آن واگذارند و حكومت فدرال، محصول چنين اتّحادي است و خود داراي دو رشته حكومت است: حكومتي مركزي و حكومت هاي محلّي.در حكومت فدرالي، حكومت مركزي در مورد مسائل عمده مربوط به منافع عمومي يا مشترك مانند: امنيّت، اقتصاد، سياست خارجي و ساير مسائل كلان تصميم گيري و اقدام ميكند. و واحدهاي محلّي، يا تشكيل دهنده فدراسيون به مسائلي كه از لحاظ محلّي اهميّت دارند ميپردازند.([1])فدراسيون اسلامي
حال با توجه به اين مقدّمه، فدراسيون اسلامي شكلي از حكومت است كه با مشاركت كشورهاي داراي حكومت مشروع و بر حقّ بصورت اتحاديه بوجود ميآيد و داراي دولت مركزي قدرتمند و دولت هاي محلّي مستقل ميباشد. دولت مركزي عهده دار تصميم گيري و تدبير امور مسلمانان بر مبناي قواعد ديني، در مقياس كلّ جامعه اسلامي است، و با تنظيم قوانين عامّ، كلّ اتّحاديه را به سمت اهداف مادّي و معنوي سوق ميدهد.از سوي ديگر هر يك از كشورهاي عضو اتّحاديه با رعايت مصالح جامعه محلّي خود و با در نظر گرفتن وضعيّت زماني و مكاني آن كشور به وضع قوانين خاصّ و تدبير امور ميپردازد. ضمن آن كه با رعايت و اجراي قوانين عامّ اتّحاديه، خود را در پيشبرد جامعه بزرگ اسلامي و تأمين اهداف آن ياري ميدهد.به اين ترتيب هم در سطح گسترده ـ يعني كلّ جامعه و اتّحاديه اسلامي ـ و هم در سطح هر يك از كشورهاي عضو، حاكميّت اسلام محقّق، و اهداف فردي و اجتماعي حاصل ميگردد.ادامه اين روند (= داشتن حكومت فدرالي) چه بسا به تشكيل حكومت واحد جهاني، براساس الگوي اصلي اسلام منتهي شود، وبيش از پيش سعادتمندي را فراهم آورد.[1]ـ رك: «بنيادهاي علم سياست، عبد الرحمن عالم، ص 342 - 338.