پرسش: آيا دين با آزادي انسان سازگاري دارد؟ - پرسش ها و پاسخ ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش ها و پاسخ ها - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرد، تكليفي هم بر خود او اثبات ميگردد.

ضمناً بايد توجه داشت كه غرض اصلي پرسش و شبهه مذكور اين است كه خدا حقي ندارد كه بر ما تكليف و يا امر و نهي نمايد، اگر حق و تكليفي هست خود مردم مشخص ميكنند و رابطه عبد و مولا و تعبّد و اطاعت محض ديگر جايگاهي ندارد; امروز عصر آزادي و كرامت انسان است.

البته تكليف گريزي و اباي انسان از زير بار اوامر و نواهي خدا رفتن، مختصّ انسان مدرن و امروزي نيست.

از ابتداي آفرينش تمايل به كارهاي خوب و بد در انسان ها بوده است و آنچه باعث شد كه قابيل، هابيل را بكشد اين بود كه يكي از بنيآدم نميخواست قانون را بپذيرد و ميخواست آزاد از تكليف باشد. داستان مبارزه انبياء (ع) با امم سابق، كه در قرآن مكرّر نقل شده است ، سراسر آكنده از انسانهايي حيوان صفت و شيطان پرست است كه از پذيرفتن حق سر باز ميزدند و زير بار تكليف الهي نميرفتند.

به هر حال اساس مدنيّت و تكامل، پذيرش مسئوليت و تكليف و قانون از طرف انسانها است، و اساس اسلام و دين، اطاعت از تكاليف و قوانين الهي است. و نيز شعار همه انبياء دعوت به توحيد (لا اله الا اللّه) است.

از آنجا كه خالق و هستيبخش ما خداست و ما عبد و مملوك او هستيم، هرطور كه بخواهد ميتواند در ما تصرّف كند و امر و نهي نمايد. پس روح دين، آزادي از هر قيد و بند و معبودي است غير از عبوديت حقّ متعال. انسانها تكويناً مختار و آزاد آفريده شده اند و گرچه اصل خلقت انسان و جهان و كمّ و كيف آن با خواست الهي است و با زبان بيزباني تسبيح الهي ميگويد، اما از جهت تشريع، اراده الهي تعلّق گرفته كه راه خوب و بد معرفي شود و انسانها بر اساس حسن اختيار راه سعادت و كمال را انتخاب كنند و از طريق انجام تكاليف الهي به حق عظيم خود كه همانا قرب الي الله است برسند.

پرسش: آيا دين با آزادي انسان سازگاري دارد؟

پاسخ: اين پرسش ـ كه گاه در قالب مغالطه هايي پررنگ و لعاب ارائه ميشود ـ تا كنون به صورت هاي مختلفي طرح شده است، كه مجموع آنها را به دو شكل: درون ديني و برون ديني، ميتوان تقسيم كرد. در شكل درون ديني، با استناد به برخي آيات قرآني سعي ميشود هر گونه محدود كردن آزاديها منافي با دين معرّفي شود. و در شكل برون ديني نيز از سه منظر متفاوت به پرسش فوق نظر شده، و سعي ميشود با تكيه بر مختار بودن انسان، اومانيسم و انسان محوري، و مسئوليّت گريزي و حق خواهي انسان در عصر مدرنيته چنين وانمود شود كه دين حقّ تحديد آزاديها را ندارد، و اساساً بايد دين را به گونه اي تفسير كرد كه در برابر آزادي قرار نگيرد.

ما نخست شكل درون ديني شبهه را پاسخ خواهيم گفت، سپس به پاسخگويي شكل برون ديني شبهه پرداخته، و از هر سه منظر به بحث خواهيم نشست.

الف. شكل درون ديني

اين شكل از شبهه كه از جانب دينداران و مسلمانان طرح ميشود مبتني بر اين است كه اگر دين در امور سياسي و اجتماعي انسان دخالت كند و مردم را ملزم به رفتار خاصي نمايد، و يا آنها را به اطاعت از كسي وادار كند با آزادي انسان در تنافي خواهد بود. چه اينكه انسان موجودي است داراي آزادي و اختيار و هر كاري كه خود خواست ميتواند انجام دهد. اسلام براي آزادي انسان احترام زيادي قائل شده است و بر اساس آيات متعدّدي انسان موظّف به اطاعت از كسي نيست. به عنوان نمونه:

1 - در سوره مباركه غاشيه آيه 22 خطاب به پيامبر آمده است: «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر; اي پيامبر، تو بر مردم سيطره و تسلّط نداري» پس مطابق اين آيه پيامبر نبايد در امور ديگران دخالت كند.

وقتي پيامبر كه بالاترين انسان است حق تصرّف در امور ديگران را ندارد قهراً امام معصوم (ع) و فقيه، و هيچ شخص ديگري نيز چنين اجازه اي ندارد.

2 - در آيه 107 سوره مباركه أنعام ميفرمايد: «و مَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيل; پيامبر ما تو را نگهبان و حافظ مردم قرار نداده ايم و تو وكيل مردم نيستي.»

3 - آيه 99 سوره مائده: «وَ مَا عَلَي الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلاَغَ; بر پيامبر ]وظيفه اي [جز ابلاغ نيست;» يعني پيامبر تنها بايد پيام هاي الهي را به مردم برساند و مردم اگر خواستند عمل ميكنند، و اگر

/ 124