8 - با توجه به تفكيك مشروعيت از مقبوليت، درنظام سياسي اسلام و جايگاه مقبوليت مردمي درحكومت ديني، قيد «جمهوري» نظام، چگونه تفسير ميشود؟ - پرسش ها و پاسخ ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش ها و پاسخ ها - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مخالفت كنند; مثلاً بگويند: ما حكومت ديني را نميخواهيم. با توجه به جواب اجمالي پيش بايد گفت: در اين حال، حاكم شرعي، هنوز شرعاً حاكم است، ولي با از دست دادن مقبوليت خويش، قدرت اعمال حاكميت مشروعش را از دست ميدهد.

تنها در صورتي مشروعيت حكومت ديني از دست ميرود كه او يكي از شرايط لازم حاكميت شرعي را از دست بدهد، ولي در غير اين صورت مشروعيت باقي است.

شايد بتوان دوران امامت امام حسن مجتبي(عليه السلام) و درگيري ايشان با معاويه و فرار سران سپاه آن حضرت به اردوگاه معاويه را نمونه اي از فرض اخير دانست تاريخ نشان داد حضرت به علّت پيروي نكردن مردم از ايشان عملاً حاكميتي نداشتند و مجبور به پذيرش صلح تحميلي شدند، ولي مردم هم مكافات اين بدعهدي و پيمان شكني خود را ديدند و كساني بر آنان مسلّط شدند كه دين و دنياي آنها را تباه كردند.

8 - با توجه به تفكيك مشروعيت از مقبوليت، درنظام سياسي اسلام و جايگاه مقبوليت مردمي درحكومت ديني،
قيد «جمهوري» نظام، چگونه تفسير ميشود؟

اصطلاح «جمهوري» در فلسفه سياسي مفهومي متعين، ثابت و غير قابل تغيير ندارد. گاه اين اصطلاح در مقابل رژيم سلطنتي، گاه در برابر رژيم ديكتاتوري و خودكامه به كار ميرود. نظام حكومتي در امريكا، فرانسه و خيلي از كشورها جمهوري است. حتي شوروي سابق كه رژيم سوسياليستي داشت، خود را جمهوري ميخواند و مناطق تابع آن به عنوان جمهوريهاي شوروي خوانده ميشدند و اكنون كه آزاد شده و خودمختارند، باز جمهوريهاي جديد به شمار ميآيند با اينكه هر يك از اين كشورها با ديگري ـ از جهات گوناگون ـ تفاوت دارد. اگر دقت كنيم ميبينيم خيلي از كشورها كه از لحاظ نوع اداره و تدبير حكومتي، مردمي هستند، هنوز رژيم سلطنتي دارند; مثل انگلستان، بلژيك، تايلند، دانمارك، سوئد و هلند.

نبايد گمان كرد «جمهوري» دقيقاً شكل خاصي از حكومت است، تا نظام فعلي ما ـ كه جمهوري است ـ همان شكل را تقليد كند. هنگامي كه مردم مسلمان ايران به رهبري امام خميني مبارزه با رژيم سلطنتي را شروع كردند و سرانجام آن را برانداختند و نظام جمهوري را به جاي رژيم سلطنتي جايگزين نمودند، بواقع حكومتي را نفي كردند كه معيار مشروعيت خويش را موروثي بودن حاكميت ميدانست. مردم نظامي را جايگزين رژيم سابق كرده اند كه شكل و خصوصيات آن همخوان با موازين اسلامي و ديدگاههاي ديني درباره حكومت است و بر اساس مصالحي كه بايد در اوضاع متغير زمان مورد توجه قرار گيرد، تعيين ميشود. از اين رو بايد ارزشها و احكام اسلامي مبناي عمل مسؤولان نظام باشد، نه اينكه «جمهوري» بودن نظام به معناي «غير ديني» بودن آن قلمداد شود.

9 - آيا اين احتمال وجود ندارد كه در صورت برگزاري

انتخابات مجدّد مردم به جمهوري اسلامــي رأي نـدهـنـد؟

قبل از پرداختن به پاسخ، توضيحي درباره احتمال ضروري است.

احتمال به معناي عام امري است كه در هر جا راه دارد. مثلاً در اتاقي كه شما به استراحت پرداخته ايد، احتمال هست سقف آن فرو ريزد، يا اگر براي اصلاح سر و صورت به آرايشگر مراجعه ميكنيد، احتمال دارد آرايشگر دچار جنون شده، به جاي اينكه با تيغ موهاي زير گلوي شما را اصلاح كند، رگ گردنتان را قطع نمايد! نميتوان گفت اين احتمالات وجود ندارند، ولي اين احتمالات بسيار ضعيف ـ است. شكي نيست هيچ عاقلي به چنين احتمالاتي وقعي نمينهد و آنها را سفيهانه و غيرعاقلانه ميشمارد.

گاهي يك احتمال، قراين و شواهدي دال بر صحت دارد. اين گونه احتمالات را «عقلايي» يا «احتمال به معناي خاص» ميناميم. خردمندان به چنين احتمالاتي ترتيب اثر ميدهند و آنها را در زندگي بعيد نميدانند.

مثلاً اگر كسي در سقف اتاق شكافهايي مشاهده كند، احتمال عقلايي ميدهد سقف فرو ريزد، از اين رو به بنّا مراجعه ميكند، تا آن را تعمير كند.

با توجه به اين توضيح، ميتوان به سؤال چنين پاسخ داد:

احتمالي كه در سؤال مطرح شده، احتمال عقلايي نيست، بلكه احتمال به معناي عام است; پس جواب دادن به اين احتمال، لزومي ندارد.

/ 124