در طول تاريخ بشر، «آزادي» همواره به عنوان يكي از آرمان هاي مقدّس و والا براي افراد و جوامع انساني مطرح بوده و داعيه داران «آزاديخواهي» در ميان همه اقوام و ملل از ارزش و احترام خاصّي برخوردار بوده و انسان هايي بزرگ و در خور ستايش به شمار ميروند. آزادي در منظر انسان ها آن چنان مهمّ و حياتي جلوه ميكرده كه حاضر شده اند براي نيل به آن متحمّل رنج ها و مشقّت هاي طاقت فرسا شده و جان و مال و همه هستي خود را در راه آن فدا نمايند و صدها هزار و بلكه ميليون ها نفر در پاي آن جان باخته اند. و بيجهت نيست كه وقتي در مقطعي از تاريخ، انديشه اي بنام «ليبراليسم» ظهور ميكند به سرعت در سراسر دنيا منتشر شده و طرفداران زيادي مييابد; به طوري كه امروزه بسياري از كشورها و شخصيت ها و انديشمندان آنها، ليبراليسم را به عنوان يكي از اصول قطعي و برگشت ناپذير نظام و تفكر خود تلقّي كرده و به آن مباهات ميكنند.اما براستي آزادي چيست و مشخّصاً چه مفهومي دارد؟ اصول و مشخّصه هاي ليبراليسم كدامند؟ اصولاً آيا