پرسش ها و پاسخ ها نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
باشد و بنابراين مردم بايد حق داشته باشند نسبت به هر كسي آنچه ميخواهند بگويند، و به هرگونه كه خواستند اعتراض خود را بيان نمايند.امّا آيا در اسلام و نظام اسلامي نيز چنين ديدگاهي پذيرفته است كه هر كسي آزاد باشد آنچه را خواست، و به هر شيوه اي بگويد؟ آيا هر سخني را در هر جمعي ميتوان گفت و يا هر نوشته اي را ميتوان در اختيار ديگران گذارد تا مطالعه كنند؟ يا خير; بعضي از سخن ها ممنوع است؟ همگان ميدانند كه آزادي مطلق و بدون حد و مرز معنا و امكان ندارد و آزادي عمل و بيان و آزاديهاي اجتماعي و سياسي به هرحال حدودي دارند. ما معتقديم حد آزادي، مصالح واقعي جامعه ـ اعم از مادي و معنوي ـ است و اگر كاري بر خلاف قوانين اسلام بود هرگز آزاد نخواهد بود. ولي در غرب آزادي هر شخصي محدود به آزادي ديگران است. يعني هر كسي ميتواند هر عملي را انجام دهد بشرطي كه مزاحم آزادي ديگران نشود. روشن است كه اين دو مبنا متفاوت از يكديگر، و غيرقابل جمع اند.در اسلام، گفتن و شنيدن و خواندن و ساير اعمال احكامي دارند. و هر چيزي قابل گفتن يا شنيدن نيست.مثلاً به زبان آوردن دروغ، غيبت، تهمت و اسرار مردم جايز نيست. همان گونه كه چاپ و نشر و خريد و فروش مطالب گمراه كننده جايز نيست و در بحث مكاسب محرمّه از كتب فقهي ما نيز آمده است كه خريد و فروش كتب ضالّه حرام است. يعني نوشته هايي كه حاوي مطالبي هستند كه احتمال ميرود خواندن آن موجب انحراف فكري خواننده شود اساساً نبايد خريداري گردد تا چه رسد به خواندن يا نقل آن براي ديگران. از اين بدتر آن است كه كسي در كشور اسلامي در ضمن كتاب، مقاله، نشريه و روزنامه اي عليه اسلام، قوانين الهي و مقدّسات ديني تبليغ، يا به آنها توهين كند و يا احكام اسلامي را مورد تمسخر و استهزاء قرار دهد كه چنين كاري يقيناً حرام و منكر است و بايد مورد نهي و منع قرار گيرد. و مردم مسلمان بايد با آن مقابله كنند و ابتدا از طريق گفتن و تذكر دادن و در مرحله بعد از طريق شكايت به دولت و مراجع قضايي با اين گونه اقدامات برخورد جدّي نمايند.از جمله مهمترين وظايف دولت اسلامي نيز همين است كه براي رعايت مصالح مادي و معنوي و اخلاقي شهروندان و مردم مسلمان، از حركت هاي خلاف اسلام و منكرات در عرصه هاي مختلف فرهنگي، مطبوعاتي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي جلوگيري نمايد. قرآن كريم بيشتر از هر منبع اسلامي ديگر، وظيفه مسلمانان را در مقابل سخناني كه بر خلاف اسلام و احكام آن است چنين مشخص مينمايد: «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ اِذَا سَمِعْتُمْ اَيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَءُ بِهَا فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّي يَخُوضُوا فِي حَدِيث غَيرِهِ إِنَّكُمْ إِذَاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقينَ وَ الْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً[1]; و البته ]خدا[ در كتاب ]قرآن [بر شما نازل كرده كه: هرگاه شنيديد آيات خدا مورد انكار و ريشخند قرار ميگيرد، با آنان منشينيد تا به سخني غير از آن درآيند، چرا كه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگي در دوزخ گرد خواهد آورد.» قرآن هشدار ميدهد كه اي مسلمان! اگر نزد كافرين و مسخره كنندگان آيات و احكام الهي حاضر شدي و سخن آنها را شنيدي، بدان كم كم ايمانت از بين خواهد رفت و تو نيز به جرگه كافرين و منافقين خواهي پيوست، چرا كه افراد داراي ايمان قوي همچون سلمانها و ابوذرها بسيار كم اند و افراد ضعيف الايمان هميشه در معرض از دست دادن ايمان خود هستند.آنچه از اين آيه نتيجه ميگيريم اين است كه پاي هر سخني نبايد نشست، و حتّي با هر كسي نبايد نشست و برخاست نمود. هر سخني را در هر محفلي نميتوان، و نبايد گفت، و هر مطلبي را ـ خصوصاً در سطح كلان و در حدّ روزنامه ها و مجلاّت و رسانه هاي عمومي ـ نبايد نوشت يا خواند.در اينجا ممكن است سؤال شود كه مگر قرآن خود ترويج نكرده است كه سخنان متفاوت و مخالف را بشنويد و بهترين آنها را پيروي كنيد؟ [2] مگر نبايد سخن افراد مختلف را شنيد و بررسي كرد و پاسخ داد و نقاط ضعف و قوّت را جدا كرد؟ و مگر در صدر اسلام و در زمان ائمه، مخالفين سخنان كفرآميز خود را مطرح نميكردند؟ در مقام پاسخ بايستي گفت كه اسلام و قرآن هيچگاه بطور كلي از سخنان كفرآميز و غلط جلوگيري نميكند و