پرسش ها و پاسخ ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش ها و پاسخ ها - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بنابراين، «تفكّر التقاطي» در اصطلاح عبارت است از: مجموعه اي از نظريّات كه از گرايشهاي متفاوت و گاه متناقض برگرفته شده، در كنار هم گرد آمده است و چون بنيانها و زيرساخت هاي اين گرايشها و نظريّات، ناهمگون و يا در مقابل هم اند ـ به عنوان نمونه، برخي برخاسته از مكاتب «انسان محور يا اومانيسم»اند، و برخي ديگر برخاسته از مكاتب «خدامحور»، برخي برگرفته از گرايش مبتني بر «اصالت فرد» و برخي برگرفته از گرايش هاي مبتني بر «اصالت جمع»، پاره اي برآمده از «ليبراليسم» و «سكولاريسم»، و پاره اي ديگر مبتني بر «دين محوري» هستند ـ دارندگان تفكّر التقاطي بعضاً به ورطه پلوراليسم و نظريّه همه صدقي اديان و انديشه ها در افتاده اند.

در جامعه اسلامي ما نيز، به ويژه در نيم قرن اخير، اين نوع تفكّر (=تفكّر التقاطي) در ميان كساني كه از قوّت فكر و قدرت تحقيق علمي لازم برخوردار نيستند، رايج بوده است. كم نيستند افرادي كه از يك سو مسلمان اند و در مقام سخن حاضر نيستند دست از تماميت اسلام و عقايد ديني بردارند، امّا از سوي ديگر سخت شيفته نظريات ديگران در زمينه هاي مختلف اند و در عين حال نه در مسائل ديني تخصّص لازم را دارند و نه در همه زمينه هايي كه در آن به اظهار نظر پرداخته اند.

البتّه در چنين مواردي حق طلبي اقتضا ميكند كه انسان يك بازنگري دقيق بر افكار خويش داشته باشد تا خداي ناكرده هوي و هوس بر منطق و عقل او غالب نشده باشد، و آدمي ناخوداگاه در دام فريبكاران نيفتد.

در برخي روايات اسلامي نيز تعبيري با عنوان «اجتهاد به رأي» وجود دارد كه عبارت است از اِعمال پيشداوري و تمايلات شخصي در استنباط احكام. اين شيوه برداشت از دين شديداً مورد نكوهش اين دسته از روايات است و در نقطه مقابل برداشت صحيح و عقلاني از دين ـ كه به فقاهت معروف است ـ قرار دارد.

آدمي قبل از پژوهش در هر مسأله اي ممكن است داراي يك سلسله پيشينه ذهني و تمايلات شخصي باشد كه اگر در مقام تحقيق آنها را واننهد، نتيجه بدست آمده از پژوهش بالطبع ناب و بي پيرايه نخواهد بود. از اين رو، دخالت دادن برخي انگيزه هاي دروني مانند: شهرت طلبي، كسب محبوبيّت و جايگاه اجتماعي، يا منافع شخصي ديگر، در برداشت از دين، كه انسان را واميدارد تا به گونه اي احكام و معارف ديني را توجيه و تفسير كند كه در نهايت به نفع خواسته هاي نفساني او باشد، «اجتهاد به رأي» نام دارد. اين گونه برداشت از دين در حقيقت تحميل عقيده و نظر خود بر دين است، نه برداشت بيطرفانه و حقيقت طلبانه از آن.

وجود شرط عدالت و تقوا در كنار شرط اجتهاد (= توان برداشت روشمند و عقلاني از دين) در مورد كساني كه عهده دار مرجعيّت ديني مردم هستند براي جلوگيري از همين «اجتهاد به رأي» ميباشد و با تلفيق اجتهاد و فقاهت با عدالت و تقوا است كه هم شرط علمي لازم و هم صلاحيّت اخلاقي برداشت از دين محقّق ميشود. در نتيجه، آنچه به عنوان نتيجه اين پژوهش استنباط ميشود در مورد مجتهد و مقلدّين او حجيّت خواهد داشت.

واژه اي ديگري نيز در عرف ديني به كار ميرود كه «بدعت در دين» نام دارد. بدعت كه عبارت است از: نسبت دادن آنچه از دين نيست به دين، نتيجه اجتهاد به رأي و برداشت التقاطي از منابع ديني است. زيرا همان گونه كه گفتيم اجتهاد به رأي دخالت دادن پيشينه هاي ذهني و نظريّات از پيش پذيرفته شده، در برداشت از دين است و اين نظريّات نوعاً از مكاتب و گرايش هاي غير ديني و يا حتّي ضد ديني در ذهن پژوهشگران حاصل ميآيد، والاّ اگر اينها نيز برآمده از دين و بخشي از آن بودند هرگز نميتوانستند با بخشهاي ديگر دين در تنافي باشند.

بنابراين، ميتوان بدعت را نتيجه تفكر التقاطي، و تفكّر مذكور را نتيجه دخالت تمايلات نفساني و سليقه شخصي در شناخت و تفسير دين دانست.

ناگفته نماند كه آنچه صاحبان تفكّر التقاطي به دين نسبت ميدهند، چون قرين فهم سليم و بيطرفانه از دين و همراه با مقدّمات و شرايط لازم براي اين كار نبوده است، عقلاً و شرعاً نه در مورد خود دارندگان اين گونه تفكّر و نه در مورد ديگران حجيّتي ندارد و هرگز نميتواند پاسخگوي سؤال خداي متعال از چرايي اعمال در آخرت باشد.

مقصود از دين اقلّي و اكثري چيست؟ و اساساً قلمرو دين در زندگي بشر در دو فرهنگ اسلامي و غربي كدام
است؟

صرف نظر از اين كه هر دين خاصّي چه توصيه هايي درباره زندگي بشر دارد، به عنوان نگاه برون ديني اين

/ 124