پرسش ها و پاسخ ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش ها و پاسخ ها - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تضميني بر صحّت آن وجود ندارد. بنابراين، هيچ كس حق ندارد ادّعا كند كه فهم من از ديگري برتر است و بر همين اساس صراطهايي مستقيم به جاي صراط مستقيم خواهيم داشت و همه برداشت ها، در عين چندگانگي، جلوه هايي از حقّ اند كه همگي ما را به يك مقصد ميرسانند! و در نتيجه ديني بر دين ديگر ترجيح ندارد.

بديهي است كه بر اساس اين نگرش راست و دروغ، خوب و بد، حق و باطل و دين باطل واژه هايي بيمعنا هستند;

زيرا بر اساس ديدگاه مذكور هر فرد، دسته و گروهي هر چه در باب دين و خدا بگويند، اگر چه گفته هاي متناقض با يكديگر، همه بر حق و صادق اند.

به نظر ميرسد بطلان نظريه صراطهاي مستقيم بر حسب تفسير مذكور ـ با اندك تاملي روشن ميشود، زيرا ادّعاهاي اديان در بسياري از مسائل متفاوت و متناقض است و بر حق بودن همه آنها به معناي بر حق بودن طرفين نقيض است كه عقل سليم بالبداهه آن را مردود ميداند و به عنوان نمونه هيچ عاقلي تثليث مسيحي را با توحيد مسلمانان به عنوان دو قرائت از يك موجود (= خدا) نميتواند به رسميت بشناسد.

آنچه بايد در اينجا بدان توجه داشت فرق اساسي بين اين نوع نگرش در زمينه معرفت شناسي ـ كه همه معرفت هاي بشري و از جمله معرفت ديني را نسبي و تابع ذهنيت ها و پيش فرضهايي ميداند كه از زمينه هاي اجتماعي و ديگر علوم گرفته شده است ـ و مسأله اختلاف برداشت فقها از مدارك فقهي در برخي مسائل جزئي و فرعي دين است; چون اين دو، دو حوزه جداي از يكديگرند و هرگز نميتوان اختلاف فتاوي را شاهدي بر صحت پلوراليسم ديني گرفت.

آنچه به عنوان پلوراليسم ديني، در بُعد نظري، تحت عنوان قرائت هاي مختلف از آن سخن گفته ميشود نظريه اي است كه منطقاً توجيهي ندارد، در حالي كه نه تنها اختلاف فهم فقهاء از بعضي از مدارك فقهي در بعضي از فروعات ديني امري است طبيعي، بلكه تغيير برداشت يك فقيه از مدرك فقهي واحد در دو زمان، و در نتيجه تغيير فتواي او ـ مطلبي كه نمونه هاي آن را شاهديم ـ واقعه اي طبيعي است. براي توضيح بيشتر به لزوم تفكيك بين دو نوع علوم و معارف انساني اشاره ميكنيم.

1 - علوم ثابت و تغييرناپذير
.

2.
ـ شناخت هاي عادي تغييرپذير.

بخشي از معارف بشر علومي هستند كه هرگز در باب آنها شك و ترديد و احتمال تغيير راه ندارد، نمونه اين قسمت هم در باب معارف عقلي غير ديني يافت ميشود و هم در معارف ديني. مثلاً انسان يقين دارد يك سر دارد آنهم در بالاي بدن خود و هرگز انسان عاقلي پيدا نميشود كه بگويد تا به حال اشتباه ميكردم كه خود را داراي يك سر ميدانستم; من دو سر دارم آنهم در زير پاهايم!! يا معتقد باشد 4 = 2 + 2 قرائتي قديمي است و حالا بايد حاصل اين جمع را عدد 5 بدانيم. در اصول و ضروريات دين نيز هرگز مسلماني پيدا نميشود كه معتقد باشد خدا دوتا است، يا نماز صبح يك ركعت است; يا به جاي ماه رمضان ماه رجب را بايد روزه گرفت.

كتب فقهي مملو از احكام قطعي و تغييرناپذير است كه هيچ تغيير يا اختلاف فتوا در آنها مشاهده نميشود.

اما دسته ديگر نظريات ظنّي است كه ميتواند متأثر از زمينه ها و ساختارهاي فرهنگي و اجتماعي باشد و احياناً ممكن است علوم ديگر در شكل گيري آنها نقش داشته باشد. در اين گونه معارف چه بسا با تغيير پيش فرضها و ساختارهاي خاصّ فرهنگي ـ اجتماعي تغييراتي به وجود ميآيد; چنانكه در معرفت هاي عادي وضع به همين منوال است.

در علوم و معارف غير ديني كم نيستند نظريه هاي علمي از قبيل نظريه زمين مركزي كه بطلان آنها ثابت شده است و يا احتمال تغيير در باب آنها وجود دارد. در احكام جزئي فرعي ديني نيز نمونه هاي از تبدّل رأي و اختلاف در فتوا مشاهده ميشود; به عنوان نمونه فقهاي سابق از ظاهر مدارك فقهي چنين استنباط ميكردند كه آب چاه كر نيست و با ملاقات با نجاست نجس ميشود و تطهير آن با كشيدن مقدار معيني از آب آن حاصل ميشود، در حالي كه امروزه فقها آب چاه را كر تلقي ميكنند كه با ملاقات نجاست نجس نميگردد. نمونه ديگر، اختلاف برداشت فقها در اين كه در ركعت سوم و چهارم نماز گفتنِ يك مرتبه تسبيحات اربعه كافي است يا سه مرتبه گفتن واجب است.

اين گونه اختلافات جزئي در برداشت از مدارك فقهي امري است ممكن، لكن آنچه عقلاً و منطقاً نميتوان پذيرفت اين است كه اين تغييرات جزئي و روبنايي را مستمسك قرار دهيم و بگوييم چون در اين موارد جزئي تبدّل رأي و اختلاف در فتوا پيدا شده است، پس بشر هيچ گونه معرفت ثابت و يقيني نميتواند داشته باشد و

/ 124