انسان به طور كلى در فرمان مبارك
در اين فرمان مبارك انسانها به طور كلى در همه ى جوامع و در همه ى قرون و اعصار بدون هيچ گونه تبعيض از شايسته ترين سياست و حقوق و اقتصاد و فرهنگ به معناى عام به طورى برخوردار مى گردند كه مى توانند با همديگر در مسير حيات معقول قرار بگيرند.اين فرمان مبارك همانگونه كه از محتويات موادش برمى آيد، قابل تعميم بر همه ى جوامع بشرى است، به طورى كه مى توان گفت: اگر روزى يك دولت جهانى تحت مديريت الهى در روى زمين برقرار گردد، همين فرمان با توسعه اى در تطبيق مواد آن، و با تفسيرها و تاويلهاى مناسب و منطقى، برنامه ى اساسى همان دولت جهانى الهى خواهد بود، زيرا در اين فرمان مبارك نه خصوصيات جغرافيائى مطرح است، و نه تبعيضات نژادى و قومى، و نه تاريخى و فرهنگى و نه امتيازات ديگر.
در اين فرمان مبارك انسانهائى كه جامعه را تشكيل مى دهند، چيزها نيستند، بلكه كسانى هستند كه طبيعت اصلى خود را از دست نداده اند. و به عبارت ديگر افراد جامعه يا جوامعى كه اين فرمان برنامه ى مديريت آنها را بيان مى كند، مسخ شدگانى به وسيله ى سياستهاى ماكياولى و وسوسه هاى قدرت پرستى توماس هابس و نفع گرائيهاى عصر حاضر در جوامع غربى و منحرف كنندگان آزادى و تمايلات نمى باشند، بلكه همانگونه كه متذكر شديم، انسانهائى طبيعى هستند كه حيات و كرامت و آزادى معقول آنان به وسيله ى قدرتها وضع و تعيين و يا دگرگون نمى گردد، و اگر هم عواملى از داخل يا از خارج موجب مسخ شدن افرادى از جامعه شود، زمامدار مطابق همين فرمان آنان را به مسير طبيعى خود راهنمائى و توجيه مى نمايد.
انسان در اين فرمان با همه ى نهادها و استعدادها كه دارد مطرح، و وحدتى كه ميان انواع مثبت آنها در حيات معقول وجود دارد به فعليت مى رسد
يكى ديگر از فرقهاى اين فرمان با منشورات ديگر در اينست كه انسان در اين فرمان با همه ى نهادها و استعدادها، و با وحدتى كه اين نهادها و استعدادها دارا مى باشند، مورد مديريت عمومى قرار مى گيرد، نه از يك يا چند بعد محدود.
در اين فرمان مبارك زمامدارى كه مديريت جامعه را به عهده مى گيرد، اداره ى همه ى ابعاد انسانهاى جامعه را از تنظيم حيات طبيعى افراد و گروه ها گرفته تا امكان پذير ساختن ورود به حيات معقول و رهسپار نمودن آنان به عظمت و كمال ربوبى متعهد مى شود، و به همين جهت است كه اميرالمومنين عليه السلام چنانكه در مباحث آينده خواهيم ديد مالك اشتر را كه اجراءكننده فرمان مبارك است و خود در حداكثر ممكن مورد تعليم و تربيت آن بزرگوار قرار گرفته بود در بيش از 16 مورد مخاطب قرار داده و او را از همه ى ابعاد براى مديريت جامعه به ترتيبى كه در بالا گفتيم "از تنظيم حيات طبيعى گرفته تا امكان پذير ساختن ورود به حيات معقول و رهسپار نمودن او به ديدار عظمت و كمال ربوبى" آماده مى سازد. در اين فرمان حقائقى
را كه اميرالمومنين عليه السلام در ساختن شخصيت مالك مى فرمايد: از وى مى خواهد كه افراد جامعه اى را كه زمامدارى آن را به عهده گرفته است با آن حقائق تربيت نمايد.