حکمت اصول سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اصول سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مالكا، دورترين و مبغوض ترين مردم در نزد تو كسى باشد كه بيشتر درصدد پيدا كردن و ابراز عيوب مردم است، زيرا در مردم عيوبى است كه شايسته ترين انسان ها براى پوشاندن آنها زمامدار است، پس آنچه را كه از تو پوشيده است، كشف مكن، زيرا جز اين نيست كه تكليف تو پاك كردن چيزيست كه بر تو ظاهر گشته است و خداوند متعال خود درباره ى آنچه از تو مخفى است حكم خواهد كرد، مالكا، تا بتوانى پرده بر روى آنچه پوشيده شود بينداز، تا خداوند سبحان آنچه را كه مى خواهى از تو براى رعيتت پوشيده بماند، مخفى بدارد، گره هر كينه را از دلهاى مردم باز كن و عامل هرگونه عداوت را از خود قطع كن و از هر چيزى كه براى تو واضح نيست چشم بپوش و هرگز براى تصديق سخن چين شتاب مكن، زيرا سخن چين خيانت پيشه است اگر چه خود را به خيرخواهان تشبيه كند و هرگز در مشورتهايت بخيل را داخل مكن كه ترا از بخشش و احسان باز مى دارد و وعده ى فقر بتو مى دهد و آدم ترسو را هم در مشورت دخالت مده، زيرا كه ترا به ناتوانى مى كشاند و آدم حريص را از اين كار مهم دور بدار، زيرا لئامت را از روى تعدى در نظر تو مى آرايد، همه اين
صفات پست بخل، ترسوئى و حرص غرائزى است متنوع كه جامع همه ى آنها بدگمانى بخدا است.

بدترين وزراى تو كسى است كه پيش از تو وزارت اشرار را داشته و در گناهان شريك آنان بوده است، هرگز او را از خواص خود قرار مده، زيرا آنان ياران گنه كارانند و برادران ستمكاران و تو مى توانى جانشينانى بهتر از آنان را پيدا كنى كه نظرياتى مثل آنان دارند و نفوذ آنان را نيز دارا بوده و در عين حال از وزر و وبال و گناهان آنان به دورند، كسانى كه هيچ ستمكارى را در ستم ورزى و گنهكارى در ارتكاب گناه كمك نكرده اند، زحمت آنان براى تو سبكتر، و يارى آنان براى تو نيكوتر و از نظر عطوفت بتو مايل تر، با اشخاصى جز تو كم انس تر مى باشند، پس اينگونه انسانهاى ممتاز را براى مجالس سرى و علنى خود اختصاص بده، سپس مقدم ترين خواص در نزد تو گوياترين آنان باشد درباره ى حق اگر چه تلخ بوده باشد و كسى باشد كه در مواردى كه خداوند براى اوليائش اكراه دارد، كمترين يارى را نمايد- آن موارد هر اندازه هم كه مطلوب هواى تو باشد و همواره به مردمى كه اهل پرهيزگارى و صدقند بپيوند، سپس آنان را تمرين و تكليف كن كه در شان تو مبالغه نكنند و ترا به عدم ارتكاب باطل ستايش نكنند، زيرا مداحى زياد كبر مى آورد و وادار به غرور مى نمايد.

مالكا، هرگز آدم نيكوكار و بدكار در نزد تو مساوى نباشند، زيرا چنين تسويه اى نيكوكاران را به انجام كارهاى نيكو بى رغبت و مردم بدكار را به كارهاى زشت تحريك و تشويق مى نمايد و هر گروه از نيكوكاران و بدكاران را به چيزى ملزم كن كه خود را به آن ملتزم ساخته اند و بدان هيچ انگيزه اى براى خوش گمانى زمامدار درباره ى رعيتش شديدتر از احسان وى به رعيت و سبك كردن مشقتها از دوش آنان و تحميل نكردن تكليفى كه متوجه آنان نيست، نمى باشد، در اين موضوع اقدامات تو بايد به طورى باشد كه خوش گمانى مردم جامعه براى تو فراهم آيد، زيرا اميد و خوش گمانى، مشقت و رنجهاى دامنه دار را از تو قطع مى كند و شايسته ترين شخص براى خوش گمانى تو كسى است كه از عهده ى آزمايش تو به خوبى برآمده باشد و شايسته ترين شخص براى بدگمانى تو كسى است كه از بوته ى آزمايش تو بدر آمده باشد.

و هرگز سنتى نيكو را مشكن كه پيشتازان اين امت به آن عمل نموده و موجب تشكل انسانى عالى امت شده و مردم جامعه بر مبناى آن به حيات صالحه نائل گشته اند و هرگز سنتى را بنيان مگذار كه به چيزى از آن سنت هاى گذشته ضررى برساند، كه در نتيجه پاداش نصيب سنت گذاران نيكو شود و وبال سنت شكنى
گريبان ترا بگيرد.

/ 339