كاتبان و مقام كاتب - حکمت اصول سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اصول سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كاتبان و مقام كاتب


تحقيق و بررسى درباره كاتبان كه در اين فرمان مبارك با لفظ كتاب آمده است [ در مقدمه ى كتاب الوزراء او تحفه الامراء فى تاريخ الوزراء تاليف ابوالحسن هلال بن محسن بن الصابى- تحقيق عبدالستار احمد فراج ص ن چنين آمده است: در دورانهاى گذشته ى اسلامى، كاتبان تدبير در امور را نيكو و فنون سياست و نظام دولت را مى دانستند و تنظيم مى كردند، و هيچ كس از آنان به مقام كاتب بودن نمى رسيد مگر بعد از آنكه فرهنگ و مدارك او به غايت ترقى و كمال مى رسيد. داوود بن الجراح در نيمه ى قرن سوم كتابى بنام "اخبار الكتاب" نوشته است، نقل از الفهرست النديم ص 142 و شايد اولين مولف در موضوع كاتبان شخص مزبور باشد، النديم در كتاب فهرست از صفحه ى 131 تا صفحه ى 155 در حدود 115 كاتب بمعناى عام كاتب با مشخصات كمى آورده است. ]

از مجموع منابع اوليه و تاليفات صاحبنظران درباره ى فلسفه ى سياسى اسلام كه در اين مورد مى توان از آنها بهره بردارى نمود، شغل كاتب بسيار بااهميت و حساس است، لذا زمامدار اسلامى بايد در انتخاب كاتب فوق العاده دقيق باشد، و شرائط اين منصب را درباره ى هر كسى كه مى خواهد به اين كار بگمارد مراعات نمايد.

عبارات فرمان مبارك بدينقرار است: ثم انظر فى حال كتابك فول على امورك خيرهم، و اخصص رسائلك التى تدخل فيها مكائدك و اسرارك باجمعهم لوجوه صالح الاخلاق ممن لاتبطره الكرامه فيجترى بها عليك فى خلاف لك بحضره ملاء، و لا تقصر به الغفله عن ايراد مكاتبات عمالك عليك و اصدار جواباتها على الصواب عنك فيما ياخذ لك و يعطى منك و لا يضعف عقدا اعتقده لك و لا يعجز عن اطلاق ما عقد عليك و لا يجهل مبلغ قدر نفسه فى الامور، فان الجاهل بقدر نفسه يكون بقدر غيره اجهل، ثم لا يكن اختيارك اياهم على فراستك، و استنامتك و حسن الظن منك فان الرجال يتعرضون لفراسات الولاه بتصنعهم و حسن خدمتهم، و ليس وراء ذلك من النصيحه
و الامانه شى ء و لكن اختبرهم بما ولوا للصالحين قبلك، فاعمد لاحسنهم كان فى العامه اثرا و اعرفهم بالامانه وجها فان ذلك دليل على نصيحتك لله و لمن وليت امره، و اجعل لراس كل امر من امورك راسا منهم لايقهره كبيرها و لا يتشتت عليه كثيرها. و مهما كان فى كتابك من عيب فتغابيت عنه الزمته سپس در حال كتاب "كاتبان" خود دقت كن و بهترين آنان را براى امور مديريت انتخاب و نصب كن، و آن نامه هائى كه چاره جوئيها و اسرار تو در آنها نوشته مى شود، در اختصاص آن كاتبى قرار بده كه بيش از همه جامعه اخلاق حميده باشد و از كسانى باشد كه احترام و اكرام او را فاسد نكند كه در نتيجه با اظهار مخالفت با تو در حضور بزرگان و اولياى امور بر تو جرئت كند و از كسانى باشد كه غفلت و مسامحه كاريهايش از ارائه ى نامه هائى كه از عمال براى تو رسيده يا صادر نمودن پاسخهاى صحيح آنها در آنچه كه براى تو مى گيرد و يا از طرف تو عطا مى كند موجب كوتاهى او گردد، معاهده اى كه براى تو مى بندد، سست و شكننده نباشد و از منحل كردن معاهده اى كه براى تو بسته است "و آن معاهده بر ضرر تو بوده است" ناتوان نباشد، او نبايد به ارزش واقعى خود در امور مربوطه نادان باشد زيرا كسى كه به ارزش واقعى خود جاهل باشد، به ارزش ديگران نادانتر است.

و سپس كسانى را كه به منصب كاتب انتخاب مى كنى بر مبناى فراست "دريافت به وسيله ى حدس قوى" و دلباختگى و خوش گمانى درباره ى انتخاب شدگان نباشد، زيرا مردانى "كه وارد در كارهاى اجتماعى و سياسى هستند" به وسيله ى تصنع و تظاهر به خوش خدمتى كه در باطن هيچگونه خيرخواهى و امانتى ندارد، خود را در معرض فراستهاى زمامداران درمى آورند، "تا در دلهاى آنان نفوذ كنند" بلكه آنان را با كارهائى كه در تصدى براى شغل كاتبى به زمامداران صالح پيش از تو انجام داده اند آزمايش كن و ملاك انتخاب را نيكوترين اثر در ميان عموم مردم كه از آنان بروز كرده است و همچنين معروفترين آنان از نظر امانت قرار بده، زيرا چنين انتخابى دليل خيرانديشى و خيرخواهى تست در راه خدا و درباره ى كسى كه منصب را از او گرفته اى و در راس هر امرى، رئيسى از آنان قرار بده "آنچنان ضعيف نباشد" كه كار بزرگ از آن امور او را مغلوب بسازد و كثرت آن كارها موجب پراكندگى آنها در نظر او نگردد "كه باعث سردرگمى او شود".

و هر عيبى كه در كاتبان تو وجود داشته باشد، و تو از آن غافل شوى "و يا بى اعتنائى كنى" تو درباره ى آن ملزم و مسئول خواهى بود، پيش از بررسى و تحقيق در شرائط كاتب لازم است كه مقدارى در توضيح معناى اصطلاحى كاتب كه در حكومتهاى اوليه ى مسلمين متداول بوده است، بحث داشته باشيم.

/ 339