توضيحى درباره تقوا و تقواى سياسى و ديگر امور اداره كننده بشرى - حکمت اصول سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اصول سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توضيحى درباره تقوا و تقواى سياسى و ديگر امور اداره كننده بشرى

اميرالمومنين عليه السلام درباره ى تقوى و لزوم آن براى انسانى كه مى خواهد در اين دنيا در مسير حيات معقول حركت كند مطالب بسيار بااهميتى را فرموده اند: ما مى توانيم در اين مبحث پيرامون دستور يكم اميرالمومنين عليه السلام "تقوى"، خلاصه اى از آن مطالب را متذكر شويم:... آن حب ذات كه علاقه به ذات و تضمن مقصود و اشتياق به دوام زندگى نيز ناميده مى شود، همان اصل الاصول است كه ما آن را صيانت ذات مى ناميم، در اينجا نيازى به توضيح و استدلال مبسوط براى شناساندن و اثبات اصل مزبور نداريم، زيرا همه با آن فعاليت بسيار گسترده و عميق درونى براى داشتن و ادامه ذات كه با اصطلاحات فوق ادا مى شود، آشنائى كامل داريم، و همانطوريكه تمام اوقات عمر را براى به وجود آوردن عوامل زندگى مطلوب مى كوشيم، همچنين براى برداشتن موانع از سر راه همان زندگى نهايت تلاش را انجام مى دهيم، آنچه كه براى شناخت ماهيت تقوى بايد مورد اهميت و دقت قرار بگيرد، اقسام اساسى صيانت است كه بدين ترتيب است:

1- صيانت ذات طبيعى.

2- صيانت ذات مطلوب "ايده آل".

3- صيانت ذات تكاملى. [ عامل اين فعاليت كه صيانت ذات در هر سه قسمش ناميده مى شود خود همان ذات است، يعنى اين فعاليت از خود ذات مى جوشد و موجبات بقاء ذات و مركب آن را مى جويد و عوامل مزاحم را از سر راه خود برمى دارد. ]

1- صيانت ذات طبيعى: همانطوريكه از كلماتش پيدا است، عبارتست از حفظ و حراست و نگهدارى جدى حيات كه همه ى جانداران دنيا از آن برخوردار مى باشند، و اين يك فعاليت جبرى در حيوانات و شبه جبرى در بنى نوع انسانى است.

2- صيانت ذات مطلوب "ايده آل" كه به يك اعتبار در نوع انسانى در جريان است، مسلم است كه هيچ انسانى در هر شرايطى هم كه قرار گرفته باشد، با ذات طبيعى رها شده در عرصه ى پر نوسان و مزاحم طبيعت، زندگى نمى كند، بلكه با نظر به طرز تفكرات و خواسته ها و آرمانهائى كه دارد و با توجه به جبرهاى زندگى اجتماعى و محيطى با ذاتى مخصوص كه مطلوب و ايده آل او است، زندگى مى نمايد.

3- صيانت ذات تكاملى: كه نوع تكامل يافته ى صيانت ذات مطلوب است، عبارت است از تبديل تدريجى ذات "يا خود يا من طبيعى" طبيعى به ذات "يا خود من تكاملى" اين تبديل كه در حقيقت مى توان آن را پرواز تكاملى ناميد، با دو بال انجام مى گيرد:

1- بال جذبه ى كمال

2- بال دفع نقص "تهذيب و تزكيه ذات"... تقوى عبارتست از اين قسم سوم كه آن را صيانت تكاملى ذات با دو بال جذب كمال و دفع نقص مى ناميم. اميرالمومنين عليه السلام در هر يك از اين دو بال پرواز مطالب لازم و كافى را بيان فرموده اند. آنچه كه در تفسير فرمان به عنوان دستور اول "تقوى" بايد مورد تحقيق قرار بگيرد، اينست كه مالك اشتر به عنوان مدير سياسى يك جامعه ى اسلامى از طرف اميرالمومنين تعيين مى شود، تعيين كننده سيدالموحدين مولى المتقين اميرالمومنين عليه السلام است كه شرط بودن تقواى زمامدار "مدير سياسى" را براى اداره ى جامعه ى انسانى از اعماق روحش شهود و دريافت فرموده است، و او بهتر از همه مى داند كه هيچ زمامدارى بدون داشتن تقوى، محال است كه بتواند با حقوق اساسى سه گانه نوع انسانى "حق حيات، حق كرامت، حق آزادى معقول" آشنائى داشته باشد، چه برسد به اينكه همه ى افراد و گروه هاى جامعه را در مسير مراعات جدى آن حقوق توجيه كند و به حركت درآورد.

/ 339