اقسام شخصيت انسانى در اسلام - حکمت اصول سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اصول سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


اقسام شخصيت انسانى در اسلام

بحثى در حقوق اساسى سه گانه: حق حيات، حق كرامت، حق آزادى معقول از ديدگاه اسلام:

مالكا، خداوندى كه با مشيت بالغه ى خود جامه ى هستى را بر انسانها پوشانيده است، حق حيات را بر همه ى آنان عنايت فرموده است، در آن جامعه كه مردم از رحمت و محبت و لطف و دادگرى اداره كنندگانش محرومند بدون ترديد حق حيات آنان كه از خدا دريافته اند پايمال شده است، در آن هنگام كه حق الهى حيات آدميان پايمال مى گردد، در حقيقت اصل حيات آنان نابود شده و مردگانى هستند كه از پديده ى حيات جز حركتهاى مجبورانه بهره اى نبرده اند.
براى توضيح اين جمله كه همه مردم در شمول رحمت و محبت و لطف و دادگرى حكام اسلامى مساوى و برابرند و همچنين براى توضيح حقوق اساسى سه گانه از ديدگاه اسلام انواع شخصيت انسانى را از ديدگاه اسلام مطرح مى كنيم:

شخصيت انسانى از ديدگاه اسلام هفت صنف مى باشد:

1- نوع انسان به طور عموم از هر نژادى و هر جامعه اى كه بوده باشد، و با هر زبانى كه سخن بگويد و هر رنگى كه داشته باشد، و به طور كلى داراى هر خصوصيت طبيعى كه باشد، محترم و از حقوق و مزاياى انسانى برخوردار خواهد بود، در حقيقت هر موجودى كه به نام انسان به وجود مى آيد از موقع قرار گرفتنش در رحم مادر، تا آنگاه كه آخرين نفس زندگى را برآورد داراى حقوق انسانى بوده و احترام و حفظ و ارزشهاى او لازم است، حتى پس از آنكه زير خاك رفت نمى توان با جسد بيجان او رفتارهاى اهانت آميز نمود، و با اينحال تنظيم زندگى و تعليم و تربيت انسان به طور عموم و آماده كردن وسائل رشد او لازم است و جمله اى كه دستور اميرالمومنين را به مالك اشتر درباره ى لزوم رحمت و محبت و لطف متذكر مى شود اين اصل عمومى را گوشزد مى نمايد، اين اصل عمومى از آيه ى 7 از سوره ممتحنه با وضوح كامل استفاده مى شود: لاينهاكم الله عن الذين لم يقاتلوكم فى الدين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبروهم و تقسطوا اليهم خداوند شما را از نيكوكارى و عدالت درباره ى كسانيكه درباره ى دين با شما جنگ و پيكار ندارند و شما را از وطنهايتان آواره نكرده اند نهى نمى كند.

2- انسانهايى كه در مسير رشد قرار گرفته زندگى خود را طبق قوانين و اصول معينى اداره مى كنند، اين صنف از انسانها كه در يك مرحله ى عاليتر از صنف اول مى باشند به اضافه داشتن همه حقوق حيات و لزوم احترام بر موجوديت آنان داراى ارزشى بالاتر از صنف يكم مى باشند، زيرا وضع قانون و رفتار مطابق آن قانون خود دليل به وجود آمدن مرحله اى از رشد است كه ذاتا داراى ارزش مى باشد.

اين رشد موجب مى شود كه به اضافه داشتن حقوق شخصيت انسانى، شايستگى تعهدات و اشتراك با جامعه اسلامى در آن نوع از شئون زندگى دسته جمعى داشته باشند كه اصول و قوانين منطقى آنان اقتضا مى كند.

3- آن صنف از انسانها كه به اضافه داشتن امتياز صنف دوم به فهم و درك اصول و معانى عالى انسانى نايل آمده و آن درك و فهم و رفتار عينى آنان منعكس است، رسيدن اين صنف به مرحله دوم رشد، امتياز و ارزش ديگرى را براى آنان اثبات مى كند، زيرا يكى از عاليترين هدفهاى ايدئولوژى اسلامى تربيت و تعليم انسانها براى به وجود آوردن چنين فهم و
درك عالى است. اين صنف سوم به جهت اشتراك در اين هدف عالى با اسلام، با داشتن همه ى امتيازات دو صنف يكم و دوم، از حق اشتراك با جامعه اسلامى در به نتيجه رسانيدن درك و فهم مزبور در شئون زندگى برخوردار مى باشند.

/ 339