حکمت اصول سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اصول سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3- اختيار- همان تعريف فوق را به اضافه ى قيد "شايسته" براى كار يا ترك آن با هدف گيرى خير مى توان براى اختيار منظور نمود. با اين دو قيد، تعريف اختيار چنين است: اختيار عبارتست از اعمال نظاره و سلطه ى شخصيت بر دو قطب مثبت و منفى كار يا ترك شايسته يا هدف گيرى خير. چند تفاوت بسيار مهم مابين آزادى و اختيار وجود دارد كه بايد مورد توجه جدى قرار بگيرند.

تفاوت يكم- دو قيد شايسته و هدف گيرى خير آزادى را از اختيار تفكيك مى كند، زيرا آزادى محض هيچ كارى با اين ندارد كه آنچه آزادانه انجام مى گيرد، شايسته است يا ناشايسته و آيا از آن كار، هدف خير منظور شده است يا نه. در صورتيكه اختيار با دو قيد مزبور عبارتست از توجيه آزادى و بهره بردارى از آن در كار شايسته با هدف گيرى خير.

تفاوت دوم- آزادى كه عبارتست از نظاره و سلطه ى شخصيت بر دو قطب مثبت و منفى كار يا خوددارى از كارى، فى نفسه "خود به خود" لذت بخش است، زيرا احساس آزادى هميشه محصول دو موضوع مطلوب حيات انسانى است: يكى نبودن قيد و زنجير در مسير جريان اراده، دوم احساس توانائى انتخاب اهداف و وسائل از ميان واقعيات بى شمار و چنين احساسى مانند احساس خود حيات است كه لذيذترين حالت روانى را در انسان به وجود مى آورد. از اينجاست كه بعضيها گفته اند: بدون احساس آزادى، حيات ناقص است، در صورتيكه اختيار نه تنها در جستجوى لذت حيات طبيعى نيست بلكه بدانجهت كه انجام دادن كار يا خوددارى از يك كار در حال اختيار، شايستگى و هدف گيرى خير را منظور مى نمايد، انجام دادن تكليف است كه
حتى ممكن است مشقت بار و ناگوار طبيعى باشد. بلى، انجام تكليف با هدف گيرى خير با قطع نظر از نفع شخصى، موجب لذت معقول و ابتهاج والا مى باشد كه به هيچ وجه با لذائذ طبيعى قابل مقايسه نمى باشد، حتى همين لذت معقول و ابتهاج هم، براى آن عظماى انسانى كه به بلوغ رسيده اند، به عنوان ارزش انجام تكليف مطرح نمى گردد.

تفاوت سوم- آن انسانى كه مى تواند كار شايسته يا خوددارى شايسته از كارى را با هدف خير انجام بدهد، اراده و تصميم و اقدام چنين شخصى وارد در منطقه ارزشهاى والا است در صورتيكه كسى كه با آزادى محض كار انجام مى دهد يا از كارى خوددارى مى نمايد، يك امتياز طبيعى براى حيات طبيعى خود به دست آورده است و لذا هيچ يك از اراده و تصميم و اقدام و كار و يا خوددارى او از كار داخل در منطقه ى ارزشهاى والا نمى باشد. [ همه ى حالاتى كه در اين مبحث مطرح شده است "رهائى، آزادى درجه يك و آزادى درجه دو و اختيار امور نسبى مى باشند و انسان در هيچ يك از حالات سه گانه به درجه ى مطلق نمى رسد". ]

/ 339