گوسفند چرانان در خلافت عمر بن عبدالعزيز - ترجمه الغدیر جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 21

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گوسفند چرانان در خلافت عمر بن عبدالعزيز

" يافعى " در " روض الرياحين " ص 165 نقل كرده است: " هنگامى كه
عمر بن عبدالعزيز رضى الله عنه به خلافت رسيد، چوپانان گوسفند بر بالاى كوهها مى گفتند كه اين خليفه صالحى كه بر مردم فرمانروايى مى كند كيست؟ گفتند مراد شما از دانستن نام او چيست؟ گفتند: هر آن گاه كه خليفه صالحى حكومت كند، گرگان و شيران دست از گوسفندان ما بر مى دارند ".

" امينى " مى گويد: گرگان درنده در طول قرنها، چه مى دانند كه خليفه صالح و طالح چيست، تا از درندگى دست بردارند. و اين انسان نادان جفا كار، چه نادان است كه روى در مخاصمه و دشمنى و كينه با اينها دارد. هر گاه اين سيرت در ميان درندگان در ادوار گوناگون تاريخ درست بود و اختصاص به عصر " عمر بن عبدالعزيز " نداشت، لازم مى آمد كه تمام گوسفندان دنيا در زمان " معاويه " و " يزيد " و نظاير آنها هلاك مى شدند و چيزى از آنها نمى ماند.

تبرئه نامه عمر بن عبدالعزيز

" عمر بن عبدالعزيز "، شب هنگامى به مساجد دور دست مى رفت و تا آنجا كه خداوند توان داده بود نماز مى خواند، و هنگام صبح پيشانى بر خاك مى نهاد و صورت خويش بر خاك مى ماليد و تا سپيده دم گريه مى كرد. در برخى شبها كه بر طبق معمول، اين عبادت را انجام مى داد و از عبادت فارغ مى شد و از نماز و تضرع به درگاه خدا سر بر مى داشت، نامه سبز رنگى كه نور آن تا آسمان امتداد مى يافت، ديد كه در آن چنين نوشته شده بود: " اين برائت و تبرئه نامه از آتش است كه خداى عزيز بر بنده اش عبدالعزيز داده است ".

" ابن ابى شيبه " از طريق " عبدالعزيز بن ابى سلمه " روايت كرده است:

" وقتى عمر بن عبدالعزيز به قبر گذاشته شد، باد سختى وزيدن گرفت و نامه اى با بهترين خط از آسمان افتاد. آنرا كه خواندند، چنين نوشته شده بود: براءتى است از آتش از جانب خدا بر عمر بن عبدالعزيز. پس اين نامه را در لاى كفن
او قرار داده او دفن كردند ". " تاريخ " ابن كثير 210:9، " الروض الفائق " حريفيش ص 256.

و " ابن عساكر " در ترجمه " يوسف بن مالك " روايت كرده و گفته است:

" در آن حالى كه ما خاكها را كنار فى زيم تا قبر عمر بن عبد العزيز را آماده كنيم. ناگاه از آسمان نامه اى افتاد و در آن نوشته شده بود: بسم الله الرحمن الرحيم. اين امان نامه است از آتش از جانب خدا بر عمر بن عبد العزيز "

" امينى مى گويد: رشد و هدايت، از گمراهى، در " روز عرض اكبر " روشن خواهد شد.

/ 171