نامه اي از خداوند به احمد پيشواى حنبليان
" بشر بن حارث " بيمار شد و " آمنه رميله " به عيادتش آمد. در همان حالامام " احمد بن حنبل " به منظور عيادت وارد شد. چشمش كه به آمنه افتاد. به بشر گفت: از او بخواه كه براى ما دعا كند. بشر گفت از خدا بر ما دعا كن.
او چنين دعا كرد: خدايا بشر بن حارث و احمد بن حنبل از تو، امان از آتش جهنم مى خواهند. آنها را از عذاب برهان، اى بخشنده ترين بخشايندگان.
امام احمد رضى الله عنه گفت: شب كه فرا رسيد نامه اى از آسمان به من رسيد كه در آن چنين نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحيم: ما آن دعا را اجابت كرديم و بيش از آنرا آماده كرده ايم.
اين روايت را " ابن عساكر " در " تاريخ " خود 48:2 و " ابن جوزى " در " صفه الصفوه " 278:4 آورده اند.
فرستاده الياس و فرشته به جانب احمد حنبل
" ابن جوزى " در " مناقب احمد " ص 143 به اسنادش از " ابى حفض قاضى " نقل مى كند: " مردى از ديار هند نزد ابو عبد الله احمد بن حنبل آمد و اظهار داشت: من از بحر هندام. مى خواستم به چين بروم، اما يك كشتى نزد من آمد كه دو نفر سوار بر امواج حاضر شدند. يكى از آنها به من گفت: آيا دوست دارى كه خدا اجازه بدهد تو پيش احمد برو و سلام ما را بدو برسانى؟ پرسيدم احمد كيست و شما كيستيد؟ گفت من الياس هستم و اين هم فرشته اى است كه نگهبانى جزاير دريا به عهده اوست، احمد بن حنبل نيز در عراق است. گفتم بلى.پس دريا مرا به ساحل ابله رسانيد و من اينك به ديدار تو آمده ام و سلام آن دو را بر شما مى رسانم ".