به خاطر ابن سمعون، خرمايى تبديل به رطب تازه مى شود
" خطيب " در " تاريخ " خود 275:1 آورده است: " ابو بكر محمد بن محمدظاهرى روايت كرده كه از ابو حسين بن سمعون شنيده است كه مى گفت: از مدينه رسول صلى الله عليه و اله به قصد زيارت بيت المقدس بيرون آمدم و همراه خود خرماى صيحانى داشتم. چون به بيت المقدس رسيدم، خرما و ديگر آذوقه خود را، در جايى كه بنا بود اقامت كنم گذاشتم. پس از آن، به خوردن رطب تازه هوس كردم و با كراهت آمدم كه خرماى خود را بخورم. در شگفت ماندم كه از كجا رطب آماده شده، چرا كه هنگام افطار كه غذا ميل كردم، ديدم كه رطب تازه است آماده شده، چرا كه هنگام افطار كه غذا ميل مى كردم، ديدم كه رطب به حال اول "خرماى كهنه" باز گشته بود و از آن خوردم ".
" ابن العماد " در " شذرات " 126:3، اين مسئله را آورده است.
ابن سمعون از خوب كسى كه در حال خواب است خبر مى دهد
" ابن جوزى " در " المنتظم " 199:7 از طريق " ابو بكر خطيب بغدادى " از " ابو طاهر محمد بن على بن على بن علاف " نقل مى كند كه گفته است: " يك روز در مجلس وعظ ابو الحسين ابن سمعون حاضر شدم و او بر صندلى خود نشسته و سخن مى گفت. ابو الفتوح قواس نيز بر كنار او پهلوى صندلى نشسته بود، و او را خواب در ربود و خوابيد. ابو حسين كه او را چنين ديد، ساعتى از سخن گفتن باز ايستاد، تا ابو الفتح بيدار شد. هنگامى كه او سر خود را بلند كرد، ابو حسين به او گفت:رسول الله صلى الله عليه و اله را در خواب مى ديدى؟ گفت: آرى. ابو حسين گفت: بخاطر همين بود كه من سخن خود را قطع كردم، كه مبادا اين رشته لطف بريده و منقطع گردد ".