معاويه از اهل بهشت است - ترجمه الغدیر جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 21

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معاويه از اهل بهشت است

26" ابن عساكر " از طريق " نعيم بن حماد " و او از " محمد بن حرب " و او از " ابو بكر بن ابى مريم " و او از " محمد بن زياد " و او از " عوف بن مالك اشجعى" نقل كرده است:

" در كليساى يوحنا - كه در آنروز گار مسجدى بوده كه در آنجا نماز مى خواندند - خوابيده بودم بيدار كه شدم ناگاه شيرى ديدم كه در جلوى من قدم مى زند. با اسلحه اى كه داشتم به او حمله كردم. شير گفت: مه! آرام باش كه من ماموريت دارم پيامى به تو برسانم" گفتم: " چه کسي ترا رستاده است؟"

گفت: " خدا مرا فرستاده که بتو بگويم به معاويه سلام برسان و بدو مژده بده كه از اهل بهشت است " پرسيدم: " معاويه كيست "؟ گفت: " معاويه پسر ابو سفيان ".

درباره اسناد اين روايت:

1 - " نعيم بن حماد ": پيش از اين معرفى شده كه مردى دروغزن و حديث ساز است.

2 - " محمد بن زياد " كه حمصى و شامى و ناصبى بوده از سخترين دشمنان " امير مومنان " عليه السلام بود. " ابن معين " او را توثيق كرده و گفته " ثقه و امين بوده است " و " ابن حبان " او را جزو ثقات آورده و گفته است: " به روايت او اعتماد نمى توان كرد، مگر آنكه از ثقات ديگر نقل شده باشد ". و " حاكم " گفته است: " ناصبى بودن او همچون حريزبن عثمان معروف است ". تهذيب التهذيب. 17:9
3 - " ابو بكر بن ابى مريم " اهل " شام " و عثمانى بود كه بگفته " احمد " و " نسائى " و " دارقطنى " و " ابو زرعه "، فردى ضعيف است " ابن معين " او را تضعيف كرده و ابو زرعه گفته: " ضعيف و حديثش منكر و ناشناخته است"و عبارت " ابو حاتم " درباره او چنين است: " حديث او ضعيف و ساخته دزدانى است كه از طريق آنها به اينها رسيده است ". و " جوز جانى " گويد: قوى نيست ". و " دارقطنى " مى گويد: " متروك است " تهذيب التهذيب 29:12.

" ابن كثير " پس از ذكر حديث مى نويسد: " اين حديث، جدا " ضعيف و واقعا " غريب است و تو گويى كه همگى خواب بوده اند و عبارت " وقتى كه از خواب بيدار شدم " را ابن مريم نقل نكرده است. و خدا داناتر است.

" امينى " مى نويسد: من در شگفتم كه اين شير درنده با بشارت بهشت به " معاويه " چه تناسبى دارد؟ و نسبت اين رسالت با رسالت پيامبر معصومى كه هرگز از هوى دل سخن نمى گويد، چيست؟ در حالى كه پيامبر بر " معاويه " مژده آتش داده واو را نفرين فرموده.

و هم چنين هيچ تناسبى نيست بين رسالت اين شير با آن همه احاديث صحيحى كه از امام معصوم " امير مومنان " عليه السلام و از صحابه عادل نقل شده يا رواياتى كه در خصوص " معاويه " جنايتكار از طريق اصحاب عادل به ما رسيده و، در جزء دهم "الغدير متن عربى" آورديم.

و باز بايد گفت چه نسبت بين پيام اين شير با آنچه در قرآن كريم آمده و ضمن آن بر هر گنهكارى كه بنياد گناهى را بگذارد و خطايش او را در بر گيرد و از حدود اسلام تجاوز كند وعده عذاب داده شده و فرموده است: " هر كس از حدود خدا تجاوز كند از ستمگران است " و باز فرموده است: " نيكى با بدى و نكوكارى با تبهكارى برابر نيست ".

و همچنين چقدر تفاوت هست بين رسالت آن شير و آنچه پيامبر اسلام درباره
جنايات و تبهكاريها فرموده است و " معاويه " همه آنها را مرتكب شده و صفحه تاريخ را سياه كرده است.

پس چه چيزى را رسالت اين شير - بويژه با آن كيفيتى كه در كليسا روى داده - پس از رسالت " محمد " - صلى الله عليه و اله مى تواند براى " معاويه " ثابت كند،پس از آنهمه اخبار راستينى كه در كتاب عزيز الهى و سنت شريف پيامبر آمده است، پس از آنهمه بشارتها كه در كتاب و سنت درباره اهل صلاح و رستگارى آمده، ديگر براى " معاويه " چه حجتى مى تواند باشد؟

/ 171