دشمن معاويه در جهنم است
37" يكى از اسلاف نقل مى كند: در حالى كه بر بالاى كوهى در شام نشسته بودم، ناگاه از هاتفى ندايى شنيدم كه مى گفت: " هر كس ابو بكر صديق را دشمن دارد زنديق است. هر كس عمر را دشمن بدارد، در رديف جهنميان خواهد بود.هر كس دشمن عثمان است، دشمن رحمن است. هر كس على را دشمن باشد، پيغمبر با او دشمن است. و هر كس معاويه را دشمن خود بگيرد، شعله تفته آتش جهنم او را فرا مى گيرد "تاريخ ابن كثير140:8".
"نويسنده گويد:" شگفتا كه خاك " دمشق "، جز روح هوادارى از امويان منفور نمى پرورد. و هر ندايى كه از زبان شيطان مريد و انسان كينه توز و دشمن حق و صلاح در آيد، آنجا خريدار دارد. كسانى كه در امور دينى فريادهاى ناشناخته را گوش مى دهند و از خيالات بى اساس پيروى كرده و از حقايق ثابت جاويد روى بر ميتابند، چقدر از حق بدورند، و استدلال و برهان راستين را دشمن مى دارند.
معاويه از اصحاب پيامبر است
38" يكى از راويان نقل مى كند: " رسول الله صلى الله عليه و اله را در حالى كه ابو بكر و عمر و عثمان و على و معاويه در پيشگاهش بودند، ديدم كه مردى پيش او آمد.عمر گفت: يا رسول الله صلى الله عليه و اله اين مرد از ما عيبجويى و بد گويى مى كند. و شايد رسول الله او را برند. او گفت: يا رسول الله صلى الله عليه و اله، من عيبى در اينها نمى بينم، جز از اين مرد. - مرادش معاويه بود - پيغمبر فرمود: واى بر تو، نه مگر او از اصحاب من است؟ و اين جمله را سه بار تكرار فرمود. سپس حربه اى بر داشت و به معاويه داد و فرمود: در سينه او بزن. او با خوردن اين ضربه متنبه شد و با شتاب به خانه من آمد، و همان شب بيمارى خناق گرفت و مرد، و اين شخص راشد كندى بود ". "تاريخ ابن كثير140:8"
" امينى " مى گويد: تعجب دارم از نگهبانان ملت و پيشوايان مذهبى، كه با اين خوابهاى پريشان و اظهارات بى اساس مردم را مى فريبند و با دروغهاى خود، صفحه تاريخ را سياه مى گردانند و گوش صحابه را از اين دروغها آكنده مى كنند، با بحساب آوردن " پسر هند باده گسار " در شمار بزرگان دين، ساحت قدس صالحان امت را بدين وسيله آلوده مى كنند، و اين مرد را با آنان در يك ريسمان مى بندند، خدا جهل را نابود كند.
كاش مى دانستم اين مردى كه اين شخص در خيال خود مجسم كرده، آيا خود پيغمبر اكرم صلى الله عليه و اله بوده، پيغمبرى كه " معاويه " را مى كوبيده و لعنت مى فرستاده و زبان حال او در " پسر هند " كاملا تطبيق مى كند، يا غير آن بزرگوار بوده؟ همين جا منتظرباش تا پاسخ اين رويا بشنوى، و من گمان ندارم و كاش مى دانستم انگيزه عادلان صحابه كه بر " معاويه " عيب مى گيرند و با زبان تند او را به نقص منسوب مى كنند، و در نمازها علنا عليه او دعا مى كنند
چه بوده و آيا اصولا رسول الله صلى الله عليه و اله اينان را از خود رانده و به " معاويه " حربه داده كه بر سينه آنها بكوبد؟