ستون نورى كه از آسمان بر گور حنبلى كشيده شده است - ترجمه الغدیر جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 21

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ستون نورى كه از آسمان بر گور حنبلى كشيده شده است

" ابن عماد حنبلى "در " شذرات الذهب " 46:3 در ترجمه " ابو بكر عبد العزيز بن جعفر حنبلى " معروف به " غلام خلال " متوفى به سال 363 مى نويسد:

" عباس بن ابى عمر و شرابى گفت: يك شب كارى داشتم كه من براى آن اقدام كردم. سپس از كار كه برگشتم و رو به خانه خود در باب ازج من آمدم، ستون
نورى را مشاهده كردم كه از وسط آسمان به درون مقبره مى تافت. و من بر آن نور خيره شدم و مى ترسيدم كه آن نور را گم كنم. ناگاه متوجه شدم اين نور از آسمان بر قبر ابو بكر عبد العزيز افكنده شده و بسيار در شگفت ماندم. من رفتم و نور همچنان مى تابيد ".

" امينى " مى گويد: اين " ابو بكر حنبلى "، همان دانشمند و پيشواى حنبليان است كه تاليفاتى دارد، و او از " خلال ر و او هم از " حمصى " و او هم از " احمد " پيشواى حنبليان نقل كرده كه از او پرسيده كه كدام يك از بزرگان فضيلت بيشتر دارد؟ گفته است: " هر كس على را بر ابو بكر مقدم دارد، به رسول الله صلى الله عليه و اله توهين كرده و هر كس ابو بكر را بر عمر مقدم بدارد، به رسول الله و به ابو بكر توهين كرده. و هر كس او را بر عثمان مقدم دارد، به ابو بكر و عمر و عثمان و به اهل شورى و مهاجران و انصار اهانت روا داشته است ".

اى كاش به اندازه ذره اى از آن نور خيالى كه بر قبر آن مرد رسيده است، بر دل و جايگاه بصيرت اين مرد در دوران فرمانبرى بخرج نمى داد، پيشوائى كه با كتاب و سنت مخالفت ورزيد، و اين مرد، آن مايه و مقدار ندارد، كه در اين شئون بزرگ دخالت كند و در چيزى دخالت نمايد كه خود شايستگى آن را ندارد.

او به گروهى افتخار مى كند كه خودش از ازان نيست. اين ادعاى او در برابر فضايل " حضرت على " عليه السلام كه دو آيه مباهله و تطهير در باره او نازل شده، چه مقدارى مى تواند داشته باشد؟ مقتضى اولويت و شايسته فضيلت اينست كه شخصيت مولانا " امير مومنان " عليه السلام با " پيغمبر " صلى الله عليه و اله همدوش اند و اين اتحاد در شخصيت مقام نبوت را كه استثنا كنيم، جز واسطه فضايل و برتريها و مكارم و كردار نيك نيست. پس ديگر چه كسى جز " على " عليه السلام مى تواند با پيغمبر در اين
اوصاف همدوشى كند؟

آيا اين بى خردى و نادانى را نمى رساند، كه كسى بگويد: " هر كس على را مقدم بدارد.. الخ " در حالى كه پيغمبر و على از همه گناهان پاك و داراى عصمت هستند؟ و آيا با معصوم، كسى برابرى مى كند مرتكب اعمال بد و گناهان مى شود؟ در اندازه اين ادعاى، ادعا مى كند: " هر كس مقدم بدارد على را... الخ "، اما به معنى آنچه مى گويد توجه ندارد. و جا دارد كه در اين مقام چنين گفته شود: هر كس، ديگر ى را بر پيشواى ما " امير مومنان " مقدم بدارد، براستى كه بر كتاب كريم و بر كسى كه خدا كتاب خود را بر او فرستاد "پيغمبر اكرم صلى الله عليه و اله" ايراد گرفته و توهين كرده است.

سخن را وى آن نور كه از پيشوايش " احمد " نقل كرده و در جاهاى متعدد و از ديدگاههاى گوناگون در فضايل امام " على " - صلوات الله عليه - روايت نقل كرده و ما آنرا در جلدهاى پيشين الغدير آورده ايم، چگونه مى تواند صحت و مقبوليت داشته باشد؟.

كسى كه " على " عليه السلام را بر " ابو بكر " و " عمر " و " عثمان " مقدم بدار در واقع حجت بالغه دارد و نور تابانى را برگزيده و به دستاويز محكمى چنگ زده كه ناگسستنى است.

/ 171