گواهى دروغ بر عليه حجر - ترجمه الغدیر جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 21

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گواهى دروغ بر عليه حجر

زياد، دروازه نفر از اصحاب حجر بن عدى را در زندان جمع كرد. و نيز روساى محله ها را احضار كرد كه عبارت بودند از: " عمرو بن حريث " رئيس محله " اهل المدينه "، " خالد بن عرفطه " رئيس محله " تميم " و " همدان "، " قيس بن وليد " رئيس محله " ربيعه " و " كنده "، و " ابو برده بن ابى موسى " رئيس محله " مذ حج " و " اسد "، اينها همگى شهادت دادند كه " حجر " گروهها را دور خود جمع كرده و شتم خليفه را آشكار كرده و به جنگ " اميرالمو منين " برخاسته و بر آن است كه اين مقامات جز در صلاحيت " خاندان ابوطالب " نيست و مطالبى در معذور بودن " ابوتراب " و لزوم مهربانى بر او و دورى از دشمنان آن حضرت بيان داشته است. و چنان وانمود كردند كه اين اشخاص همگى حامل راى و پيام همه طوايفى هستند كه رياست آنها را بر عهده دارند.

" زياد " در گواهى شاهدان نظر كرد و گفت: " گمان نمى كنم كه اين گواهى قطعى باشد و دوست دارم كه شاهدان بيش از چهار نفر باشند ". از اين رو
مردم را دعوت كرد تا بر عليه " حجر " شهادت بدهند: " زياد " گفت: " يك چنين شهادتى است كه سزاوار است همگى گواهى بدهيد. بخدا سوگند كه در بريدن رگ گردن اين خائن احمق خواهم كوشيد ". " عثمان بن شر حبيل تيمى " برخاست و بعنوان نخستين شاهد گفت كه نام مرا بنويسيد. " زياد " گفت: " از قريش شروع كنيد و آنگاه اسامى كسانى را كه مى شناسيم، بنويسيد ". بدين ترتيب، هفتاد نفر بر عليه "حجر " شهادت دادند. آنگاه " زياد " حكم كرد: " دوستان على را هر جا يافتيد، بيفكنيد مگر كسانى كه در عقيده شان شكى نداريم ". و تعدادى را كه بالغ بر چهل و چهار نفر بودند، فراهم كردند كه " عمر بن سعد ابى و قاص "، "شمر بن ذى الجوشن " شبث ربعى " و " زجر بن قيس " از آن جمله بودند.

از جمله كسانى كه در اين گواهى شركت كردند، " شداد بن منذر " برادر " حضين " است كه به " ابن بزيعه " معروف بود و در متن شهادت خود چنين نوشته بود:" شهادت ابن بزيعه " زياد گفت: " آيا اين شخص پدر نداشت كه نام او نيز نوشته شود؟ او را از شاهدان خارج كنيد ". گفتند: " او همان اخوالحضين پسر منذر است ". زياد گفت: " نسبت پدرى را هم در شهادت بنويسيد " و چنين نوشتند.

اين جريان به گوش " شداد " رسيد. گفت: " بر اين زنا زاده تاسف مى خورم.

آيا مگر مادرش معروفتر از پدر نيست كه او را بنام مادرش مى خوانند؟ بخدا كه همه جا او را به نام مادرش سميه نسبت مى دهند ".

در ميان شاهدان، نام " شريح بن حارث " و " شريح بن هانى " نيز ديده مى شد.

/ 171