خدا همه ساله با احمد ديدار مى كند
" ابن جوزى " در " مناقب احمد " نوشته است "ص 544": " ابو بكر بنمكارم بن ابى يعلى حربى كه پير مردى صالح بود، گفت: در يكى از سالها، پيش از ماه رمضان باران زيادى آمد و چند روز ادامه داشت. يك شب ماه رمضان كه خوابيده بودم، در خواب ديدم بر طبق عادت خود، به زيارت قبر امام احمد بن حنبل آمدم. ناگاه ديدم كه قبر احمد بن حنبل، به فاصله يك يا دو رده ديوارى از زمين قرار گرفته است. با خود گفتم: در اثر كثرت باران اين وضعيت پيش آمده است. صدايى از قبر شنيدم كه مى گفت: نه، بلكه اين كه مى بينى از هيبت حق جل و علا است، زيرا خداوند به زيارت قبر من آمد. من از سر اينكه خدا هر سال يكبار مرا زيارت مى كند، پرسيدم. خداى عز و جل گفت: اى احمد اين بخاطر آن است كه تو كلام مرا يارى كردى و كلام من در محرابها منتشر و خوانده مى شود. نزديك شدم و قبر او را بوسيدم. سپس گفتم: اى آقاى من، سر اينكه تنها قبر ترا مى بوسند، چيست؟ گفت: اى فرزند اين كرامت خود من نيست، بلكه كرامت رسول الله صلى الله عليه و آله است، چرا كه من چند تار مو از پيغمبر صلى الله عليه و اله با خود دارم. آگاه شويد كه هر كس مرا دوست مرا دوست دارد، در ماه رمضان به زيارت من بيايد. و اين سخن را بار ديگر تكرار كرد ".
در باب زيارت امام حنبليان " احمد "، در جلد پنجم ص 175 - 178، برخى از اين نمونه هاى غلو آمده است. مى توانى مراجعه كنى. و چقدر خوب بود، اگر اين خوابها حقيقت داشت.
احمد و نكير و منكر
" ابن جوزى " در " مناقب احمد " ص 454 از " عبد الله بن احمد " نقل مى كند كه گفت: " پدرم را در خواب ديدم. پرسيدم: خدا با تو چه كرد؟ گفت: مرا آمرزيد. گفتم: آيا نكير و منكر پيش تو آمدند؟ گفت: آرى. پرسيدند پروردگار تو كيست؟ گفتم: سبحان الله، آيا از من حيا نمى كنيد: گفتند اى ابو عبد الله،ما را معذور بدار، ما به كار ماموريت داريم.