رفاعى دست پيغمبر را مى بوسد - ترجمه الغدیر جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 21

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رفاعى دست پيغمبر را مى بوسد

" ابو محمد ضياء الدين وترى " در ص 54 " روضه الناظر " مى نويسد: " در اين "سال 555" سيد احمد رفاعى با اشاره معنوى كه به وى رسيده بود، به حج مشرف شد و قبر جد بزرگوارش صلى الله عليه عليه و اله را زيارت كرد و در برابر تربت پاكش اين شعر خواند: آنجا كه از تو دور بودم، روان خود را از جانب خود به خاك بوسى تو مى فرستادم اينك گردش روانها پيرامون تو پيدا است. دست مباركت را در آر تالبان من به فيض بوسه نائل شود.

آنگاه دست مبارك جدش صلى الله عليه و اله ظاهر شد و او آنرا بوسيد و مردم همه تماشا مى كردند. اين قصه بطور متواتر نقل شده و بين مردم مشهور ر اسانيد آن صحيح
است و حافظ و محدثان و بسيارى از مورخان و صاحبان طبقات آنرا نقل كرده اند.

اين موضوع را كسى انكار ندارد، مگر آنكه جاهل به دانش روايت يا حاسد به مقام نبوت و ظهور معجزه محمديه باشد، يا اينكه غير از امت احمديه و معذور بوده باشد. بعلاوه، ظهور اين معجزه از پيغمبر، آن هم در چنان عصرى كه انواع بدعتها و فتنه ها و هوا پرستيها در آن رونق گرفته و اهل باطل مذاهب گوناگونى همچون الحاد و زندقه وديگر فرقه هاى ضاله را برگزيده بودند، به انگيزه اعلاء كلمه حق و شريعت و دين، آن هم به دست اين سيد جليل كه خدا و رسولش به داشتن اين خدمت ونعمت مخصوص داشته اند، چيزى لازم بوده است، چرا كه در آن عصر شخصى كه در ميان اوليا و سادات و صالحان روزگار به پايه اين سيد بزرگوار برسد، وجود نداشته است. خداوند ما را از وجود اينان بهره مند گرداند!

و در ص 62 مى نويسد: " در مقام مقايسه كرامات رجال با سيد احمد رفاعى همين كرامت كافى است كه در ميان گروه زيادى از مسلمانان، او دست پيغمبر صلى الله عليه و اله را بوسيده است، چندانكه اين واقعه را همه جا مشهور شده است. و دست انس و جن از اين افتخار كوتاه است و ملاء اعلى بر اين كرامت غبطه مى خورد چنانكه اين موضوع در باره شيخ عبد القادر گيلانى عليه الرحمه نيز آمده است ".

در " العقول الجوهريه ص 5 " از بنده صالح عارف الهى " عبد الملك بن حماد " روايت شده كه گفت: " خداوند در سال 555، حج را بر من مقدم كرد. سپس به مدينه آمدم و به زيارت پيغمبر صلى الله عليه و اله موفق شدم و در همان هفته سيد عارفان امام امت سيد احمد رفاعى رضى الله عنه نيز با قافله بزرگى از زوار براى زيارت قبر پيغمبر صلى الله عليه و اله به مدينه آمده بود. هنگامى كه وارد حرم شريف پيغمبر شد، در برابر قبر مبارك ايستاد. در حالى كه هنگام پس از عصر بود و حرم مبارك از زائران پرشده بود و در حالى كه از خود غائب و در محضر محبوب حاضر بود، چنين خواند:




  • فى حاله البعد روحى كنت ارسلها
    تقبل الارض عنى و هى نائبتى



  • تقبل الارض عنى و هى نائبتى
    تقبل الارض عنى و هى نائبتى



/ 171